صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

آخرین عنوان مجموعه سیپتیموس هیپ منتشر شد

۱۳۹۵/۰۵/۳۱ - ۱۰:۳۲:۰۴
کد خبر: ۴۴۸۵۲۲
رمان «عاتش» به عنوان آخرین جلد از کتاب‌های مجموعه «سیپتیموس هیپ» نوشته اِنجی سیج با ترجمه مهرداد مهدویان توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرگزاری برنا، رمان «عاتش» به عنوان یکی از کتاب‌های مجموعه «سیپتیموس هیپ» نوشته اِنجی سیج، به تازگی با ترجمه مهرداد مهدویان توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است.

این کتاب، هفتمین عنوان از مجموعه «سیپتیموس هیپ» است که هر یک از کتاب‌های این مجموعه هفتگانه در عین پیوستگی‌شان، اثری مستقل به شمار می‌روند. انجی سیج نویسنده این مجموعه، در شهر لندن به دنیا آمده و در خانه‌ای تاریخی که ۵۰۰ سال قدمت دارد، در غرب لندن ساکن است. در زیرزمین این خانه، تونل‌های مخفی زیادی وجود دارد؛ جادویی و پر از افسانه. این نویسنده با قایق کوچک سبزرنگی با بادبان‌های قرمز سفر می‌کند و برای نوشتن داستان‌هایش از قایق‌های شکار الهام می‌گیرد.

پیش از این، ۶ عنوان چاپ شده این مجموعه توسط مهرداد مهدویان و نشر افق منتشر شده و حالا ترجمه آخرین جلد آن به چاپ رسیده است. در هفتمین کتاب این مجموعه، شخصیت سیپتیموس هنوز درگیر جنگ در سرزمین تاریکی است و فقط با دوباره روشن کردن آتش قدیمی می‌تواند دشمنان پلیدش را نابود کند. سیپتیموس در این مقطع باید بر ترسش غلبه کند و یک بار برای همیشه با دروغ و سیاهی از نزدیک روبرو شود...

در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:

عصر سر رسید و قصر در سکوت فرو رفت. ذهن جینا کم‌کم از خیالات خالی شد، چون داشت برای مهمانی خوشامدگویی سیپتیموس آماده می‌شد. مهمانی با وجود اعتراض‌های سارا، در اتاق او برگزار می‌شد. سِر هیروارد هم دستور اکید داشت که تحت هیچ شرایطی، اجازه ندهد پدرها و مادرها وارد اتاق شوند.

سر ساعت هشت شب بود که سر هیروارد حیران به قول ارواح، یک سری جوانک را دید که از کنارش رد شدند. اول، انواع و اقسام هیپ‌ها آمدند. آن‌ها چهار برادر هیپ یعنی نکو، سایمون و لوسی و بعد سیپتیموس با رز بودند. بعد هم سر و کله روپرت با نامزدش مَگی پیدا شد. بعد از آن ها، نماینده‌های مکان نسخ خطی نویس‌ها آمدند که عبارت بودند از بیتل، فاکسی، مویرامویل، رومیلی باجر، و پارتریج.

پشت سرشان مارکوس و مت از گوتیک گروتو سر رسیدند. جینا و مارسیا چند دقیقه بعد آمدند، در حالی که چرخ دستی قدیمی قصر را هل می دادند (زمانی از این چرخ دستی برای انتقال اسناد سرسراهای بلند استفاده می شد.) روی چرخ دستی، تُنگی بود که جینا به آن می گفت «تنگ شربت». یک جعبه پر از لیون های مسی هم روی آن بود که از یکی از آشپرخانه های قصر برداشته بودند. وقتی چرخ دستی را به داخل اتاق هل دادند، صدای تشویق بلند حاضران به گوش رسید...

این کتاب با ۵۳۶ صفحه، شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۳۰ هزار ریال منتشر شده است.

نظر شما