به گزارش برنا از اصفهان،زن جوان که از کرده خود پشیمان شده و آمده بود تا جلوی از هم پاشیده شدن زندگیش را بگیرد گفت: شش ماه پیش برای اینکه کاری پیدا کنم وهم خودم از تنهایی در بیایم و هم در مخارج زندگی به همسرم کمک کنم تصمیم به کار کردن گرفتم، چون علاقه به آرایشگری داشتم در دوره آموزشی آن شرکت کردم.
پس از پایان دوره و گرفتن مدرک به چندین آرایشگاه مراجعه کردم تا اینکه بالاخره در یکی از آرایشگاه های زنانه که صاحبش زن جوانی بود مشغول به کار شدم ، همسرم هم از اینکه من کاری پیدا کرده بودم راضی بود و چیزی نمی گفت، به مرور زمان با سوسن صاحب آرایشگاه صمیمی شدم آنقدر به او اعتماد داشتم که تمام مشکلاتم را با او درمیان می گذاشتم.
کم کم او از همه مسائل شخصی و خانوادگی من مطلع شد، من هم متوجه شدم که او چند سال است که از شوهرش طلاق گرفته و با مردهای غریبه هم روابط نامتعارفی دارد. او که خودش چند تا دوست پسر برای خودش داشت به من هم پیشنهاد کرد که دوستانش را به من معرفی کند اما من اولش با این کار مخالفت کردم ولی وقتی دیدم که او مرا امل و عقب افتاده می خواند به ناچار پیشنهادش را قبول کردم و روابط من با دوست پسرهای سوسن شروع شد.
آنقدر رابطه من با آنها صمیمی شده بود که بدون اطلاع همسرم و به طور مخفیانه با آنها به رستوران و کافی شاپ می رفتم و داشتم به این وضعیت عادت می کردم که سرانجام همسرم به رفت و آمد هایم مشکوک شد.
امیر، بدون اینکه من بفهمم یک روز از سر کارش مرخصی گرفته و به تعقیب من پرداخته بود من هم غافل از موضوع با دوست پسرهای سوسن از کافی شاپ بیرون آمدم و می خواستم سوار ماشین مدل بالای آنها بشوم که ناگهان دیدم یک نفر محکم دستم را گرفته است وقتی برگشتم امیر را دیدم، انگار آب سردی بر روی سرم ریختند، از شرمندگی سرم را پائین انداختم ، دوستان سوسن وقتی فهمیدند مردی که دستم را گرفته همسرم است گاز ماشین را گرفته و از آنجا رفتند.
امیر کشیده محکمی به صورتم زد و سرم داد کشید و گفت: این طوری می خواستی به مخارج زندگی کمک کنی، تو از اعتماد من سوء استفاده کردی، و بعد تهدیدم کرد که طلاقم می دهد. از آن روز به این طرف هیچ حرفی بین ما رد و بدل نشده بود تا اینکه دیروز احضاریه ای از دادگاه برای طلاق به دستم رسید.
خیلی این طرف و آن طرف زدم و التماس امیر را کردم که از تصمیمش منصرف شود اما نشد، از کرده خودم پشیمانم و با برخورد تند و خشنی که امیر با من داشت ولی فکر می کنم خیلی خوشبخت بودم که او از موضوع ارتباط های نامتعارف من مطلع شد و نگذاشت که گرفتار زشتی و پلیدی های و عواقب بد این گونه ارتباط ها شوم و به نوعی امیر ناجی من بود.
از شما می خواهم که به من کمک کنید تا زندگیم از هم نپاشد، من امیر را دوست دارم و می خواهم به همان زندگی خوب و خوش و شیرین قبلی با او برگردم.
اقدامات مشاوره ای:
با توجه به اینکه معمولاً مجاورت با دیگران باعث ایجاد صمیمت و گرمی بین افراد می گردد و به مرور رفتار ما قابل سرایت است به ایشان توصیه شد تا رابطه اش را بطور کامل با آن خانم قطع نماید دعوت نامه ای جهت حضور همسر وی درجلسات مشاوره ارسال گردید تا با انجام مداخلات موثر به باز سازی رابطه وی با همسرش کمک شود.
آموزش های لاز م در خصوص حدو مرز با افراد به این خانم داده شد و اینکه از این به بعد برای حل مشکلاتش از متخصصین کمک بگیرد نه افراد دیگر ضمناً به این زن جوان گفته شد که می بایست با خلوص نیت و از وری خواسته قلبی از همسرش عذر خواهی نماید.
ضرورت پایبندی اعضای خانواده به اصول اخلاقی
کارشناس مرکز مشاوره آرامش در این باره گفت: زندگی خانوادگی معمایی بسیار پیچیده ای است ، معمایی که تناقض های درونی ، آن را پیچیده تر و دشوارتر می کند، خانواده از یک طرف برای اعضای خود به عنوان نهادی محدود کننده عمل کرده و از طرف دیگر مایه تهذیب نفس می شود و زمینه پایبندی اعضای خود را به اصول اخلاق فراهم می آورد.
اصول پایدری و استحکام خانواده براساس اقدام متقابل ، تفاهم و درک صحیح زن، شوهر و فرزندان نسبت به یکدیگر است که اگر به این مهم توجه نشود، افراد خانواده در برابر کوچکترین مشکلات مقاومت نکرده و باعث ایجاد تنش و تقابل درمحیط خانواده می شوندکه این خود منجر به ازهم پاشیدن بنیان گرم و صمیمی خانواده شده و پیامد و اثرات جبران ناپذیری به دنبال دارد.
اعتماد بی جا به دیگران ممنوع
وی افزود: ورود زنان به دنیای کار برای تأمین نیازهای مالی و شاغل بودن یکی از دلایل محکم برای پیچیدگی و گسترش روابط اجتماعی زنان می باشد اکثر مواقع ورود به دنیای بیرون نیاز به مهارت ارتباطی قوی دارد زیرا شناخت به مرور زمان شکل می گیرد و اگر این اتفاق به موقع و درست نیفتد ممکن است افراد دچار آسیب هایی شوند، اغلب اوقات اعتماد کردن ها بدون بررسی کافی مساله ساز گردیده و مانند آنچه در این ماجرا مشاهده شد منجر به سقوط افراد در حیطه های فردی – اخلاقی و یا خانوادگی می گردد.
همسران نیازهای یکدیگر را بشناسند
معمولاً زنان برای رسیدن به آرامش به بیان مشکلاتشان با دیگران می پردازند.آنان نیز سعی می کنند براساس تجاربشان به راهنمایی ومساله گشایی بپردازند اگر طرف گفتگو فردی باشد که از سلامت اخلاق روانی و رفتاری برخوردار نباشد با هدایت غلط مساله ساز خواهد بود اولویت نیازهای زنان عبارتند از :محبت،گفت و گو، صداقت و بی آلایشی،حمایت مالی،تعهد خانوادگی که وقتی این نیازها در خانواده برطرف نشوند موجب پناه بردن به دامن دیگران و بخصوص افرادیکه فقط به منافع وسود خودشان فکر می کنند ولی بحال فرد مشکل دار نمی سوزانند.
مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی استان اصفهان