صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

انتقادهایی که خالصانه نیست؛

تخریب وزارت ورزش و جوانان، تکرار دور باطل!

۱۳۹۵/۰۵/۰۴ - ۱۵:۰۳:۰۵
کد خبر: ۴۳۶۷۵۳
وزارت ورزش و جوانان و مدیران این وزارتخانه خود را مبری از اشتباه نمی‌دانند و تلاش می‌کنند انتقاد پذیر باشند و از انتقادات حتی اگر خالصانه هم نباشد، کمک بگیرند.

به گزارش گروه ورزش خبرگزاری برنا، خبرگزاری محترم مهر در تحلیلی با عنوان "آزادی را مهیای شکست غرور ملی کرده‌اند" وزارت ورزش و جوانان را مخاطب قرار داده که چرا به تیم ملی فوتبال اجازه نمی‌دهد در زمین اصلی ورزشگاه آزادی تمرین کند.

مشکل بزرگ این "تحلیل گونه" پراکندگی نظرهای نویسنده است. ایشان از یک طرف پرسیده‌اند که چرا به تیم ملی اجازه تمرین در آزادی داده نمی‌شود اما چند خط پایین‌تر به همین سوال پاسخ داده‌اند که: "ما هم می‌دانیم شما هم می‌دانید که روی زمین چمن با ظرفیت مشخص و معلومی می‌توان مسابقه برگزار کرد و اتفاقا به همین دلیل هم هست که باشگاه‌ها و فدراسیون‌های فوتبال برای تمرین بعضا بیش از هشت زمین چمن آماده می‌کنند تا تیم‌هایشان هر روز روی یکی از این زمین‌ها تمرین کند و دیگر زمین‌ها فرصت ترمیم و نو به نو شدن داشته باشند."

این پراکنده‌گویی در ادامه یادداشت بیشتر می‌شود و به اینجا می‌رسد که" چرا وزارت به آن بزرگی برای استقلال و پرسپولیس یک ورزشگاه نمی‌سازد؟... و حتی به موضوع انتخاب مدیرعامل برای باشگاه استقلال و پرسپولیس می‌رسد!

با وجود همه این نکات پراکنده که فهمیدن منظور نویسنده را دشوار می‌کند، لازم است چند نکته را جهت روشن شدن ذهن مردم و نویسنده محترم توضیح دهیم:

  1. زمین اصلی ورزشگاه آزادی یکی از معدود زمین‌های استاندارد موجود برای برگزاری مسابقات رسمی در کشور است. بعید است هیچ عقل سلیمی بپذیرد که کیفیت این زمین بنا به هر ملاحظه‌ای- ولو موفقیت مقطعی تیم ملی که البته درست بودن یا نبودن این ادعا هم جای بحث دارد- به مخاطره بیافتد.
  2. متولی اصلی و مستقیم تیم ملی فوتبال، فدراسیون فوتبال است. یکی از اصلی‌ترین وظایف فدراسیون هم تامین نیازهای تیم ملی است. اگر تیم ملی فوتبال امروز زمینی برای تمرین دارد یا ندارد، فدراسیون باید پاسخگو باشد. کما اینکه همه می‌دانیم تیم ملی کمپ جداگانه‌ای دارد که محل آن با مساعدت دولت و وزارت ورزش در اختیار قرار گرفته و این وزارتخانه به اندازه‌ای که توان داشته تلاش کرده برای تجهیز آن توسط فدراسیون کمک کند.
  3. پرسیده شده که چرا وزارت ورزش چند استادیوم استاندارد نمی‌سازد که پرسپولیس و استقلال در آن بازی کنند و ... سوال به جایی است. اتفاقا یکی از وظایف دولت می‌تواند همین باشد. اما آیا نویسنده محترم خبرگزاری مهر در زمان دولت گذشته که مشکل تامین منابع وجود نداشت و اتفاقا بودجه‌های عمرانی وی‍ژه هم به ورزش اختصاص داده می‌شد و تبلیغات وسیعی هم صورت می‌گرفت، هیچ وقت برای‌اشان سوال پیش نیامده بود که چرا ورزشگاه استاندارد ساخته نمی‌شود؟ نکند نویسنده محترم بر این باورند که نداشتن ورزشگاهی استاندارد مثل ورزشگاه آزادی، مشکلی است که صرفا به این دولت و این وزارتخانه بر می‌گردد که اتفاقا در بدترین شرایط اقتصادی کشور را تحویل گرفته است.
  4. برخلاف تلاش نویسنده محترم که تلاش کرده‌اند مشکل را "کی‌روش و تیم ملی" بخوانند، وزارت ورزش و جوانان وظیفه خود می‌داند از تیم ملی فوتبال و تمامی تیم‌های ملی ورزش کشور در چارچوبی مشخص و تعریف شده حمایت کند. اما در عین حال باور دارد که فوتبال کشور فقط در 11 بازیکن تیم ملی خلاصه نمی‌شود. این 11 نفر نور چشم همه ما هستند و باید هر اندازه لازم است حمایت شوند، اما اگر ما امروز لیگ و استقلال و پرسپولیس و ورزشگاه آزادی و هر آنچه داریم و نداریم را فدای تیم ملی کنیم و خدای ناکرده تیم ملی مانند جام ملتهای آسیا نتیجه نگرفت، تکلیف چیست؟ آیا فدراسیون فوتبال آلمان و ایتالیا و انگلیس و ژاپن و ترکیه و دیگران هم تیم ملی‌شان را گلخانه‌ای مدیریت می‌کنند؟

