این روزها وقتی صحبت از تغییر و تحولات اداری به میان می آید، به شکل ناخودآگاه این سوال پیش می آید که کدام نیرو متخصص و نزدیک به دولت بوده و کدام مدیر میتواند به بهترین شکل ممکن دستگاه مورد نظر را در راستای اهداف دولت اداره نموده و زمینه رشد و شکوفایی نیروهای آن دستگاه را فراهم نماید.
در این میان نمی توان انتظار داشت که رئیس جمهور و مدیران ارشدش در استان ها از نیروهایی که بر علیه اهدافشان شمشیر کشیده و از نثار هیچ دشنام و تهمتی بر ضد دولتشان دریغ نکرده اند استفاده نمایند.
اما در لرستان این موضوع با داستانی متفاوت به نام دخالت نیروهای مخالف دولت همراه شده، بشکلی که وقتی مدیریت ارشد استان تصمیم به تغییر یکی از مدیران خود می گیرد بلافاصله نماینده مخالفین دولت در استان پشت تریبون رفته و اعلام می دارد که این مدیر با نظر بنده تغییر می کند و جایگزینش هم باید از فیلتر بنده بگذرد.
این ماجرا، نگارنده را به یاد داستان "بوسهل زوزنی" می اندازد. بوسل زوزنی از چهره های دربار سلطان مسعود غزنوی بود که هرگاه حاکم بر صورت کسی سیلی میزد یا حکم قصاص شخصی را صادر می کرد بلافاصله بوسهل در میان مجامع مختلف حاضر می شد و اعلام می داشت که حاکم به توصیه او بر صورت فلان کس سیلی زده یا به فرمان وی حکم قصاص فلان شخصیت را صادر کرده است.
بوسهل زوزنی زمانه ،در حالی از تغییر مدیران لرستان به فرمان خود سخن می گوید که مدیران جایگزین از هفت پشتِ فکری به وی نزدیک نبوده و هیچگونه قرابتی بین خودشان و جنابِ بوسهل احساس نمی کنند.
قطعا همفکران بوسهل زوزنی در لرستان بیش از هر شخص یا جریان دیگری می دانند که این سخنان جنابشان، دارویی بی اثر در راستای آرام نگه داشتن مقطعی حامیان بوده و هیچ تاثیری در روند بهبود اوضاع به نفع حامیان ندارند.
حال باید منتظر ماند و دید که بوسهل داستان ما تا کی می خواهد به این روند بدون نتیجه خویش ادامه داده و کِی قرار است از این سخنان بی فایده خود دست بکشد.