صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

در نشست نقد و بررسی نمایش «قرارمان فصل خرما» مطرح شد؛

روایت عشق و مقاومت در بستر دفاع مقدس

۱۳۹۵/۰۸/۰۲ - ۱۲:۰۵:۱۵
کد خبر: ۴۷۲۷۷۹
چهارمین نشست «روایت صحنه» با محوریت نقد و بررسی نمایش «قرارمان فصل خرما» شنبه 1 آبان ماه بعد از اجرای این نمایش با حضور کارگردان و نویسنده اثردر تماشاخانه سرو برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری برنا، در این نشست فرح آزادیان نویسنده نمایشنامه، رضا رمضانی کارگردان نمایش و جواد روشن به عنوان منتقد به همراه یحیی نظری مجری و کارشناس برنامه، حضور داشتند.

 
در ابتدای این نشست، فرح آزادیان نویسنده نمایشنامه درباره متن نمایشی خود گفت:« چیزی که برای من اهمیت داشت در ابتدا نوشتن یک متن نمایشی در حوزه دفاع مقدس و ادبیات پایداری بود. در ابتدا شخصیتی به نام مدینه در ذهنم بود که یک تفکری برای او در نظر گرفتم. برای مدینه آباد کردن شهری که در حال ویران شدن بود اهمیت دارد.
 
او می خواهد شهرش را آباد کند. شهری که معلوم نیست چه بلایی سر آن می آید، ولی یک زن با اقتدار، تفکری دارد که این شهر مال ماست و من به فکر آبادانی آن هستم. او ترجیح می دهد که در بحبوحه جنگ به آبادانی نخلستان فکر کند. نخلستان در این نمایش، نماد شهر است. کار آبادانی نخلستان را به صابر می سپارد و این در حالی است که بشیر در جایی از متن به مدینه می گوید که کار آبادانی نخلستان را به او بسپارد ولی مدینه می داند که این کار صابر است. حتی در زیر متن هم آمده است که خیلی ها تفنگ دستشان است و داس دستشان نیست.
 
در حالی که در این هنگامه جنگ، صابر عوض تفنگ، داس در دست دارد. این دو ابزار داس و تفنگ یک کارکرد دارند. مدینه با خود فکر می کند که همه دارند می روند و می جنگند. کسی هم باید باشد که شهر را آباد کند.آباد کردن نخلستان به مانند جنگیدن است. کسی در یک طرف ویران می کند و باید کسانی باشند که این ویرانی را با آباد کردن شهر و نخلستان از بین ببرند»
 
جواد روشن در شروع صحبت های خود درباره اظهارات نویسنده متن و رویکرد متن گفت:« من احساس می کنم که آنچه خانم آزادیان درباره متن و کارکرد عناصر آن می گویند در متن چندان دیده نمی شود. در حقیقت عنصری که بیش از هر چیز دیگری در متن دیده می شود موضوع قصاص است. البته باید ابتدا به این موضوع اشاره کنم که ما اکنون نمایشنامه را از منظر اجرا می بینیم. ما در واقع با متن مکتوب مواجه نیستیم. وقتی ما متن را از منظر اجرا می بینیم با یک دراماتورژ، کارگردان و نوع کارگردانی او مواجه هستیم. چه بسا که متن در دستان کارگردانان مختلف اجراهای مختلفی داشته باشند. ممکن است که نویسنده از منظرآنچه که روی کاغذ آورده است درباره متن حرف بزند. »
 
وی افزود:« واژه دفاع مقدس دامنه گسترده ای دارد و من به شخصه با آن مواجه هستم که وقتی ما واژه دفاع مقدس را بکار می بریم در حقیقت با جنگی مواجه هستیم که آن جنگ یک وضعیتی را برای ما به وجود می آورد. این وضعیت می تواند منظرهای مختلف را از بعد عاشقانه، اقتصادی و مقاومت پدید آورد.»
 
وی در ادامه گفت:« ما در این متن از دل اتفاقات نمایشنامه با دو نیروی مخالف یکدیگر مواجه هستیم. یک شخصیتی به نام بشیر وجود دارد با یک نیروی مخالف که قبل از اینکه صابر به دردسر بیافتد و مورد غضب مدینه قرار واقع شود، بشیر نسبت به او نگاه حسودانه ای داشته است. بخش عمده قصه ما درباره این موضوع است. حال یک نیرویی از خارج وارد قصه می شود و آن جنگ است که در حال نزدیک شدن است. مانند پدری که جنازه او از جنگ برمی گردد و هر لحظه شعله های جنگ به شهر نزدیک تر می شود و خبر می رسد که باید خانه و کاشانه خود را رها کنند چون دشمن نزدیک شده است.»
 
