به گزارش برنا از اصفهان به جرات باید گفت هیئت نمایندگان و مشاوران اتاق اصفهان نسبت به مشکلات واقعی و چالشهای این نهاد خصوصی در اصفهان آگاه نیستند و اعتقاد دارند اتاق زمانی تقویت میشود که اعضای هیئت نمایندگان از یک گروه به گروه رقیب جذب شوند و از سوی دیگر تعاملات سیاسی و تشریفاتی اتاق با سازمانها و نهادهای دیگر افزایش یابد.
شخص ریاست اتاق اصفهان را باید دلسوزانه آگاه کرد که حتی اگر بالاترین مقام سیاسی و اجرایی کشور را نیز به اتاق اصفهان دعوت کند حتی با حضور وی نیز هیچ تحولی در بهبود عملکرد پارلمان بخش خصوصی اصفهان رخ نخواهد داد. آقای سهلآبادی اتاق اصفهان را باید به دو نوع از مدیران واگذار و پس از آن بهعنوان یک پشتیبان معنوی از مسئولیتهای اجرایی کنارهگیری کند. اتاق اصفهان از یکسو نیازمند مدیری باتجربه و تحصیلکرده در زمینه امور بوروکراتیک و سازمانی و از سوی دیگر نیازمند مدیری تحولگراست. امیرعباس اسماعیلی، دبیر کل جدید اتاق بازرگانی اصفهان سه ویژگی بارز و قابلستایش دارد: نخست بسیار پیگیر و مسئولیتپذیر است. دوم دایره روابط بسیار گستردهای دارد و در کنار این دو ویژگی جوانی و پرانرژی بودن وی میتواند در آینده از وی مدیری کارآمد برای بخش خصوصی کشور به بار آورد. انتخاب اسماعیلی از سوی هیئترئیسه اتاق اصفهان نوید اعتماد بزرگان اتاق به جوانان را میدهد اما از سوی دیگر چگونگی انتخاب و ویژگیهایی که دبیر کل کنونی باید از آن برخوردار باشد بدون تردید از چشم مدیران اتاق به دورمانده است. اتاق بازرگانی چه در اصفهان و چه در سطح کشور بر اساس ساختارها و روشهای مدیریت دولتی بنانهاده شده است و از این رو بسیاری از معضلات و مشکلات موجود در بدنه سازمانهای دولتی باکمال تأسف در ساختار اتاق بازرگانی نیز مشاهده میشود.
هرگز اتاقهای بازرگانی در ایران نمیتوانند مدعی شوند چابکتر و تخصصیتر امور اجرایی خود را به انجام میرسانند و از آن مهمتر رضایتمندی مشتریان و یا اعضای اتاقها نیز همانند اربابرجوعان در بخش دولتی بسیار پایین است. این شرایط بیانگر عدم اجرای اصول مشتری مداری و سیستم محوری در اتاق بازرگانی اصفهان و سایر اتاقهای سراسر کشور است. بررسی سوابق امیرعباس اسماعیلی نشان میدهد وی با مدرک لیسانس مهندسی از دانشگاه آزاد اسلامی از همان دوران دانشجویی علاقه فراوانی به فعالیتهای تشکیلاتی داشته است و تا سطح دبیر کلی اتحادیه تشکلهای دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی نیز ارتقا می یابد. وی پس از آشنایی با سهلآبادی از دانشگاه قدم به حوزه صنعت میگذارد و آخرین بار نیز قائممقام دبیر کل خانه صنعت، معدن و تجارت ایران بوده است. امیرعباس اسماعیلی در ظاهر و رفتار و منش شباهت چشمگیری به سهلآبادی دارد و در چند سال گذشته نیز تحت تأثیر شخصیت و کاریزمای سهلآبادی پرورشیافته است. اسماعیلی را اگر نوچه و فتوکپی برابر اصل سید عبدالوهاب سهلآبادی بدانیم حرف پر بیراهی نزدهایم.
