به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، سمیرا طاووسی مشاور و روانشناس در شهروند نوشت: توانمندسازی به فرآیندی اطلاق میشود که طی آن به فرد آسیبدیده کمک میشود تا بتواند پس از تجربه دردناکی که داشته، تواناییهای قبلی خود را باز یافته و قدرت دوبارهای برای رؤیارویی با زندگی جدید و چالشهای پیشرو داشته باشد. البته باید توجه داشت که در جریان توانمندسازی ممکن است فرد آموزشهایی را دریافت کند که سطح توانمندی او حتی از قبل نیز بیشتر شود و کارایی فرد بعد از این فرآیند بسیار فراتر از گذشته شود.
از نظر روانشناسان پس از یک تجربه دردناک توجه به چند مسأله بسیار مهم است. مهمترین و اساسیترین گام در توانمندسازی فرد حادثهدیده، کمک به تخلیه هیجانی و مدیریت هیجانات است. بیشتر افراد در دنیا روش حل مسأله هیجانمدار دارند، یعنی انسانها در بیشتر فرهنگها به مشکلات خود به صورت هیجانی پاسخ میدهند و در بسیاری از مواقع این هیجانات ناقص بوده و به صورت کامل تخلیه نمیشوند. یعنی فرد در مواجهه با موقعیت دردناک هیجان منفی زیادی را تجربه میکند اما به دلیل اینکه مهارت مدیریت هیجان ندارد، این هیجانات به صورت مسدود شده در فرد باقی میمانند یا در بهترین حالت به صورت پرخاشگری و ابراز خشم بروز داده میشوند که این روش هم در بسیاری مواقع به پشیمانی فرد منجر میشود و این به معنی باقی ماندن هیجان منفی در فرد است. بنابراین مهم است که فرد آسیبدیده در محیطی امن مانند محیط مشاوره، هیجانات منفی خود را ابراز کند و بتواند تخلیه هیجانی داشته باشد. معمولا روانشناسان در جلسات درمانی که با فرد آسیبدیده دارند با پذیرش بیقید و شرط او و همدلی که با او دارند، هدف اولیه درمان را کمک به تخلیه هیجانی فرد قرار میدهند و در بسیاری از مواقع مشاهده شده که خود تخلیه هیجانی باعث آرامش درونی فرد آسیبدیده میشود و فرد در ادامه میتواند با تغییرات دردناک ایجاد شده سازگاری بهتری ایجاد کند.
گام دوم برای توانمند کردن فرد آسیبدیده، انجام مصاحبه و کمک به او در جهت کسب مهارتهای مقابلهای سودمند برای چالشهای زندگی است. یکی از مهمترین مهارتهایی که برای فرد آسیبدیده بسیار مفید است و حتی سازمان بهداشت جهانی نیز این مهارت را یکی از ١٠ آیتم مهارتهای زندگی قرار داده، مهارت حل مسأله است که طی آن فرد یاد میگیرد هنگام مواجهه با هر مشکل جدید، با روش مسألهمدار (دقیقا برخلاف روش هیجانمدار) مسأله را بررسی کرده و بهترین راهحل ممکن را انتخاب کند. بنابراین اگر به فردی که از خشونت خانگی آسیبدیده یا عزیزی را از دست داده یا در زندگی مشترک دچار شکست شده یا سرمایهاش از دست رفته، کمک شود که ابتدا تخلیه هیجانی مناسب داشته باشد و در ادامه با آموزش مهارت حل مسأله، راهحلهای موجود برای مواجهه با شرایط فعلی را بشناسد و بهترین راه را انتخاب کند، احتمالا مشکلات او کمتر شده و رفتار سازگارانهتری خواهد داشت.
یکی دیگر از رویکردها در توانمندسازی افراد آسیبدیده، آموزش مدیریت هیجانی یا کمک به تقویت هوش هیجانی در فرد است. بهدلیل اینکه افراد معمولا در مدیریت هیجانات خود مشکل دارند، آموزش این موضوع به آنها کمک بزرگی برای کسب مهارت سازگاری هیجانی با موقعیتهای مختلف خواهد بود و به نوعی باعث خواهد شد فرد مدیریت بحران را آموزش ببیند و بتواند با مدیریت هیجانات خود، در بحرانها و چالشها عملکرد منطقی و درست داشته باشد.
رویکرد دیگری که برای کمک به فرد آسیبدیده ممکن است استفاده شود، روش CBT یا همان رویکرد شناختی-هیجانی است که در آن فرض بر این است که دلیل ناتوانی فرد حادثهدیده باورهای غلطی است که در مورد حادثهای که تجربهکرده دارد. در روش شناختی- هیجانی به فرد کمک میشود باورهای غلط خود را راجع به حادثهای که تجربه کرده به چالش بکشد و درنهایت بتواند با دید متعادلتر و منطقیتری خودش و موقعیتش را ارزیابی کند.
یکی از مهمترین رویکردها که در چند دهه اخیر توسط روانشناسان مورد استفاده قرار گرفته، معنویت درمانی و کمک به فرد آسیبدیده از طریق تقویت باورهای معنوی و افزایش آگاهی معنوی او از زندگی، معنای زندگی و سوق دادن توجه او به مسائل مهم زندگی فرد است. معنویت درمانی روش سودمند و اثربخشی است که بهویژه زمانی که فرد آسیبدیده زمینهها و نشانههایی از هوش معنوی داشته باشد، نتیجه بسیار بهتری خواهد داشت.