صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

حرف‌هایی که در بزرگداشت پرویز کلانتری گفته شد

۱۳۹۶/۰۲/۳۱ - ۱۵:۳۳:۰۳
کد خبر: ۵۶۱۸۸۸
مراسم نکوداشت پرویز کلانتری همزمان با نخستین سالگرد درگذشت این هنرمند برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری برنا، مراسم نکوداشت پرویز کلانتری همزمان با نخستین سالگرد درگذشت این هنرمند نقاش، گرافیست و نویسنده، شنبه ۳۰ اردیبهشت در تالار استاد شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد. همزمان با برپایی این مراسم نمایشگاهی از نقاشی‌های این هنرمند فقید در لابی خانه هنرمندان ایران برپا شد.

در ابتدای این مراسم محمد سریر -رئیس شورای عالی خانه هنرمندان ایران- با بیان خاطره نخستین دیدارش با پرویز کلانتری گفت: من در شمار نسلی قرار نمی‌گیرم که پرویز کلانتری برای کتاب های درسی آن ها تصویرسازی کرده است، بنابراین دیرتر با او آشنا شدم و آشنایی ما به ۴۰ و چند سال پیش و به واسطه ضبط آلبومی توسط شاگردان هنرستان ثمین باغچه بان و همسرش در وین باز می‌گردد.

او با بیان این مطلب که پرویز کلانتری در زندگی اش انسان خاصی بوده است گفت: کلانتری از جمله کسانی است که در زندگی من تاثیر عمیقی گذاشته است. نقاشی و تصویر سازی های او بی نظیر بود و هر وقت که حرف از نقاشی می شود اولین نقاشی هایی که به خاطرم می آید نقاشی های اوست. من فکر نمی کنم که او از میان ما رفته؛ برای من اینگونه است که پرویز کلانتری به مسافرتی رفته و باز می‌گردد و نمی توانم فکر کنم در کنار ما نیست.

این آهنگساز ادامه داد: راز آثار کویر پرویز کلانتری ذات بکری است که در این آثار نشان می داد و اینکه توانسته بود طبیعت مهربان را به تصویر بکشد. این آثار در ذهن من و بسیاری کسان دیگر آثاری درخشان است. حضور ماندگار او یگانه است و کاش می شد صداقتش را مانند تابلوهایش جایی نصب کرد تا همواره آن را ببینیم و از آن یاد کنیم.

 

آغداشلو: کلانتری یک فرشته بود

آیدین آغداشلو –نقاش- نیز با بیان این مطلب که عمر دراز دردسرها و مصایب بسیاری با خود همراه دارد و یکی از آن ها از دست دادن دوستان صمیمی است، گفت: متاسفانه من در این سال ها بسیاری از کسانم را مانند کیارستمی و کلانتری را از دست داده‌ام.

او افزود: کیارستمی همیشه می گفت لطفا تو بعد از من بمیر چون بعد از تو من سخت بتوانم درباره تو حرف بزنم اما تو خوب می توانی حرف بزنی. هر چند هیچ وقت فرصت نشد درباره او خوب حرف بزنم اما درباره کلانتری باید بگویم او یک فرشته بود و ما در زندگی روزمره آنچنان سرمان در بند و گیر اضطراب های بی اهمیت و خوشی های پیش پا افتاده است که کمتر مجال پیدا می کنیم سرمان را بالا بگیریم و این فرشته های در حال رفت و آمد را ببینیم.

آغداشلو با بیان این مطلب که به یاد ندارد اولین و آخرین بار کی کلانتری را دیده است، گفت: اما خوب  می دانم در دوره ای زندگی کردم که پرویز جزو عمده ای از این دوران بود و  تاریخ هنر معاصر ایران را از دهه ۴۰ به بعد بدون اشاره و یادآوری و ستایش پرویز کلانتری نمی‌توان نوشت. او همیشه حاضر بود و این حضور فقط یک حضور خاطره‌ای نبود بلکه یک حضور نافذ و تاثیر گذار بود.

این نقاش با بیان این مطلب که همواره در رفاقتش با پرویز کلانتری فراز و فرودهایی داشته و بارها به دلخوری و قهر نیز منجر شده است، گفت: کلانتری هم نویسنده بود هم گرافیست. او بی آنکه بخواهد سایه سنگینش را بر شخص یا گروهی بیاندازد، بی تکبر در راهش قدم بر می داشت. این آدم ها بعد از مرگ شان هم در ذهن دیگران حضور خواهند داشت. من این روزها با وجود اندوه عمیقی که در روحم حس می کنم داستان هایم را برای پرویز یا عباس می‌خوانم و اینگونه آن‌ها در من تداوم دارند.

