صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

طلاق عاطفی

۱۳۹۵/۱۰/۲۵ - ۱۰:۴۴:۰۴
کد خبر: ۵۰۵۶۶۲
روان شناسان معتقدند بعد از هر ازدواج، زن و مرد با یک افت هیجانی روبه رو می شوند و عشق و صمیمیت میان آنها کم رنگ می شود که عدم توجه به آن در طولانی مدت باعث طلاق عاطفی یا زندگی خاموش می شود.
به گزارش خبرگزاری برنا به نقل از اداره مشاوره و مددکاری معاونت اجتماعی پلیس فارس،امروزه طلاق عاطفی، بنیان خانواده ها را نشانه گرفته که باعث به زانو درآمدن تلاش های عاطفی طرفین برای بقای زندگی مشترک شان است و زن و شوهر بدون آنکه رسمی و قانونی از هم جدا شوند، عواطف خود را از هم دریغ می کنند و از یکدیگر روی برمی گردانند. ناگفته نماند که طلاق عاطفی یک پدیده تک عاملی نیست بلکه مجموعه ای از عواملی است که با هم منجر به زندگی خاموش می شود.
برگشت ناپذیر بودن ازدواج
تمامی مراحلی که منتهی به ازدواج می شود، دارای نقطه ای است به نام برگشت ناپذیری و انسان همیشه با هر مساله ای که برگشت ناپذیر باشد، مشکل دارد، چراکه دچار نوعی هراس می شود که شاید انتخاب های بهتری را داشته و آنها را از دست داده است که البته این نوع هراس بیشتر در مردها عیان می شود. البته ناگفته نماند کسانی که به بلوغ ازدواج رسیده اند، از این نقطه برگشت ناپذیری عبور کرده اند.
در زمینه ازدواج ما با دو گروه از افراد روبه رو هستیم؛ گروه اول، شامل کسانی می شود که به دلیل شیفتگی های موقت، دلبری های کوتاه مدت و نیازهای جنسی ازدواج می کنند و برای آنها ازدواج در واقع مثل تاریخ قبل و بعد از هجرت است. این گروه، افرادی کوچک هستند که اغلب احساس می کنند اشتباه کرده اند و به دلیل فوبیای طلاق که از آن به نام پایان زندگی نام می برند، به زندگی کسالت آور خود ادامه می دهند. اما در مقابل با گروه دومی از افراد که ازدواج می کنند، مواجه هستیم که دارای بلوغ و مسوولیت پذیری در زمینه ازدواج هستند و وارد زندگی مشترک شده اند و بعد از اینکه ماه عسل که ما از آن به عنوان نماد شور و نشاط اولیه در زندگی نام می بریم، تمام می شود و با چهره های دیگری از ازدواج روبه رو می شوند مثل اینکه در نظر زن، مرد همیشه عنصر برنده و جنگجوی کامل است اما ممکن است در واقعیت زندگی مرد این گونه نباشد و مرد بعضی جاها ضعف هایش را هم وارد زندگی کند. اما این گروه در نهایت به دلیل شناخت مشکلات و مهارت ها سعی می کنند با ایجاد تداوم شور و نشاط ازدواج خود را پایدار نگه دارند.»
ترک های روی دیوار ازدواج
وقتی زن و مرد بعد از مدتی زیر یک سقف و در کنار هم زندگی می کنند، به اصطلاح بسیاری از روان شناسان فرافکنی های منفی آغاز می شود یعنی قشنگی ها دیگر دیده نمی شود یا اگر هم دیده شود، فروغ اوایل را نخواهد داشت و آنچه برای زن و مردم مورد توجه قرار می گیرد، زشتی هاست و وقتی افراد نتوانند مسایل و این زشتی ها را در زندگی هضم کنند، زندگی شان به سمت نابودی پیش می رود. ما می رسیم به این نقطه که «وقتی افراد نتوانند با مشکلات خود کنار بیایند، زندگی آنها تَرَک برمی دارد و بلد نیستند که آن ترک را ترمیم کنند. گوگل بال، زوج درمانی است که کتاب خوبی به نام «آخرین راه» نوشته و معتقد است ازدواج برای خیلی ها که دل شان را صابون زده اند، یک تصویر روتوش شده دارد و در واقع یک فریب دسته جمعی است منظور وی را من این گونه توضیح می دهم که وقتی ما می خواهیم برای مسافرت هتلی را رزرو کنیم، ابتدا عکس های آنها را در اینترنت می بینیم که هتل ها بسیار شیک و دارای اتاق های بزرگی هستند اما وقتی که وارد هتل می شویم، متوجه خطای شناختی خود می شویم که اتاق ها و هتل آن گونه که به ما نشان داده شده بود، نیستند در واقع تصویر ازدواج نیز یک تصویر روتوش شده است و تا آنجا که ممکن است جامعه و متخصصان باید در زمینه ازدواج افسون زدایی کنند و تصویر واقعی زندگی مشترک را با راه حل های مشکلات به جوان نشان دهند.»
آیا ازدواج منفعتی هم دارد؟
ازدواج و زندگی زناشویی به زن و مرد یک سری سودها و نفع هایی را می رساند که آنها را به عنوان منافع واقعی ازدواج معرفی می کنند:
امنیت عاطفی: منظور، تعلق خاطر زن و مرد به یکدیگر است بدون اینکه نگران باشند رقابتی در میان است یا لازم باشد خود را برای جذب آن محبت خیلی لایق تر نشان دهند.
پاداش اجتماعی: شما که متاهل باشید خیلی بیشتر مورد احترام جامعه، کسبه، بانک ها و حتی سفارتخانه هایی هستید که می خواهند ویزای توریستی به شما دهند! در واقع جامعه کسی را وارد بازی هایش می کند که متاهل باشد.
امنیت جنسی: خیال زن و مرد آرامش دارد که در آغوش کسی است که متعلق به اوست و همزمان احساس متعلق بودن به دیگری را نیز انسان تجربه می کند .
پاداش های متافیزیکی: تمامی ادیان و مذاهب از ازدواج به عنوان یک عامل حفظ ایمان نام می برند و ما نمی توانیم منکر این مساله شویم که آموزه های دینی ما احساس «من خوب هستم» روان شناسان را با ازدواج به ما می دهد.
دوری از طلاق عاطفی
امروزه آمارها نشان می دهد طلاق عاطفی در جامعه ایران دو برابر طلاق رسمی است که متاسفانه گریبانگیر جامعه شده. نداشتن عاطفه، محبت و خاموش شدن شعله های عشق ، زندگی زناشویی را به ورطه نابودی کشیده است. از دیدگاه روانشناسان طلاق عاطفی را این گونه شرح می دهند که : «ازدواج مانند دویدن در یک پیست «دو با مانع» است و وقتی که افراد گمان کرده باشند که ازدواج، دویدن در یک پیست صاف صد متر است، با دیدن موانع، شروع به نق زدن می کنند و در این هنگام است که ما می گوییم فاصله گیری عاطفی در حال رخ دادن است. افراد پس از ازدواج با یک افت هیجان روبه رو می شوند که شامل احساس ناکامی و گیرافتادگی است که موجب واکنش های اضطراب، بدخلقی و ناسازگاری می شود که البته این افت هیجانی بسیار طبیعی است و باید به زوج ها برای گذر از این موضوع و تداوم و افزایش نشاط در زندگی آموزش داد.»
نظر شما