به گزارش خبرگزاری برنا از کرمان؛ در این یادداشت آمده است:
ورزش همگانی دو معنا دارد، اول اینکه ورزش را همگانی کنیم، دوم اینکه همگان را ورزشی کنیم. مردم ما هم دو دسته هستند ، یا ورزش نمی کنند ، یا اینکه درست ورزش نمی کنند، اولین وظیفه وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک توجه به ورزش همگانی و توسعه و گسترش آن است .و کلیه فعالیت های خارج از این مسیر انحراف از قانون است .
در شرایطی که سال 89 رهبری معظم انقلاب تکلیف ورزش را برای ما مشخص کردند و از آن به عنوان یک اولویت نام بردند ، و در سال 92 به این مهم در جمع ورزشکاران و قهرمانان کشورتاکید کردند و اظهار داشتند توجه به ورزش همگانی یکی از اولویت های استراتژیک ورزش کشور است
اما متاسفانه باید گفت ما هنوز نتوانسته ایم در این خصوص ، جایگاه ورزش همگانی را در سطح جامعه به شرایط استاندار و مطلوبی برسانیم .امروزه ما شاهد آن هستیم که افرادی که در شهر و یا کلان شهرها زندگی می کنند و زنگی ماشینی و ساکنی دارند دچار فقر حرکتی هستند و به گونه ای معلول ! متاسفانه باید اذعان کرد هر فردی که دچار زندگی ماشینی شده از ورزش و تحرک فاصله گرفته است و به نوعی معلولیت پنهان و آشکاری دارد و یا به زودی دچار آن می شود .
این موضوع مربوط به دوران تسریع و شتاب گرفتن زندگی ماشینی فعلی نیست ، از زمان اختراع نخستین ماشین که 260 سال قبل در کشور انگلستان اختراع شد ، بشر دچار فقر حرکتی و ضعف عضلانی شد ، که این فقر حرکتی و فاصله گرفتن انسان از تحرک و فعالیت در دهه های اخیر با توجه به روند رو به رشد زندگی ماشینی در عصر تکنولوژی بیش از گذشته احساس شد.
دورانی که با توجه به پیشرفت علم ، همه کارها همزمان با پیشرفت تکنولوژی و زندگی ماشینی به ماشین سپرده شد ، در حالی که در نقطه مقابل هم بازارغذاهای آماده و فست فود ها هم از دیگر مصائب و مشکلاتی بود که در عصر تکنولوژی و زندگی ماشینی افزایش آمار چاقی و بیماری های قلبی و عروقی را به دنبال داشت ، بیماری هایی که حداقل در کشور ما طی دو دهه اخیر افزایش سرسام آور داشته اند و آمار نخست مرگ و میر را در جامعه ایرانی به نام خود به ثبت رسانده اند .
با همه این تفاسیر باید اذعان کرد بی توجهی و یا کم توجهی هایی که در ادوار مختلف به ورزش شده است ، مشکلاتی را برای جامعه ما پدید آورده است . هر وقت که ما به ورزش توجه خوبی کردیم ، بازخورد و بازتاب این توجه در جامعه ما منعکس شد، باید اذعان کرد یک سوی مشکلات اجتماعی و برخی نا هنجاری های اجتماعی فعلی نشات گرفته از کم توجهی ما به ورزش و نقش بازدارندگی آن مربوط می شود .
در حالی که می توان با برنامه ریزی و ایجاد سازوکاری برای قرار گرفتن ورزش در سبد نیازهای روزانه مردم، علاوه برافزایش سلامت و شور نشاط اجتماعی ، می توان از بسیاری از آسیب های اجتماعی نیز جلوگیری کرد.متاسفانه باید گفت کم توجهی به ایجاد زیر ساخت ها و اولویت های ورزشی موجب شده تا جمعی از جوانان ما بهترین سال های زندگی خود را به تباهی بگذرانند و مسیر اشتباهی را برای خود اتنخاب کنند . ما اگر ورزش همگانی را در جامعه خود نهادینه می کردیم ، شاید اسیر بسیاری از معضلات اجتماعی هم نبودیم .
دراین بین ما اشتباهاتی هم داشته ایم ، نباید به ورزش نگاه تک بعدی و یا یک بعدی داشته باشیم و نیازهای جوانان خود را در بخش ورزش قهرمانی ببینم ، ما می توانیم برای تضمین سلامت و نشاط اقشار مختلف جامعه و رونق نشاط و شادابی برنامه ریزی مناسب تری را برای احیا و اجرای ورزش همگانی و قهرمانی در بین همه اقشار جامعه داشته باشیم ، که در این زمینه مشارکت اجتماعی و سازمانی دستگاه های اجرایی تعیین کننده است .
به قول و گفته ی رهبری معظم انقلاب ورزش همگانی همچون دامنه کوهپایه است و قله کوه همچون ورزش قهرمانی . که این یک تشبیه فوق العاده است ، در واقع ما باید بستر ورزش همگانی را فراهم کنیم . بستری که به دامنه کوه تشبیه شده و به راحتی و آسانی می توان به آن راه یافت و در ادامه ورزش قهرمانی که به قله کوه شبیه سازی شده و باید برای رسیدن به آن تلاش و سخت کوشی و برنامه ریزی داشت تا صاحب مدال و عنوان و جایگاه در ورزش قهرمانی شد .
در حالی که یکی از شاخصه های توسعه پایدار در کشورهای توسعه یافته توجه به ورزش و برنامه های سلامت محور است ، نگاه عموم به ورزش بایستی نگاهی سلامت محورباشد .
همه ما می دانیم بدن ما برای ادامه حیات به چهار فاکتور و خوراک اصلی نیازمند است . اکسیژن ، خوردنی و نوشیدنی ، خواب و استراحت ، ورزش و فعالیت بدنی . ما به سه فاکتور نخست اهمیت می دهیم ، چون بدون آن ها امکان ادامه حیات برای ما وجود ندارد ، اما به عامل چهارم توجه کمی داریم و وقتی که درد ها و بیماری ها به دلایل مختلف به سراغ ما می آید متوجه می شویم که ورزش و تحرک چگونه توانایی جسم و روح ما را افزایش می دهد و ما از این عامل غفلت کرده ایم .
متاسفانه 71 درصد مردم ایران هیچگونه فعالیت ورزشی و نرمشی در طول روز و هفته ندارند ، حدود 15 درصد مردم ایران یک یا دو روز ، 11 درصد هم سه روز در هفته فعالیت ورزشی دارند ، که متاسفانه این آمار های ضعیف و در برابر ان آمار بالای بیماری های قلبی و عروقی و دیابتی و سرطان ها بیانگر عمق فاجعه بی توجهی مردم ما به ورزش است .
باید درپایان ضمن قدردانی از برنامه ریزی های صورت گرفته در چند سال اخیر در راستای توسعه ورزش همگانی ، گفت هنوز فضاهای خوبی برای انجام کار و توسعه هرچه بیشتر ورزش همگانی وجود دارد .