صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

امام کاظم (ع) بر پیکر این زن نماز خواندند

۱۴۰۱/۱۱/۲۶ - ۲۰:۴۳:۵۶
کد خبر: ۴۲۳۶۵۲
نیشابور که از گذشته تاکنون مشاهیر و اندیشمندان زیادی همچون عطارعارف و خیام منجم و کمال الملک نقاش چیره دست را در خود پرورانده، اما این همه ماجرا نیست چرا که یکی از آرامگاه هایی که در نیشابور مأمنی برای مؤمنین شده آرامگاه بی بی شطیطه نیشابوری است.

به گزارش خبرگزاری برنا از مشهد در کنار آرامگاه های بزرگانی همچون شیخ عطار و حکیم عمر خیام و دیگران که مدفون در نیشابور هستند آرامگاهی در مرکز این شهر وجود دارد که امروز تبدیل به پناهگاهی برای مؤمنین شده است.

بی بی شطیطه نیشابوری از آن معدود زنان روزگار خویش بود که درس دلدلدگی به حریم ولایت را خوب آموخته بود و امروز پس از قرن ها از مرگ آن حکیمه نه تنها از یادها رفته بلکه به عنوان نماد و الگوی برای زنان مسلمان تبدیل شده است.

بی بی شطیطه کیست؟

شطیطه نیشابوری معروف به بی‌بی شطیطه زنی بود که در سدهٔ دوم هجری در نیشابور می‌زیست و بنا به روایت‌های مذهبی موسی کاظم(ع)، از امامان شیعه هدیه‌ای از او پذیرفت و امروزه برای او آرامگاهی در شهر نیشابور در خراسان به نام آرامگاه بی‌بی شطیطه وجود دارد.مقبره او در زیر سقف بقعه بی‌بی شطیطه در شمال غرب نیشابور قرار دارد.

گفته شده از میان انبوه وجوه و کالای سنگین که به عنوان سهم امام به مدینه فرستاده شد تنها نقدینه یک‌درهمی و دست‌رشت چهاردرهمی شطیطه نیشابوری مورد پذیرش امام موسی کاظم (ع) قرار گرفت.

در بارهٔ بی‌بی شطیطه، مجلسی در جلد یازدهم بحار الانوار، و شهرآشوب در مناقب، و هاشمی بحرانی در مدینه المعاجز، و قطب راوندی در خرایج این حدیث را نقل کرده‌اند که بی بی شطیطه مورد عنایت ویژهٔ موسای کاظم قرار گرفته‌بود.

بانو شطیطه از جمله زنان مؤمنه، صالحه و فاضله ای بود که در زمان حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) زندگی می کرده و ارادت خاصی به حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) داشت و از این رو این بانوی گرانقدر مورد لطف حضرتش بود؛ از جمله فرستادن لباس خلعت و حاضر شدن امام بر جنازه ایشان برای خواندن نماز میّت قبل از خاکسپاری.

بی‌بی شطیطه، در متون تاریخی

اما آنچه در تاریخ در خصوص این بانوی مسلمان نقل شده چنین است که: « شیعیان نیشابور، در زمان امامت امام کاظم(ع) جمع شده و شخصی به نام محمّد بن علی نیشابوری ـ معروف به ابوجعفر خراسانی ـ را انتخاب کردند تا به مدینه برود و حقوق شرعی و هدایای شیعیان آن سامان را خدمت امام هفتم(ع) تقدیم کند.

آنها سی هزار دینار، پنجاه هزار درهم، مقداری جامه و پارچه را به همراه دفتری مُهر و موم شده که در آن هفتاد ورق که در هر یک صورت مسئله‌ای شرعی نوشته شده بود، به او سپردند و به وی گفتند: هر گاه خدمت امام رسیدی، سؤالات و دفتر را به آن حضرت تسلیم نما و فردا صبح آنها را بازپس گیر.

