به گزارش خبرگزاری برنا، محمد صادق دهنادی فعال فرهنگی در نامه ای به رییس سازمان صداوسیما نوشت:
نامهای به رئیس سازمان صدا_و_سیما درباره گلایههای بودجهای این سازمان
به نام خدا
جناب آقای دکتر علیعسکری
رئیس محترم رسانهملی
باسلام و تحیت
گلایههای امروز شما دربارهی بودجه صدا و سیما از لحاظ تبلیغاتی کار درستی است که ممکن است در کوتاه مدت به بهبود وضعیت مالی آن سازمان بحرانزده منجر شود اما واقعیتی که اگر به آن اذعان نمیکنید لااقل باید در دلتان قبول کنید این است عصر رسانههای دولتی و هزینههای بیپایان برای حفظ یک "اداره خدماتی مصرفی" به جای یک "رسانهی تولید کننده" و خوداتکا تمام شده است.
هرگاه مدیر جدیدی منتصب میشود ،شایستهترین توقع،بهبود امور و رفع مشکلات است،این مسئله در زمان ما و برای نظام مورد هجوم رسانهای ما در مسئله صداوسیما از همهی نهادها مهمتر است. اعتقاد راسخ دارم شما و همکارانتان در عصر ارتباطات جایی خدمت میکنید که نقش تاریخی آن برای حکومت اسلامی از تنگه اُحد حساستر است .
بدون اغراق در عصر رسانه بقای نظام اسلامی تا حد زیادی وابسته به بازوی رسانهای آن است.اما واقعیت این است که سازمان بیشتر از منابع دچار بحران اقتصاد توجه است.
با این حال به نظر میرسد شخصیت جنابعالی به گونهای است؛که بهتر از مدیران گذشته پذیرای این انتقاد باشید که بیتوجهی به رسانه ملی منشاء درون سازمانی دارد.
سالهاست در سازمان شما کسی در مورد اُفت طبیعی و عارضی مخاطبین، عملا حساسیت به خرج نمیدهد. نشانهی این رویکرد هم آن است که در زمان تنگنا شبکههای جدید پلاستیکی تاسیس میشود و فرآیند رشد پفکی رسانه متوقف نمی گردد.
شما معتقدید بودجه شما ۲۰۰ میلیون دلار از بیبیسی کمتر است.آیا قول میدهید با تامین همان ۲۰۰ میلیون دلار کسری،به تاثیر بیبیسی در جهان دست یابید؟
قطعا چنین قولی نمیدهید،زیرا خودتان هم میدانید که نقطهی قوت و توفیق بیبیسی و امثال آن به جز بودجههای ملکه،ارائه الگوی مدیریت رسانه در سطح جهان است که توسط آن یک رسانهی مستکبر و استعماری سالها اینچنین تاثیرگذار باقی میماند.
امروز مدیران بدنه شما باید از خود بپرسند،چه دلیلی دارد که تلویزیون های خصوصی دنیا دارای ارزش افزوده اقتصادی هستند اما در مقابل صدا و سیمای ما که میلیون ها دلار در هر سال صرف اداره اش میشود ،همیشه از نظر مالی حالت ورشکستگی دارد.
چرا قسمت عمده درآمد تبلیغات در رسانه ملی نصیب سازمان نمیشود،اینها مسئله دولت و مجلس و بودجه و تحریم نیست؛یک ضعف واضح مدیریتی و ساختاری است.
مدیریت رسانه به عنوان یک دانش،گمشدهی سازمان صدا و سیما است. اگر باور ندارید به رزومه و تحصیلات مدیران و تصمیمگیران خود نظری بیفکنید تا متوجه شوید مسئله شما کسر ۲۰۰ میلیون دلار در سال نیست.
کار مدیریت رسانه حل معضلات مالی و فرصت آفرینی برای سازمان رسانهای است.
سازمان شما به دانشکده خودش دل خوش کرده اما واقعیت اینست که مشکل علمی و دیدگاهی رسانه ملی با مراکز تحقیقاتی که راهی جز تایید روندهای متخذه مدیران خود ندارند، حل نمیشود.
فی الجمله،حداقل در ساله هایی که در اتمسفر این رشته قرار دارم اثری از مدیران و برنامهسازان شما در مجامع علمی مدیریت رسانه ندیدهایم
چرا با جهان خارج از خود قهرید؟
میتوان قول داد، کمتر از یکسال مشکلات مالی تلویزیون حل شود اما شرط و شروطش باز کردن درب رسانه ملی به سمت مجامع علمی و مخاطب است.
کلید توفیق شما در دست مردم و عالمان این حوزه است و نه دولت و کمیسیون تلفیق بودجه.
دستور بدهید افراد تاثیرگذار در تولید محتوا دست از لج بازی با زمین و زمان بردارند تا ببنید چقدر رسانه میتواند برای آرامش جامعه و عظمت کشور موثر باشد.
تجربه بزرگ تولید و فروش سریالهایی مانند قهوهتلخ ، شاهگوش ، شهرزاد و قلب یخی نشان داد رسانه به شرط بهره برداری از تدابیر و ایده های نو میتواند روی پای خودش بایستد.
کدام سریال و برنامهی تولیدی چند سال اخیر رسانهملی چنین قابلیتی دارد؟
همین الان هم همکاران شما حاضر هستند یک فیلم آمریکایی را به هزار زحمت ویراسته و پخش کنند اما برای خرید امتیاز ویدئو رسانه های موفق داخلی و فیلم های سینمایی ممتاز و محبوب ایران اقدام نمیکنید. این سیاست عجیب به جز لجبازی چیست؟
همانطوری که گسترش روزافزون اینترنت،موضوع شبکههای خصوصی را سالبه به انتفاع موضوع کرد.هیچ بعید نیست که عدم درک و همراهی متناسب با تحولات فنآوری و اقتصاد توجه هویت و وجود صدا و سیما را در آینده علیالسویه کند.
شما روحیهای دارید که میتوانید سازمان را از سرنوشت قطعی خود نجات دهد به شرطی که با بازنگری پیشفرض های غلط رایج در حوزه مدیریتی رسانهملی بتوانید فضایی از فرصتهای اقتصادی و فرهنگی ایجاد کنید که به معنای کامل مستقل و موفق باشید.
با احترام