یکى از دلایل زیبایى فوتبال غیر قابل پیش بینى بودن نتایج آن است که مى تواند خفیف و یا سنگین باشد اما هر نتیجه شدیدی را نمى شود سنگین تلقى کرد، همانطور که بعضى از نتایج بسیار خفیف مى تواند شیرین و ماندگار باشد چراکه سبب قهرمانى و یا عدم سقوط یک تیم می شود.اما آنچه در شکست هاى شدید یا به عبارتى با اختلاف گل بالا منجر به سنگین شدن آن مى شود عدم ارائه یک فوتبال منطقى و مبتنى با فوتبال روز دنیا باتوجه به بضاعت آن تیم می باشد، همه ما نتایج غیرقابل حدس و بعضاً عجیب را در دنیاى فوتبال شاهد بودیم که هربیننده فوتبال بى شک به برد پرگل بارسا مقابل رئال و یا آلمان مقابل برزیل را می رسد اما آیا می توان این شکست ها را شکستى سنگین تلقى کرد یا نام این شکست ها، شکست هاى شدید مى باشد؟
بنظر این حقیر شکست هاى شدید با تعداد گل بالا بیشتر برازنده نام این شکست ها می باشد، چراکه اگر صحنه هاى گل را از این مسابقه بردارند و کسى نتیجه را نداند و بازى بدون گل را تماشا کند چه بسا به هیچ وجه نتواند نتیجه اى جز مساوى و یا بعضاً پیروزى تیم بازنده را حدس بزند، حال با این شرایط به نتیجه استقلال در مقابل العین چه شکستى مى توانیم نامگذارى کنیم؟شدید یا سنگین؟مطمئناً هر شخصى که فقط فوتبال را از تلویزیون دنبال مى کند آن را سنگین تلقى خواهد کرد، چرا؟من به تیم العین نمى پردازم و اصلاً به تفاوت هاى سطح فوتبال این کشور با کشور خودمان و بضاعت فنى بازیکنان و کادر فنى این تیم در قیاس با بازیکنان استقلال توجهى نمی کنم، من فقط به استقلال و بضاعت آن مى پردازم.از آقاى منصوریان به عنوان بازیکن ملى و مربى جوان، با سابقه مربیگرى در تیم ملى و دستیارى آقاى کی روش و تیم امید و باشگاه هاى مختلف از جمله پاس همدان و نفت تهران انتظار انجام فوتبال مدرن و به روز و صدالبته بانشاط و جذاب مى رود.
اما ما شاهد چنین فوتبالى نبودیم که هیچ بلکه شاهد فوتبالى متناسب با بیست و یا سى سال قبل بودیم، آیا استقلال با داشتن چنین بازیکنانى قادر به درک تاکتیکى غیر از "من تو من" و چه بسا تاکتیک به روز فوتبال دنیا نبودند؟ با کمى تأمل مى شود گفت این بازیکنان جوان علاوه بر داشتن درک بالایى از فوتبال دنیا قادر به ارائه زیباترین تاکتیک ها مى باشند، اگر صحنه گل هاى این بازى را برداریم و به شخصى که نتیجه را نداند نشان دهیم نمى تواند این نتیجه را با کمى اختلاف حدس بزند، در کدامیک از نتایج شدیدى که مثال آن را زدیم تیم هاى بازنده و یا برنده بازیکنان ستاره تیم هاى مقابل را "من تو من" کردند؟ مگر اصلاً این تاکتیک در حال حاضر در دنیا به آن فکر هم مى شود چه برسد به اجرا؟ مگر عمرعبدالرحمن چقدر مى تواند قدرت فنى داشته باشد که کل تاکتیک تیم را فداى مهار این بازیکن کردید؟ اگر اینطور باشد که تمام تیم هاى درجه دو و سه اروپا باید مقابل بارسا و رئال بیش از 10 گل دریافت کنند اما آیا حتى این تیم ها هم رو به این تاکتیک می آورند؟ مسلماً خیر.
من در پایان نمی خواهم تمام بار این شکست سنگین را بر روى نوع تاکتیک استقلال و کادر فنى این تیم بگذارم چراکه دلایل دیگرى همچون عدم ثبات در مربیگرى و نداشتن برنامه هاى دراز مدت در باشگاه ها هم می تواند در بروز این شکست هاى سنگین دخیل باشد. اما امیدوارم فوتبال کشورمان به جایى برسد که مربیان آنچه را که خود و فقط خود در سر می پرورانند در زمین پیاده کنند نه اتفاقاتى که خارج از زمین به ثبات و یا عدم ثبات آنها دامن مى زند.
بهرام اسماعیلى-بازیکن اسبق تیم ملی فوتبال