اگر دیدی که مُهر و مُومِ دفتر شکسته نشده، خودت مُهر آنها‌ را بشکن و ببین که آیا امام بدون شکستن مُهر و مُوم، پاسخ سؤالات را داده است یا خیر؟

اگر پاسخ آنها را بدون شکستِ مُهر و موم دفتر، داده و نوشته است، بدان که او همان امام است و ایشان شایستة اَخذ اموال می‌باشند وگرنه اموال را به ما برگردان.{شیعیان خراسان با این آزمون می‌خواستند امام حقیقی را شناخته و به او یقیین کنند و بدین وسیله فریب مدّعیان دروغین امامت را نخورند}

در هنگام حرکت نمایندة نیشابوریان ـ محمّد بن علی نیشابوری ـ بانوی بزرگواری به نام شطیطه که از پارسایان و زاهدان زمان خود بود، به نزد ایشان آمده، مبلغ یک درهم به همراه یک قطعه پارچه به او داد و گفت: «ای اباجعفر! در حالِ من، از حقِّ امام، این مقدار تعلّق گرفته، این را خدمت امام برسان».

محمّد بن علی نیشابوری به او گفت: «من خجالت می‌کشم که این وَجه ناقابل را خدمت امام دهم». شطیطه گفت: «خداوند از حق خجالت نمی‌کشد» [منظور آنکه حقوق امام را، اگر چه اندک، باید پرداخت] آنچه بر ذمّة من است، همین است. می‌خواهم در حالی خدا را ملاقات کنم که چیزی از حقِّ امام، در گردن من نباشد».

نمایندة نیشابوریان وجه اندک شطیطه را گرفت و به مدینه رفت. در آنجا پس از امتحانِ «عبدالله اَفْطح»4 [پسر امام صادق و مدّعی امامت پس از وی] دانست که او شایستگی مقام امامت را ندارد، لذا نومیدانه از خانة او بیرون آمد، در این هنگام کودکی او را به خانة امام کاظم(ع) هدایت کرد.

تا چشم حضرت بر او افتاد فرمود: « ای اباجعفر! چرا ناامید هستی… به من روی کن که حجّت و ولّیِ خدا هستم. من سؤالات شما را دیروز جواب دادم، آنها را نزد من بیاور.همچنین درهمِ شطیطه را ـ که وزنش یک درهم و دو دانق می‌باشد ـ بیاور».

علی بن محمّد نیشابوری می‌گوید: از سخنان و نشانه‌هایِ درستِ امام حیران شدم و فرمانِ او را انجام دادم.

جملات امام موسی کاظم(ع) در باره بی بی شطیطه

امام(ع) یک درهم و پارچة شطیطه را برگرفت و مابقی اموال را برگرداند و روی به من کرده، فرمود: «انّ الله لا یستحی من الحق» ای اباجعفر! سلام مرا به شطیطه برسان و این کیسة پول را ـ که چهل درهم در آن است ـ و همچنین این قطعة پارچه را ـ که قطعه‌ای از کفن من است ـ به او بده و بگو: «آن را کفن خود قرار دهد که پنبة این پارچه از مزرعة خود ماست و خواهرم آن را رشته است».

ضمناً به شطیطه بگو: از هنگام وصول پول و پارچة کفن، نوزده روز بیشتر زنده نیستی، شانزده درهم از چهل درهم اهدایی را برای خود خرج کن و بیست و چهار درهم آن را جهت صدقه و تجهیز و تکفین خود نگاه دار و به او بگو «من بر جنازة او نماز خواهم گذارد».

سپس امام کاظم(ع) فرمودند: «این اموال را به صاحبانشان برگردان و مُهر سؤالات را بگشای و ببین آیا جواب سؤالات را پیش از دیدن آنها داده‌ایم یا خیر»؟!

محمد بن علی نیشابوری می‌گوید: «به مُهرها نگاه کردم، آنها را دست نخورده دیدم و بعد از شکستِ مُهر و موم، دیدم پاسخ سؤالات داده شده است».

هنگامی که نمایندة نیشابوریان به خراسان بازگشت با تعجب دید کسانی که امام، اموالشان را نپذیرفته به مذهب «فَطحیّه» وارد شده‌اند امّا شطیطه همچنان بر مذهب حقّ خود باقی مانده است.

سلام حضرت را به او رسانید و کیسة پول و پارچة کفن را به وی تقدیم کرد و همان طور که امام فرموده بودند، پس از نوزده روز از دنیا رفت.

چون شطیطه درگذشت، امام به نیشابور وارد شدند و بر پیکر او نماز گزاردند.

 

نظر شما