باتوجه به اجرای پروژه "سیستم بهره‌ور پایدار" یا "ورزش سیستماتیک" که در چندماه گذشته خبرهایی از روند پیشرفت آن در ورزش کشور در روزنامه‌های ایران و خبرگزاریهای مختلف درج گردید، درخصوص نحوه عملکرد کاروان المپیک و قهرمانان شایسته میهن، یک روند محسوس سیستماتیک و بهره‌ور پایدار قابل مشاهده بود که این امر نشان از هماهنگی، پشتیبانی و ایجاد بسترهای مناسب در مدیریت کلان ورزشی میدهد. درمواردی نیز عدم امکان اجرای کامل سیستم طبق اصول ورزش سیستماتیک در زمان مقرر، مدال بهداد سلیمی، قویترین مرد جهان را که با اینکه در حرکت یکضرب رکوردشکنی کرد، از ما گرفت. کلیات مطلب بدین‌صورت دراین مجمل قابل بیان است که دو اصل اساسی "ورزش سیستماتیک" که اول ایجاد پشتیبانی همه جانبه، ودوم داشتن plan B یا مدیریت بحران (پیشبینی راه حل دوم در هر مرحله از مسابقه و جایگزینی بموقع آن با روند معمول برای دستیابی به پیروزی)، درخصوص قهرمان جهان، رعایت نشدن زمانبندی سیستم وروند آن درست در زمانیکه باید آنرا لحاظ نموده و پیش‌بینی‌های لازم دراین خصوص بانجام میرسید، بااشکال همراه گردید. و باعث یکی از سنگین‌ترین تاسفات ما در دوره ورزشی المپیک کشور شد.
درمورد اول طبق توضیح واضح این اصل، باید ورزشکار خود را از تیم کامل پشتیبانی برخوردار بداند، چه از نظر فنی و چه اجرایی، تا بهیچ وجه این مسایل کوچکترین فضایی از ذهنش را درهنگام مسابقه در برنگرفته و به آرامی با اطمینانی که از تیم پشتیبان خود داشته و با علم به اینکه پشتیبان به کلیه مسایل اصلی و جنبی احاطه کامل دارد، فقط و فقط بفکر زمانبندی و چگونگی اجرای فنون و رفتار حرفه ای از آغاز ورود به مسابقه تاپایان آن باشد. دراین مورد بوضوح برای یک فرد غیرکارشناس وزنه‌برداری هم مبرهن و واضح بود که بادیدن تصاویر مستقیم، درخواست خود سلیمی به مربیانش برای اعتراض یا انجام هرکاری برای باز پس‌گیری حق ضایع شده‌اش رامیدیدیم. از اینجا بود که پشتیبانان ایشان در بحران به شاخصهای سیستماتیک جامع ومانع توجه نداشتند تا وظیفه خود را در این احوالات بدانند و بدان عمل کنند نه آنکه مانند ورزشکار، آنها هم دچار استرس و احساس را در نظر نگیرند. در این میان شاید با مثالی مطلب روشن‌تر نمایان گردد.
اگرتیم والیبال در زمان مربیگری ولاسکو و کادرش موفقیتهای ناباورانه‌ای راتجربه کرد، نتیجه وجود یک پشتیبان تمام عیار آنهم در یک ورزش دست جمعی بود که همه تیمش بلا استثنا به قدرت، دانش، و اشراف کامل ایشان به"ورزش سیستماتیک حرفه ای" ایمان داشته و به نکته‌نکته دستوراتش بدون لحظه‌ای درنگ عمل میکردند و این نشانگر ایجاد یک پشتیبانی بی‌قید وشرط در اذهان والیبالیستها بود و همه آنها را از تفکر به اصول و فروع و جوانب امر بازمی‌داشت.
در دومین اصل "ورزش سیستماتیک" که استفاده از راه‌حل دوم در مورد لزوم یا مدیریت بحران می‌نامیم، درمثال والیبال، بوضوح قابل تایید بود که همگی به قدرت تصمیم‌گیری مربی در شرایطی که سیستم برنامه‌ریزی شده اشکالی پیدا نموده و در آن زمان حساس جوابگو نیست، مطمین بودند که ولاسکو راه‌حل دوم را در آستین دارد و نیازی به درگیری ذهنی و فکری بازیکنان به این امرنیست، چون دو شرط اساسی"ورزش سیستماتیک" آنهم با علم روز و باصطلاح آپ تودیت شده‌اش درتیم برقراربود.
