داستان «بن‌بستی در آفریقا» توصیف یک شرکتِ ظاهراً تجاری و روابط آدم‌هایی است که به نوعی در حال کلاه‌برداری از یکدیگرند. این فضا اغلب با نثری طنزآمیز به تصویر کشیده شده است.

داستان «سراشیبی» نیز ماجرای برخوردهایی است که بر سر تعمیر یک ماشین در تعمیرگاهی اتفاق می‌افتد. تعمیرکاران پیشینه‌ خلاف‌کاری و شرخری دارند و مشتری‌هایشان ماشین‌فروش‌هایی عیاش هستند.

این دو داستان یکی در محیطی پرتنش و مملو از بی‌اعتمادی با آدم‌هایی متقلب و دیگری در فضایی که به سرعت و آسانی دستخوش خشونت می‌شود، می‌گذرد و کینه‌ افراد از یکدیگر و نابرابری شدید اجتماعِ محلِ زندگیِ‌ آنان را نشان می‌دهد.

در معرفی این کتاب عنوان شده است: حجم داستان‌ها و خاص بودن فرم آن‌ها و آوردن کروشه [...] به جای آوردن لغات رکیکی که این شخصیت‌ها در گفت‌وگوهایشان با یکدیگر به زبان می‌آورند، تا اندازه‌ای یادآورِ مجموعه داستانِ قبلیِ نویسنده، «بندهای خالی» (چاپ ۱۳۹۳ توسط نشر آگه) است.

ولی اولین ظهور شخصیت‌های ضداجتماعی در داستان‌های پیمان فیوضات را می‌بایست در داستان‌های «عقرب توی پوتین» و «از لب جاده» در مجموعه داستان «آچمزشده‌ها» (چاپ ۱۳۸۹، نشر آگه) و «بهت می‌گم قسم نخور» در مجموعه «نمایشگاه نگاتیو» (نشر آمه، ۱۳۹۰) سراغ گرفت.

کتاب «بن‌بستی در افریقا» در ۹۶ صفحه با تیراژ ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۷۵۰۰ تومان در نشر نی منتشر شده است.