صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

راز جنازه در رودخانه کن برملا شد/ علاقه ای که با کُشتن ثابت می‌شد!

۱۳۹۵/۰۵/۱۹ - ۱۱:۰۱:۱۰
کد خبر: ۴۴۳۱۴۲
راز جنایت رودخانه کن با اعتراف پسر جنایتکار و همسر خیانتکار مقتول فاش شد.

به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، ساعت 17:00 مورخه 12/10/1394 و از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110، یک فقره کشف جسد در مسیر رودخانه کن واقع در روستای جهان آباد به کلانتری 170 کهریزک اعلام شد. 

با حضور مأمورین کلانتری در محل و تأیید خبر، موضوع جهت بررسی های تخصصی به تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد. 

*تشکیل پرونده قتل عمـد: 

با حضور کارآگاهان اداره دهم و تیم تشخیص هویت در محل، بررسی های اولیه بر روی جسد انجام و با توجه به دلایل و شواهد بدست آمده ( وجود آثار شکستگی بر روی سر متوفی ) وقوع جنایت محرز شد که بلافاصله هماهنگی لازم با مقام قضایی دادگاه بخش کهریزک انجام شد. 

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمـد" و به دستور رئیس شعبه 103 دادگاه عمومی بخش کهریزک، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. 

*شناسایی هویت جسد: 

در اولین مرحله از تحقیقات، کارآگاهان اداره دهم با بررسی پرونده های فقدانی موفق به شناسایی هویت متوفی بنام "مرتضی . و" ( 24 ساله ) شدند که بنا بر طرح شکایت اعضای خانواده اش، در مورخه 11/10/1394 از خانه خارج شده و پس از آن مراجعتی به منزل نداشته است. 

با شناسایی خانواده مقتول در شهرستان اسلامشهر، همسر مقتول با حضور در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ به کارآگاهان عنوان داشت: "همسرم دارای مغازه فروش کفش و کتانی در منطقه عبدل آباد است؛ ساعت 08:00 روز جمعه مورخه 11/10/1394 وی طبق روال هر روز، برای رفتن به مغازه از خانه خارج شد و پس از آن مراجعتی به خانه نداشت و گوشی تلفن همراهش نیز خاموش شد ". 

*ازدواج سنتی در 13 سالگی: 

در همان مراحل اولیه ی تحقیقات،  کارآگاهان اداره دهم اطمینان پیدا کردند که انگیزه وقوع جنایت نمی توانسته "انجام سرقت" و یا "اختلافات مالی و درگیری فرد یا افرادی با مقتول" بوده باشد؛ لذا در ادامه رسیدگی به پرونده، تحقیقات بر روی اعضای خانواده ی مقتول آغاز و کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مقتول و همسرش بنام لیلا ( 18 ساله ) طی یک ازدواج کاملا سنتی و البته بدون لحاظ شدن رضایت آنها و صرفا بواسطه نشانه گذاری طرفین در دوران طفولیت، 5 سال پیش با یکدیگر ازدواج کرده و طی این مدت نیز درگیری های متوالی با یکدیگر داشته اند؛ همچنین در ادامه مشخص شد که همسر متوفی ( لیلا)، پیش از ازدواجش دارای خواستگار دیگری بنام "حسن . الف" بوده و علاقه شدیدی نیز مابین آنها وجود داشته است. 

*تحقیقات از همسر مقتول: 

کارآگاهان اداره دهم با اطمینان از وقوع جنایت در محلی دیگر و احتمال وقوع جنایت خانوادگی، به تحقیق از همسر مقتول ( لیلا ) پرداختند؛ تحقیقات از لیلا از ساعت 08:00 مورخه 18/05/1395 آغاز شد اما او در تمامی اظهاراتش منکر هرگونه مشارکت در مرگ همسرش بود تا نهایتا در ساعت 16:00 مورخه 18/05/1395 لب به اعتراف گشود و به مشارکت در قتل عمـد و مرگ همسرش اعتراف کرد. 