این منتقد تئاتر دو نقطه اوج برای این نمایش برشمرد و گفت:« از این دو نقطه اوج یکی درگیری بشیر و صابر است و دیگری خبری است که شیخ می آورد که دشمن در حال نزدیک شدن است. »
 
جواد روشن شخصیت مدینه را یک مادر دلسوخته دانست که عزیز خود را از دست داده است و حال غمی بر دل او نشسته است و نمی تواند به راحتی از آن بگذرد. او علیرغم دوست داشتن صابر و آگاهی نسبت به علاقه‌مندی دخترش نسبت به صابر، ولی نمی تواند به راحتی از خون پسرش بگذرد؛ گر چه صابر را مانند پسر خود همچنان دوست دارد.
 
این منتقد تئاتر با اشاره به سخنان اولیه فرح آزادیان درباره آبادانی و ذهنیت نهفته در درون مدینه تاکید کرد:« من به عنوان یک مخاطب این آبادانی را که مدینه دنبال آن است و بخاطر آن صابر را به کار در نخلستان وا می دارد را نمی بینم. ما این فکر مدینه را به لحاظ اجرا نمی بینیم. خیلی نمی بینیم که اجرا به آن سمت برود. من به زعم خودم فکر می کنم آنچه باعث می شود مدینه صابر را نگه دارد، به نوعی می خواهد او را تنبیه کند. او شاید دوست ندارد صابر را از دست بدهد و هم می خواهد او را حفظ کند. پس ما به عنوان مخاطب چندان از ورای اجرا به مقوله نخلستان متمرکز نمی شویم.»
 
رضا رمضانی در پاسخ به اظهارات منتقد این نشست، گفت:« وقتی متن به دست من رسید تا مرحله اجرا تغییراتی در آن رخ داد. نگاه اولیه متن همین گفته های فرح آزادیان است اما با تغییراتی که در متن به وجود آمد، عملا به سمت و سویی رفتیم که شما هم به آن اشاره کردید.»
 
جواد روشن درباره پایان بندی متن نمایشنامه گفت:« به نظر من آسیب متن پایان بندی آن است. در این نمایشنامه به خوبی مقدمه چینی می شود. گره افکنی ایجاد می شود. شخصیت ها را می شناسیم و دامنه اطلاعات تماشگر افزوده می شود. اما در فصل پایانی می بینیم که پایان نمایش شکل نمادین به خود می گیرد و خیلی بر اساس ابتدای نمایش که زمینه چینی آن ایجاد شده است پیش نمی رود و مخاطب را راضی نمی کند. این پایان بندی نمادین چندان با کلیت نمایش هارمونی پیدا نکرده است. این پایان بندی به اندازه سایر بخش های ابتدایی نمایش به آن پرداخته نشده است. به نظر من وقتی ما این همه از مدینه غم می بینیم باید به او یک خلوت بدهیم تا برای بخشش آماده شود. مدینه باید این خلوت را با تماشاگران به اشتراک بگذارد.»
 
جواد روشن درباره شیوه اجرایی نمایش «قرارمان فصل خرما» گفت:« به نظر من این نمایش از لحاظ اجرایی شُسته رفته بود. عوامل اجرایی در هیچکدام از بخش های نمایش کم نگذاشته بودند و عناصر نمایش در خدمت معنایی که قرار بود از آن استخراج شود، قرار گرفته بودند. در بحث اجرا بخش اول دکور نمایش است که هر کارگردانی ممکن است به نحو متفاوت از یک متن آن را اجرا کند. در این نمایش دکور گواه یک جغرافیای خاص است و یک دنیای رئال را به ما می شناساند.»
 
منتقد نشست «روایت صحنه» معدل بازی های این نمایش را مورد قبول ارزیابی کرد  به گونه ای که تماشاگران را آزار نمی دهد. وقتی شخصیت هایی که سن بیشتری دارند که با بازیگران تفاوت سنی دارند به گونه ای بازی می شوند که آزار دهنده نیست. به نظرم یک میانه در آن وجود داشت که باورپذیری و همراهی تماشاگر را به وجود آورده بود.
 
وی در ادامه درباره لهجه در بازی بازیگران این نمایش افزود:« ما هر جا از لهجه استفاده می کنیم کار خیلی سخت می شود. بازیگرها تمرکز خوبی روی آن داشتنداما علیرغم این یک جاهایی این لهجه و حفظ آن از کار بیرون می زند. اما در مجموع باز هم برآیندی که برای تماشاگر ایجاد می شود باورپذیربود. در مجموع می توانم بگویم که بازی ها مورد قبول بود.»
 
در پایان این نشست رضا رمضانی در پاسخ به سوال مجری برنامه درباره پوستر نمایش، به ایراد توضیحاتی درباره آن پرداخت و گفت:« چیزی که در طراحی پوستر نمایش می بینیم نماد ایستادگی است. یک چهارپایه است و پوتین و گل و خاک روی آن و شکل نگارش کلمات که به شکل ایستا چیده شده اند. این چیزی است که طراح از نمایش ما برداشت کرده است.».در پایان این نشست برخی از تماشاگران نظرات خود را درباره نمایش بیان کردند.اجرای نمایش «قرارمان فصل خرما» تا 9 آبان ماه و با حمایت انجمن تئاترانقلاب و دفاع مقدس در تماشاخانه سرو ادامه دارد.
نظر شما