صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

آلودگی هوا کارگردان معروف را از تهران فراری داد

۱۳۹۵/۰۸/۲۶ - ۰۷:۳۱:۰۱
کد خبر: ۴۸۳۱۹۱
«داریوش مهرجویی» این روزها از محل تولدش تهران کوچ کرده است؛ دلیلش هم آلودگی هواست.

به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، دوهفته‌نامه جامعه پویا درباره آلودگی هوای تهران گفت‌وگویی با «داریوش مهرجویی» داشته است؛ کارگردانی که از آلودگی هوای تهران گریخته است.

این مجله نوشت: «مهرجویی ۷۷ساله که در مراسم یادبود درگذشت عباس کیارستمی، کارگردان فقید سینمای ایران، با انتقادهایی تند از نهاد درمان کشور، این نهاد را در مرگ کیارستمی متهم کرد، در این گفت‌وگو از مسئولان کشور انتقادهایی می‌کند و می‌گوید اگر کاری برای آلودگی هوای کشور نکنیم، نباید به آینده‌مان امیدوار باشیم. او البته خود امیدوار است و می‌گوید ما ایرانی‌ها آن‌ قدر باهوش هستیم که برای معضل آلودگی هوا راه‌‌حلی پیدا و آن را اجرا کنیم. او زمانی که موضوع مصاحبه را گفتیم، گفت دوست دارد بیشتر از این که درباره کوچش از تهران به‌ خاطر آلودگی هوا حرف بزند، از راه‌‌حل‌ها بگوید.

آلودگی هوای پایتخت و شهرهای بزرگ ایران مربوط به سال‌های اخیر نیست. این معضل دهه‌هاست که وجود دارد. فکر می‌کنید چرا نتوانسته‌ایم تاکنون برای آن راه‌حلی پیدا کنیم؟

آلودگی هوا مخصوص پایتخت و کشور ما نیست. همه کلان‌شهرهای بزرگ جهان روزگاری با این مشکل سروکار داشته‌اند و آن را حل کرده‌اند. لس‌آنجلس، شانگهای، توکیو، رم، پاریس، لندن، شیکاگو و بسیاری از شهرهای دیگر دنیا روزی هوای آلوده داشته‌اند اما در یک یا دو دهه آلودگی هوای خود را کاهش داده‌ یا کاملا از بین برده‌اند. راه‌حل این معضل بسیار ساده است. راه‌حل همیشگی آلودگی هوا که شهرهای بزرگ دنیا هم آن را تجربه کرده‌اند این است که شما تمام وسایل نقلیه دودزا و صنایع آلوده‌ کننده را جمع‌آوری و از شهرها خارج کنید. الان مشکل اصلی آلودگی هوای پایتخت خودروهای غیراستاندارد هستند. بنابراین باید خریداری شوند و به‌ جای آنها به شهروندان کمک شود تا خودروی استاندارد بخرند.

یعنی این دولت‌ها هستند که نقش اصلی را در حل بحران آلودگی هوا بر عهده دارند؟

بله. در همه‌ جای دنیا این دولت‌ها بوده‌اند که وارد عمل شده‌اند زیرا این دولت است که توان این را دارد که خودروی اسقاط را خریداری و خودروی نو جایگزین آن کند. البته فقط این هم نیست. تجربه همان شهرهایی که گفتم این است که باید برای بازیافت این خودروها هم فکری شود. باید کارخانه‌ای باشد که این خودروها در آنجا بازیافت و به خودروی نو تبدیل شوند. اگر می‌خواهیم مشکل آلودگی هوا درست شود، فرمولش این است. باید دولت وارد عمل شود و دو کارخانه درست کند. یکی برای بازیافت و دیگری برای ساخت خودروی نو و استاندارد و بعد این خودروها را به دست مردم بدهند. این‌ هم حل معضل آلودگی هواست و هم اشتغال‌زایی.

‌البته این طرح در ایران اجرا شده و اجرا هم می‌شود اما تأثیر چندانی بر آلودگی هوا نداشته است و ندارد.

مشکل ما سوءمدیریت است. اگر این اتفاق در کشور ما نیفتاده، معنی‌اش این نیست که نمی‌شود جلوی آلودگی هوا را گرفت؛ معنی‌اش این است که شما باید جلوی مدیران  ضعیف را بگیرید. وگرنه فکر می‌کنید سایر نقاط دنیا چه‌ کار کرده‌اند؟ رفع آلودگی هوا فرمول ساده‌ای دارد: ماشین دودزا در شهر تردد نکند. شما چه راه‌حل دیگری بلدید؟ راه‌حل این مشکل وجود دارد: این که اجرا نمی‌شود یا درست اجرا نمی‌شود، مسئله دیگری است.

‌همین ناامیدی از کار‌آمد بودن طرح‌های مقابله با آلودگی هوا باعث شد از تهران کوچ کنید؟

خیر. دلیلش ساده است. در تهران نمی‌توانم نفس بکشم. همه دارند از تهران دَرمی‌روند. شما یک روز در خیابان دارید رانندگی می‌کنید یکهو یک کامیون می‌آید از کنارتان رد می‌شود و دود سیاهش را می‌فرستد به حلق شما! هر روز داریم سرب می‌خوریم. همه دارند خفه می‌شوند. آمار سرطان را ببینید. مگر می‌شود در چنین شرایطی زندگی کرد؟

شما فیلم «نارنجی‌پوش» را ساختید که درباره آلودگی محیط‌ زیست به‌ طور کلی است. فکر می‌کنید در زمینه آلودگی هوا هم می‌شود مسئله را از طریق فرهنگی و مردمی حل کرد؟