در اینجا فقط به ذکر یک عنوان بسنده میکنم و توضیحات بیشتر را به مقالات بعدی موکول میکنم. وآن مطلب اساسی اینست که تنها وتنها اگر پس از ناکامی در وزنه دوم بهدادسلیمی، برای او وزنه 247کیلو درخواست میشد، نوبت ورود ایشان به مسابقه به تاخیر می‌افتاد و زمانی برای ریکاوری و تسلط کافی بر اعتما دبنفسش مهیامیشد، و در این ضمن وضعیت رقیبش کاملا معلوم میشد و باعلم وآگاهی کامل از وضعیت موجود، وایجاد فاکتورهای موثرمناسب، آخرین تلاشش را میکرد که این امر مورد توجه تیم پشتیبان این ورزشکار غیور قرار نگرفت تاشاهد لحظات تلخ ریزش اشکهای با ارزشش و نشستن در وسط سالن وی بوده و حسرت و ناراحتی کلیه ورزش‌دوستان را نظاره‌گر باشیم. بهرحال این المپیک با تمامی حواشی آن باموفقیت‌های شگرف و با ارزش سیستماتیک بسیار که شامل الطاف شامخه و امر تکریم مقام عظمای ولایت و تجلیل رییس‌جمهور محترم نیز قرارگرفت، گذشت و تنها این امر باقی ماند گه اگر وتنها اگر اصول کامل "ورزش سیستماتیک" وحرفه‌ای در برخی از ورزش‌های تکنفره بیشتر و بهتر رعایت میشد، قهرمانان ما با اطمینانی از پیش ایجاد شده و با خیالی راحت توانمندی‌های خود رابه رخ حریفان خود میکشیدند. و اگر با ناداوری هم روبرو میشدند میدانستند که همه اهالی ورزش با درک والای خود، اورا پیروز مسابقه میخواندند و کلیه بضاعت خود را بکار بسته‌اند و برای مردم فرهیخته‌مان پهلوان محسوب میشوند، که دراین موضوع متفق‌القول هستیم که ورزشکاری دراین سطح جهانی که دور اول رکورد میزند، برروی سکوی قهرمانی جهان نرفتنش چیزی از پهلوانیش کم نمیکند وتنها در این فرصت کوتاه سعی شد به کلیات سیستماتیک آن اشاره‌ای شود. لازم به ذکر است که حتما بهداد و مربیانش قبل از ورود به عرصه مبارزه براین امر واقف بودند که اعتراض در این رشته در زمان مسابقه چیزی را عوض نمیکند و باید فقط و فقط روی داشته‌هایمان تمرکز کنیم.
و در آخر باید عرض کنم که این وقایع گذشت و باید با بازنگری و توجه کامل و بی چون و چرا به ایجاداصول اساسی "سیستم بهره‌ور پایدار ورزشی" یا "ورزش سیستماتیک" این نقایص را برای چالشهای بعدی ورزش کشورمان برطرف نماییم و اینجانب بعنوان متخصصی در علوم مهندسی سیستم و بهره‌وری پایدار و بعنوان مبدع "سیستم بهره‌ور پایدار"، با توجه به شاخصها و مولفه‌های آکادمیک بدست آمده و باز خورد آنها بوسیله ابزارهای علمی وتجربیات عملی، به جامعه ورزش کشور و ورزشکاران والامقام و ستودنی کشور، دستاوردهای گرانبهای بدست آمده که مبین و بیانگر ایجاد سیستم و ارتقای بهره‌وری در امور ورزش وجوانان است، تبریک و تهنیت عرض نموده و برای ورزشکاران وکادر پشتیبانشان که این امر را با تلاش و معرفت بی‌مثال و با گذشت و فداکاری از زندگی و سلامتی خود در راه اعتلا و سرافرازی میهن اسلامی محقق نمودند، آرزوی موفقیتهای روزافزون را درپناه خداوند متعال دارم.
در پایان لازم میدانم افتخارآفرینی‌های قهرمانان المپیک که در راستای ورزش سیستماتیک وبهره‌وری پایدار با اخذ شاخصهای قابل قبول مهندسی ورزشی، موجب سرافرازی میهن اسلامی‌مان گشتند را با تبریکات فایقه به ملت شریف ایران ارج نهاده و امیدوارم درظل توجهات و عنایات الهی برای دست‌اندرکاران امور ورزش کشور، باروی‌آوری کامل به "ورزش سیستماتیک" نهایت استفاده از پتانسیلهای موجود گردیده و ورزش و ورزشکاران غیور و متعصبمان به جایگاه واقعی خود در سطح جهانی دست یابیم.
مبدع و مجری ایجاد "ورزش سیستماتیک" و"سیستم بهره‌ور پایدار"
سید مرتضی احمدی