لیلا در اعترافاتش ضمن معرفی "حسن . الف" ( 23 ساله ) به کارآگاهان گفت: "شب قتل، من و همسرم در منزل بودیم؛ حوالی ساعت 03:00 مورخه 10/10/1394 بود که حسن به در منزل آمد؛ بعد از اینکه من در خانه را باز کردم، او مرا هل داد و داخل حیاط شد؛ [ حسن ] یک میله آهنی در دست داشت و گفت: "امشب می خواهم مرتضی را به قتل برسانم". مرتضی خواب بود؛ من داخل حیاط ماندم و حسن به داخل [ خانه ] رفت؛ بعد از گذشت حدود نیم ساعت، حسن از ساختمان ( خانه ) بیرون آمد؛ میله ای که در دست داشت، خونی بود . 

از من کیسه‌ای پلاستیکی خواست تا [ مرتضی ] را انتقال دهد. [ حسن ] ماشینش را آورد جلوی در حیاط؛ من هم کمکش کردم تا جسد مرتضی را داخل ماشین که [ یک دستگاه ] پراید مشکی بود قرار دهد؛ بعد حسن خودش تمام وسایل مقتول را جمع کرد و همراه جسد برد. حدود ساعت 04:00 صبح، حسن از خانه ما خارج شد و به من گفت: "فعلا هیچگونه ارتباطی با هم نمی گیریم تا آب ها از آسیاب بیفتد؛ بعد یک روز همراه مادرم، برای خواستگاری به خانه تان می آییم". 

*دستگیری عامل اصلی جنایت: 

با اعتراف صریح متهم (همسر مقتول) مبنی بر ارتکاب جنایت توسط "حسن . الف"، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ضمن شناسایی مخفیگاه حسن در شهرستان اسلامشهر و انجام هماهنگی با مقام قضایی، به این شهرستان اعزام شده و در حالیکه وی قصد داشت تا با یک دستگاه خودرو پراید مشکی از محل متواری شود، او را نیز تنها پس از چند ساعت از اعتراف لیلا و در همان تاریخ 18/05/1395 دستگیر و به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند. 

*لیلا دروغ می گوید: 

"حسن . الف" پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ ، صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف کرد اما پس از اطلاع از اظهارات لیلا مبنی بر مشارکت نداشتن در ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت : "در شب جنایت (10/10/1394) بنده با هماهنگی که از قبل با لیلا داشتم و زمینه قتل را آماده کرده بود و عنوان داشته بود که "ساعت 02:30 شب بیا و عشقت را به من ثابت کن" ، به منزل آنها رفتم . در حالیکه مقتول داخلِ خانه خواب بود ، تا ساعت 03:30 بامداد [ در داخل حیاط ] با هم صحبت می کردیم ؛ بعد بهمراه لیلا وارد اتاق شدم و بالای سر مقتول رفتم و پس از مقداری کشمکش ، با چکشی که از چند روز قبل به لیلا داده بودم [ و او در خانه مخفی کرده بود ]  ضربه ای به سر مقتول زدم ؛ همزمان با من ، لیلا نیز یک بالشت را روی صورت مقتول فشار می داد تا صدایش در نیاید چون پدر و مادر لیلا در منزل کناری زندگی می کردند . [ بعد از اینکه کار مقتول تمام شد ] شوکه شده بودم ؛ حتی یک لحظه می خواستم تا آنجا را ترک کنم ؛ .... ؛ از لیلا مقداری پارچه گرفته و دسته و پای مقتول را بستم ؛ [ جسد ] را داخل کیسه پلاستیکی گذاشتم و با کمک لیلا ، مقتول را تا حیاط آوردیم . لیلا داخل کوچه را دید ؛ کسی نبود ؛ من ماشین خودم را آوردم جلوی در [ خانه ] ؛ بعد مقتول را با همدیگر روی صندلی عقب ماشین گذاشتیم و داخل یک رودخانه انداختیم " . 

سرهنگ کارآگاه حمـید مکرم ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : "با توجه به اعترافات صریح هر دو متهم ، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر اما به علت ارتکاب جنایت در شهرستان اسلامشهر ، هر دو متهم جهت ادامه رسیدگی به پرونده در اختیار پلیس آگاهی و مقام محترم قضایی شهرستان اسلاهشهر قرار گرفتند " . 

 

 

 

 

منبع:باشگاه خبرنگاران

 

 

 

 

 

نظر شما