در «نارنجی‌پوش» حرف من درباره آشغال‌زایی بود. می‌خواستم بگویم چرا ما به‌ جای آشغال‌زدایی، فقط آشغال تولید می‌کنیم. این روند در کشورهای مترقی برعکس است. همه عادت کرده‌اند آشغال‌هایشان را جمع‌آوری، تفکیک و بازیافت می‌کنند. ما هنوز به این کار عادت نکرده‌ایم که نباید آشغالمان را رها کنیم. ما باید یاد بگیریم وقتی داخل اتوبان رانندگی می‌کنیم، نباید پوست پرتقال‌مان را از پنجره خودرو به بیرون پرتاب کنیم. همان شعار معروف «شهر ما خانه ما» یعنی این که مگر ما در خانه‌مان پوست پرتقال را روی فرش و مبل می‌ریزیم که در شهر و در طبیعت این کار را می‌کنیم؟ اگر همه بخواهند آشغال‌هایشان را این‌طوری بریزند که دیگر نمی‌شود از فرط زباله زندگی کرد. من حرفم در نارنجی‌پوش این بود. می‌خواستم مردم آگاهی پیدا کنند که باید به‌ جای آشغال‌زایی، آشغال‌زدایی کنند زیرا این یک مسئله فرهنگی و مربوط به عادات و رفتارهای ماست ولی در مسئله آلودگی هوا این دولت‌ها هستند که نقش دارند.

اما در زمینه آلودگی هوا یکی از مسائل اساسی خودروهای تک‌سرنشین است. حتی خودروهای نو و استاندارد هم وقتی به تعداد زیاد در شهر رفت‌وآمد کنند باعث آلودگی هوا خواهند بود.

دلیل این که همه مردم ترجیح می‌دهند از خودروهای شخصی‌شان استفاده کنند این است که سیستم حمل‌ونقل عمومی‌مان ضعیف است. شما یک مسیر نیم‌ساعته را با اتوبوس یک‌ساعت‌و‌نیمه می‌روی. خب معلوم است آدم فکر می‌کند با ماشین خودم بروم بهتر است. شما خطوط مترو و اتوبوس را گسترش دهید، ببینید چه می‌شود؟ اتوبوس‌های نو و سریع بگذارید، ببینید مردم استفاده می‌کنند یا نه؟ تعداد قطارهای مترو را زیاد کنید ببینید مردم از مترو استفاده می‌کنند یا نه؟ اینها همه‌اش دست مسئولان است و ربطی به مردم ندارد. این که در خیابان‌های دیگر هم مثل خیابان انقلاب خط ویژه اتوبوس بگذارند، دست مردم نیست. دست مسئولان است که به اتوبوس و مترو اولویت بیشتر بدهند. اگر این کار را نکنند در دنیا در زمینه حل معضل آلودگی هوا کم‌عقل به نظر خواهیم آمد زیرا تمام کشورهای دنیا همین کارها را کرده‌اند. مگر ما بلد نیستیم؟ مگر ما ذکاوت نداریم که این معضلات را حل کنیم؟ چرا داریم اما این دولت است که باید پا پیش بگذارد.

‌دولت‌ها معمولا مشغله‌های زیادی دارند و بودجه کم... .

خیر! بودجه در این کشور زیاد است اما یک زمانی قیمت نفت ما خیلی بالا بود، حالا پایین آمده. البته میزان صادراتش زیادتر شده است. با این پول چه کرده‌ایم؟ چرا این بودجه را خرج کار درست نکرده‌ایم؟ چرا خطوط مترو و اتوبوس در همه شهرهای ایران و نه فقط تهران نکشیدیم؟ چرا جاده چالوس ما هنوز همان جاده پیچ‌درپیچ آدم‌کش است؟ چرا این راه‌ها را درست نمی‌کنیم که تهران خلوت شود؟

سؤال من هم همین بود. چرا آلودگی هوا هنوز برای ما یک بحران نیست که بخواهیم در اولویت تخصیص بودجه قرارش دهیم؟

برای این که  به فکر آینده‌مان نیستیم. آلودگی هوا آینده انسان را به خطر خواهد انداخت. اگر این آلودگی هوا ادامه پیدا کند، ما یا می‌میریم یا دگردیسی می‌کنیم به موجودی دیگر. اما من معتقدم انسان عاقل است و چاره‌جویی می‌کند. همان‌طور که در سایر کشورهای دیگر این معضل حل شده است. مردم ایران کم‌هوش نیستند. ما باید بدانیم که پای آبرویمان در میان است. باید به جهان نشان دهیم که مردم متمدنی هستیم؛ که جهان سوم نیستیم. این‌هم لازمه‌اش وطن‌دوستی و غصه وطن را خوردن است وگرنه ما هیچ از کشورهای دیگر کم نداریم. ما روزگاری برای اولین‌بار در تاریخ بشر شیوه مملکت‌داری را پایه‌گذاری کردیم؛ آن مملکتی که از هند و شمال آفریقا تا حاشیه اروپا ادامه داشت. این مملکت به این گستردگی را ما ایرانی‌ها با درایت و ذکاوت می‌چرخاندیم. در این مملکت به این وسعت چاپار و سیستم حمل‌ونقل جاده‌ای درست کرده بودیم. حتما می‌توانیم این کار را انجام دهیم اما مشکل اساسی این است که همه درگیر مسائل سیاسی شده‌اند. آلودگی هوا ربطی به سیاست ندارد. به فکر نام نیکی باشیم که از خودمان به جا می‌گذاریم.»

 

 

نظر شما