صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

تعادل در ورزش همگانی وقهرمانی رمز نشاط و پویایی جامعه

۱۳۹۵/۱۰/۲۹ - ۱۴:۳۹:۳۷
کد خبر: ۵۰۷۹۰۲

توجه بیش از اندازه به کسب مدال و مقام و از طریق آن دستیابی به ثروت، شهرت و اعتبار اجتماعی منجر به اندیشه ماکیاولیسم ورزشی خواهد شد.

ورزش همگانی آرمان یا واقعیت چیزی که بیش از همه مهم است توجه دست اندرکاران و متولیان ورزش کشور به بعد همگانی ورزش است که محور بحث را تشکیل می دهد.

در جامعه ما فضای حاکم بر ورزش به گونه ای است که آنچه بیشتر در ذهن نقش می بندد بعد قهرمانی آن است. توجه بیش از اندازه به کسب مدال و مقام و از طریق آن دستیابی به ثروت، شهرت و اعتبار اجتماعی منجر به اندیشه ماکیاولیسم ورزشی خواهد شد.

در سال های اولیه پس از انقلاب به جنبه همگانی ورزش توجه زیادتری می شد و ورزش قهرمانی تقریباً ازدستور کار خارج شده و قهرمان پروری محکوم گردید. رویکرد ورزش همگانی مقامات ورزش کشور را بر آن داشت تا اعلام کنند: «ورزش باید در جهتی سوق داده شود که ورزش قهرمانی نتیجه و ثمره ورزش همگانی باشد» . اما در سال های اخیر توجه به ورزش قهرمانی بیش از هر چیز، نشان دهنده افراط و تفریطی است که در عرصه ورزش دچار آن شده ایم و هنوز هم بیشترین تبلیغات در جهت ورزش قهرمانی به کار می رود و برنامه مشخصی برای عمومی کردن ورزش اجرا نشده است.

فرهنگ ورزش همگانی در بین اقشار مختلف جامعه نیاز به آموزش دارد. در این راستا نقش دولت، رسانه های گروهی و متولی اصلی ورزش کشور یعنی سازمان تربیت بدنی نمود بیشتری پیدا می کند. نگاهی به تأثیر ورزش بر سلامتی جسمانی و روانی و میزان شرکت افراد در دیگر کشورها نشان از اهمیت آن در زندگی روزمره دارد. به نقل از فدراسیون ورزش های همگانی، بالغ بر ۵/۶ میلیون نفر از جمعیت کشور در ورزش همگانی شرکت می کنند که این میزان تقریباً معادل ۱۰ درصد جمعیت کشور می باشد. در حالی که این آمار درکشور استرالیا ۵۲ درصد، در آلمان ،۵۰ دانمارک ،۴۵ نروژ ۴۱ و فرانسه ۳۵ درصد است. با توجه به اینکه فعالیت بدنی می تواند شرایط مطلوبی را برای اندام های بدن فراهم آورد و نیز موجب تکامل روحی انسان، افزایش اعتماد به نفس، داشتن روحیه همکاری و نوعدوستی می شود؛ امر فوق بیانگر رغبت بیشتر مردم به ورزش و آگاهی از اثرات آن در سایر جوامع نسبت به کشور ماست.

سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است که: فعالیت منظم خطر مرگ ناشی از بیماری های قلبی که مسئول یک سوم مرگ و میر در جهان است را کاهش می دهد؛ همچنین باعث کنترل وزن، کاهش فشار خون و تصلب شرایین می شود و خطر ابتلا به دیابت نوع دو (۹۰ درصد موارد دیابت در جهان) و سرطان روده را کاهش می دهد و حتی باعث جلوگیری از ابتلا به سرطان سینه در زنان می شود.

دستیابی به این شرایط نیازمند سیاستگذاری و برنامه ریزی جامعی است و لزوم توسعه ورزش همگانی در این جهت بیشتر احساس می شود. برای اینکه مردم هرچه گسترده تر و به شکل همگانی ورزش کنند نیاز به اقدامات اساسی دارد و بدیهی است که با فراهم شدن زمینه های لازم ورزش همگانی، برای همه اقشار می توانیم به رشد ورزش قهرمانی امیدوارتر باشیم.