بنا بر آمار فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ و البته تایید رسانه‌های محترم، لیگ‌برتر فوتبال ایران در فصل گذشته، یکی از بهترین دوره‌های‌اش را سپری کرده، چه از حیث کشف استعدادهای جوان، چه کیفیت بازی‌ها و البته موفقیت در جذب تماشاگران. تاثیر بهبود این شاخص‌ها را ان‌شاءالله در تیم ملی کشورمان هم خواهیم دید. حالا فرض کنید بنا باشد مصلحت باشگاه‌ها و لیگ و چمن ورزشگاه و ... را به دلایلی و با توجیهاتی مقطعی نادیده بگیریم، چه کسی ضرر خواهد کرد؟ آیا غیر از این است که پیش و بیش از همه، دودش به چشم تیم ملی می‌رود؟

  1. آیا زمان آن نرسیده که وقتی از توسعه فوتبال حرف می‌زنیم ذهن‌مان را کمی فراتر از تیم ملی و 11 یا 23 بازیکن اصلی‌اش ببریم؟ زمان آن نرسیده که واقع‌بینانه‌تر به تیم ملی، باشگاه‌ها، لیگ‌ها، فدراسیون‌ها و وزارت ورزش و جوانان و وظایف و کارکرد هر کدام نگاه کنیم؟ زمان آن نرسیده که از تجربه گذشته و شیوه‌های مدیریتی گذشتگان تجربه بگیریم؟ آیا یادمان رفته که با همین نگاهی که نویسنده محترم مهر دارند، سال‌ها پیش چه بلایی بر سر زمین چمن ورزشگاه آزادی آمد؟ آن روز هم ملاحظات احتمالا همین بوده است . اینکه تیم ملی زمین ندارد، باشگاه فلانی زمین ندارد و ... نتیجه همان شد که دیدیم. ما فراموش نکرده‌ایم، امیدواریم دوستان محترم در خبرگزاری مهر هم فراموش نکرده باشند.
  2. وزارت ورزش و جوانان و مدیران این وزارتخانه خود را مبری از اشتباه نمی‌دانند و تلاش می‌کنند انتقاد پذیر باشند و از انتقادات حتی اگر خالصانه هم نباشد، کمک بگیرند، اما کاش این انتقادات مبنای اطلاعاتی دقیق داشته باشد. این حداقل انتظاری است که ما از دوستان عزیز در رسانه‌ها داریم چون معتقدیم اگر آن‌ها هم احساسی و هیجان‌زده به مسائل نگاه کنند، امید به توسعه و پیشرفت متاسفانه کمرنگ خواهد شد.
نظر شما