این دو فرد تشکیلاتی البته از دو نسل متفاوت تلاش کردهاند مکمل یکدیگر باشند و البته ارادت اسماعیلی به سهلآبادی موضوعی انکارناپذیر است. تحلیل شخصیت این دو مرد شماره یک و دو اتاق اصفهان موضوع این یادداشت نیست اما آنچه اهمیت دارد این است که اسماعیلی بههیچعنوان گزینه مناسبی برای دبیر کلی اتاق اصفهان نیست. دبیر کل اتاق اصفهان باید دارای تجربه و تخصص در زمینه اصلاح ساختار سازمانی و مدیریت منابع انسانی باشد و بتواند با اجرای عملی استانداردهای ایزو و سیستمهای نرمافزاری مختلف خدمات اتاق را ارتقا دهد. دبیر کل اتاق اصفهان بیش از آنکه بخواهد تعامل با سازمانها و نهادها را در دستور کار قرار دهد در ابتدا باید قادر به بهسازی و بازسازی سازمان اتاق بازرگانی و جلوگیری از هدر رفت زمان و هزینه در ایجاد و مدیریت کمیسیونها و کمیتههای بیشمار و مشابه باشد. دبیر کل اتاق اصفهان نباید نقش کارپرداز اتاق را ایفا کند و وظیفهاش مراجعه حضوری و پیگیری تلفنی با مسئولان و سازمانها جهت کسب یک امتیاز یا اجرای یک مصوبه باشد. اکنون بزرگترین چالش اتاق، نبود نظام سازمانی منسجم و چابک است که اسماعیلی نه به لحاظ تحصیلاتی و نه تجربه و تخصص هرگز در این حد و اندازهها نیست. اسماعیلی گزینه بسیار خوبی برای اجرای خواستههای پیدا و پنهان شخص سهلآبادی است و ازاینرو پسازاین باید شاهد ازهمگسیختگی و فروپاشی سازمان اتاق اصفهان در آینده نزدیک باشیم. سهلآبادی و اسماعیلی در کنار هم، اتاقی را به هیئت نمایندگان دوره بعد تحویل خواهند داد که بازسازی آن همانند آسیب های دولت احمدینژاد سالها زمان نیاز خواهد داشت. با توجه به آنکه صاحبمنصبان کنونی اتاق هیچ نقدی را برنمیتابند و تصمیم دارند راه اشتباه خود را ادامه دهند؛ از هماکنون دو رویداد قابل پیشبینی است: نخست: سهلآبادی در انتخابات دوره بعد هیچ شانسی برای کسب آرا برای هیئت نمایندگان اتاق نخواهد داشت و از سوی دیگر صنعت و تجارت اصفهان با سخنرانیهای غیرعلمی و رفتارهای پرتنش وی امتیازهای فراوانی را در تعامل با مسئولان کشوری و استانهای رقیب از دست خواهد داد.
دوم: امیرعباس اسماعیلی مدیر جوان و توانمندی است که باید صبورانه و نزد مدیرانی باسواد و باتجربه بر مهارتهای مدیریتی خود بیافزاید و از بلندپروازیهای رئیس خود دوری کند و اگرنه خیلی زود باسابقهای اسفناک در اتاق اصفهان باید برای همیشه دستیابی به جایگاههای ارزندهتر را به فراموشی بسپارد. این بار بهجای آقای سهلآبادی دلسوزانه به آقای اسماعیلی پیشنهاد میکنم استعفای خود را هر چه سریعتر تقدیم ریاست اتاق کند و مدیران اتاق اصفهان با رویکرد تخصصی و مبتنی برگزینش های روانشناسانه و حرفهای همانطور که در یادداشت قبلی به آن اشاره شده بود دبیر کل جدید را برگزینند.
انتخاب اسماعیلی واقعیت پنهان دیگری را نیز برای جامعه صنعتی اصفهان بر ملا ساخت؛ انتخاب اسماعیلی به دبیر کلی اتاق اصفهان و خودسری های سهل آبادی نشان می دهد فعالان اقتصادی اصفهان سال هاست دیگر در اندیشه تولید نیستند و اتاق اصفهان را به عنوان نماد و پایگاه صنعت و تجارت نمی شناسند. حضور شخصیت هایی همچون سهل آبادی و اسماعیلی در پست ریاست و دبیر کلی اتاق اصفهان یعنی پارلمان بخش خصوصی اصفهان که ساخته دست بازرگانان پرآوازه ای همچون همدانیان است به جای مرد میدان نوحه خوان و مردشور به استخدام درآورده است.
دیگر شکی نیست که صنعت و تجارت در این آب و خاک مرده اند و سهل آبادی نیز که از سال ها پیش نوحه خوانی برای این جنازه را آغاز کرده است اکنون با انتصاب شاگرد کوچکش جنازه اتاق اصفهان را روانه غسالخانه کرد. کارآفرینان و بازرگانان اصفهان در صنعت و تجارت اگر نمی توانند برای اداره پارلمان باشکوه خود مردانی بزرگ را منصوب کنند کاش حداقل جنازه اش را به هر کسی نسپارند.