یکی از دلایل توجه دولت ها به ورزش قهرمانی درآمد اقتصادی آن می باشد. همچنین جاذبه های ورزش قهرمانی، بازاریابی و جذب تماشاچیان باعث می شود که این شکل از ورزش مورد توجه بیشتر سازمان ها و ارگان های مختلف دولتی قرار بگیرد . ناگفته نماند که این سیاست تنها مربوط به کشور ما نیست بلکه در سایر کشورها نیز این نوع بینش کم و بیش وجود دارد. در استرالیا و آمریکا مبالغ گزافی از بودجه عمومی به ورزش قهرمانی اختصاص یافته است .

فرایند رقابت های ورزشی همواره موجب افتخار ملت ها بوده است. هر چند که اغلب به نتایج چشم دوخته می شود و واکنش های مردمی و حتی دولتی نسبت به منفی و یا مثبت بودن آنها کاملاً متفاوت است. البته در خلال این گونه رقابت ها و یا در حاشیه آن، مواردی از هنجارشکنی و کج روی دیده می شود که نگاهی گذرا بر آن داریم:

روند تجاری سازی ورزش قهرمانی آن را از تعلق به ارزش هایی که بر کیفیت های درونی ورزش تأکید دارد و مروج اصلی شایسته سالاری است منحرف کرده و به وجوه خارجی آن که تولید کالای مورد تقاضای بازار است، بها می دهد چنین روند نادرستی، ارجمندی را از «فعالیت» و «تلاش» ورزش می ستاند و شکل «نمایش» را بر همه شئون آن مسلط می سازد و سیمای عمدتاً «سرگرم کننده» به آن می دهد. در این شرایط یک مسابقه عالی ورزشی به تدریج به یک برنامه تلویزیونی تبدیل می شود که در آن دست اندرکاران باشگاه و دلال های مربوطه، همچون بردگان تلاش نمایند. موارد متعدد دیگری از جمله دوپینگ، خشونت و قمار از آثار توجه بیش از حد به ورزش قهرمانی است. آنچه دکتر جوهر چنگ رئیس سابق انجمن ورزش همگانی آسیا- اقیانوسیه در رابطه با تعادل بین ورزش قهرمانی و همگانی می گوید گفته های فوق را به چالش می کشاند: «من به شدت تحت تأثیر این واقعیت هستم که تجاری شدن ورزش بزرگترین سرگرم کننده زمان ماست و ممکن است بر ساختار ورزش به میزانی که خارج از درک امروز یا فردا و خارج از کنترل باشد، تأثیر بگذارد. به این دلیل ما به ورزش همگانی به عنوان یک متعادل کننده نیاز داریم. ما واقعاً باید هماهنگی را در تلویزیون، مطبوعات و در رسانه های عمومی مشاهده کنیم. ما به ورزش همگانی، در بازی هایمان نیازمندیم و در پارک ها، جایی که کارگران ما استراحت می کنند، نه فقط در تلویزیون یا روزنامه ها و دیگر رسانه ها» .

ورزش همگانی ذاتاً درآمدزا نیست، در نتیجه دولت ها باید با سیاست های حمایتی برای گسترش آن اقدام کنند. ایجاد تعادل بین ورزش همگانی و قهرمانی و نیز نقش دولت در قانون گذاری و توسعه ورزش از چالش های مشترک فراروی دولت ها به شمار می رود. آنچه بیش از همه مشخص است دخالت فزاینده دولت ها در عرصه ورزش برای فراهم نمودن امکانات و اجرا یا هماهنگ کردن فعالیت هاست. حضور زنان، معلولان و افراد مسن در عرصه ورزش، نتیجه دخالت دولت ها و مدیریت آنها بر ورزش است. البته این دخالت ضرورت یک هماهنگی را بیان می کند. اما آنچه مهم است حمایت دولت به عنوان نماینده افکار عمومی از ورزش همگانی است. ورزش قهرمانی و حرفه ای به طور افراطی آن می تواند منجر به توسعه ناسیونالیسم تولید شود. ایشبرگ ناسیونالیسم تولید را با ورزش قهرمانی مرتبط ساخته و ادعا می کند که در صورت غلبه این تفکر، کشور به عنوان واحد اقتصادی تلقی می شود که با سایر کشورها برای کسب سود بیشتر در رقابت است.

 

نظر شما