به گفته آغداشلو، کلانتری داستان نویس بزرگی بود و در لحظه لحظه زندگی اش ایده های خوبی برای نقاشی، طراحی و نوشتن داشت اما در این میان کمتر به بعد نویسندگی او توجه شده است.

او در پایان سخنانش بیان کرد: یکی از اندوه های بزرگ زندگی من از دست دادن مهربانی و مراقبت بی غل و غش کلانتری بود و من هرگز نمی توانم دیگر چنین رفاقتی را در زندگی ام تجربه کنم. به نظر من آدم ها هرگز نمی میرند بلکه براساس نقشی که در زندگی دیگران داشته اند زندگی شان را در ذهن آن ها ادامه می دهند و فکر نمی کنم در این جمع کسی باشد که احساس کند که پرویز کلانتری دیگر میان ما نیست.

آرمان‌گرایی بی‌حد و حصری در آثار کلانتری مشهود است

علیرضا سمیع آذر –پژوهشگر تاریخ‌  هنر- در ادامه این مراسم گفت: من اینجا هستم تا درباره میراث هنری این هنرمند سخن بگویم. شخصیت بزرگی که کارهای ارزشمندی را انجام داد. تصویرگری، انجام کارهای گرافیکی، نوشتن و نقاشی کردن از جمله کارهایی بود که کلانتری انجام داد اما بدون شک مجموعه کارهای کویری این هنرمند که به کارهای کاهگل هم مشهور است در تاریخ هنر خواهد ماند. این آثار در آینده دوری که  دیگر  کمتر کسی از نسل ما زنده خواهد بود همچنان مورد توجه خواهد بود.

 او با بیان این مطلب که آثار کلانتری جزو آیکونیک‌ترین آثار هنری هنر معاصر هستند گفت: کلانتری هنرمندی است که با امکانات ادبیات، فرهنگ، هنر و عرفان ایرانی توانست ایرانی ترین آثار را به زبانی مدرن خلق کند. آثار او نه تنها در مجموعه های داخلی بلکه زینت بخش موزه ها و مجموعه های معتبر جهانی است.

این پژوهشگر اضافه کرد: شاید بسیاری این آثار کلانتری را نوعی ارجاع به سنت با بیانی نوستالژیک بدانند که پیشینه معماری کویری و روستایی ما را یادآوری می کند؛ در این آثار استاد به یک شهر اتوپیایی با زبان تصویر اشاره دارد. به یک آرمان گرایی بی حد و حصر که در آثار او به خوبی مشهود است. شخصیت خود وی نیز آرمانگرا و خیال پرداز بود. او در این آثار انسان را به زندگی در سرزمینی موعود آکنده از نیک بختی وعده می دهد؛ جایی پر از آرامش.

به گفته سمیع آذر، کلانتری هنرمندی بود که از هر چیزی که رنگ و بوی سیاسی داشت پرهیز می کرد اما این دلیل نمی شد که نسبت به مسائل اجتماعی بی اعتنا باشد.

یک روز از زندگی‌اش به هدر نرفت

در ادامه اکبر عالمی –کارگردان و مجری- به عنوان دوست قدیمی کلانتری گفت: من خوشبخت هستم که ۱۵ سال  کارهای او را از نیویورک تا قاهره دیدم و دنبال کردم و به خود می بالم که یک نقاشی صاحب سبک از سرزمینم می تواند در دنیا آثارش مورد توجه سازمان ملل باشد و حتی یکی از آثارش تبدیل به تمبری جهانی شود. او ۸۵  سال عمر کرد و یک روز از زندگی اش به هدر نرفت.

او افزود: کارهای کلانتری هرگز تکرار خودش نبود و نقاشی های او حالت سه بعدی داشت. همه تصور می کردند که آثار در نهایت سادگی خلق شده اند اما باید بگویم این سادگی ظاهری از فرط خلاقیت و دانایی او بود.

تا آخر عمر در برابر ثروت و قدرت مقاومت کرد

ناصر فکوهی -جامعه‌شناس- نیز در این مراسم درباره کلانتری گفت: پرویز کلانتری نیاز به هیچ نکوداشتی نداشت و  این ما هستیم که به او نیاز داریم تا با برپایی مراسم نکوداشت او گناهامان را بشوریم. او آن قدر بزرگ بود که به خوبی از در این دنیا وارد دروازه جهان ابدی شد.

او افزود: ثروت و قدرت در تلاش هستند که فرهنگیان و هنرمندان را در جبهه خودشان بیاورند و دلیل شان این است که بی آبرویی ثروت و قدرت را با هنر بپوشانند و اینجاست که می‌توان شهادت داد کلانتری تا آخر عمر در برابر هر دو این وسوسه ها مقاوت کرد. او هنرش در چهارچوبی اشرافی قرار نگرفت. همانگونه که خودش همیشه در دسترس بود، هنرش هم در دسترس بود و اجازه نداد از هنرش کوچکترین سوء استفاده ای شود.

این جامعه شناس ادامه داد : ما نیاز داریم از کلانتری تقدیر و تقلید کنیم مانند تقلید از کسانی که چنین شرافتمندانه زندگی می کنند. مهم نیست این فرد هنرمند، نویسنده یا خانه دارد است. الگوی پرویز کلانتری هم همینگونه بود و برای همین با مرگ او زندگی جدیدش آغاز می شود.

بهترین کسی که فرهنگ و سنت ایرانی را تصویرسازی کرد

جمال‌الدین اکرمی –نویسنده و تصویرگر-  با بیان اینکه هر گاه به کلانتری فکر می‌کند رویاهایش آغاز می‌شود، گفت: من با پرویز کلانتری سال ۱۳۵۵ در کانون پرورش فکری آشنا شدم او معلم تصویرگری ما بود. پس از انقلاب همه ما بی دلیل اخراج شدیم ولی دوستی‌مان ادامه یافت و سال ها بعد او به من پیشنهاد تکمیل کردن کتابی درباره تاریخ تصویرگری ایران را داد و خودش نیز مقدمه این کتاب را نوشت.

او افزود: هیچ کس به خوبی کلانتری نتوانست هویت فرهنگ ایرانی را وارد تصویرسازی هایش کند و من افتخار دارم که همواره با تصویرگری های کلانتری از زندگی لذت برده ام و غرور آمیز درباره ایران سخن گفته‌ام. او بهترین کسی بود که فرهنگ و سنت و زیست‌بوم ایرانی را تصویرسازی کرد.

به گفته اکرامی، کلانتری کسی بود که تاریخ نقاشی و تصویری ایران را با ادبیات  پیوند زد و نام او همیشه در فرهنگ و هنر ایران جاودانه خواهد بود.

نفرت از سیاست و عشق به عدالت

در بخش دیگری از این مراسم محمدرضا اصلانی –شاعر و مستندساز- گفت: کلانتری از جمله افرادی است که دهه ۳۰۰ را تجربه کرده اند. دهه ای که به واسطه مصدق آموخت می تواند قدرت را از پای دربیاورد. او دو آموزه را در زندگی اش سر لوحه کارهایش کرده بود؛ نفرت از سیاست و عشق به عدالت و این آموزه ها را تا پایان عمرش در زندگی فردی و اجتماعی اش به کار بست.

او افزود: کلانتری جزیی از افراد جامعه نبود بلکه او حامل فرهنگ و هنر کهن ایران به نسل های بعد بود. او نمی‌خواست جزیی کوچکی از جامعه اش باشد بلکه همواره می‌خواست تاریخ سرزمین اش را بسازد  و همواره در این کار موفق بود. او انسان روشنگری بود و شادمانه زندگی کردن را به ما آموخت.

انسانی بزرگ با قلب کودکی

در ادامه غلامرضا امامی - نویسنده - گفت: کلانتری سرچشمه خلاقیت بود و معصومیت و خلاقیت در آثارش موج  می زد. او انسان بزرگی بود که قلب کودکی داشت که گاه با یک نسیم آزده می شد. رنگ خاک را او در آثارش جاودانه کرد.

در این مراسم افرادی مانند علی مرادخانی، احمد مسجد جامعی، مجید رجبی معمار، لیلی گلستان، سودابه فضائلی، علی اکبر صادقی، فرزانه طاهره و ناهید کبیری حضور داشتند.

نظر شما