صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

ماه مبارک رمضان و نیایش در اشعار شعرای پارسی گوی

۱۳۹۶/۰۳/۲۸ - ۱۲:۵۸:۴۸
کد خبر: ۵۷۴۵۰۶

ماه مبارک رمضان، ماه عبادت و خودسازی است. ماهی است که در آن آیینه دل صیقل می‌یابد روح سبکبال می‌گردد و روزه دار به حق نزدیک می‌شود. میزبان کریم این ماه که لحظه لحظه‌های حیات از تجلی وجود او سرچشمه می‌گیرد، بندگان را به کرامتی دیگر عزیز می‌دارد و همگان را دعوت می‌کند تا از این سفره پرفیض توشه بردارند و در کانون محبت و عشق او جای گیرند. چه کرامتی از این بالاتر که حضرت حق روزه را از آن خویش دانسته و خویشتن را پاداش روزه آن قرار داده است. آن دم که انسان به دعا می‌ایستد و دست نیاز به سوی خداوند بی‌نیاز بر می‌دارد و یا با او عاشقانه سخن می‌گوید و زبان به نیایش می‌گشاید در حقیقت زخمه‌های محبت الهی است که تارهای دل او را به لرزش واداشته است. اگر اذان او نبود چه کسی را یارای آن بود تا زبان به ستایش گشاید، این خداوند بزرگ و مهربان است که دعوت نموده تا بندگان با او سخن گویند و جواب بشنوند. مولانا در دیوان کبیر گفته است: اینکه گاهی سیل غم و اندوه بر دل انسان سرازیر می‌شود و سینه اش را تنگ می کند بدان دلیل است که سایه‌ای از لطف دست الهی بر سرش خیمه زده او را به درگاه خویش فرا می‌خواند.
چه لطف و محبتی از این بالاتر که خداوند متعال نخست در انسان احساس نیاز بر می‌انگیزد و سپس آتش اشتیاق را در او شعله‌ور می‌سازد و آنگاه بر روی چنین انسان محتاج و مشتاقی راه می‌گشاید و در نهایت هم به او پاداش می‌دهد. شیخ بزرگوار سعدی شیرازی در بیان این موهبت بزرگ الهی چنین می‌سراید:
نخست او ارادت به دل در نهاد/ پس این بنده بر آستان سرنهاد/گر از حق نه توفیق خیری رسد/ کس از بنده چیزی به غیری رسد/ زبان را چو بینی که اقرار داد/ ببین تا زبان را که گفتار داد...
به عقیده مولوی آن بخت برگشتگان جاهلی که دل به سوی خداوند ندارند بر دل و زبان آن‌ها قفل نهاده شده و تا در وقت نیاز زبان و نیاز با حق نگشایند.
جان جاهل زین دعا جز دور نیست/ زآنکه یارب گفتنش دستور نیست/ بر دهان و بر دلش قفل است و بند/ تا ننالد با خدا وقت گزند
از مهمترین فواید نیایش، شناخت ذات اقدس خداوندی است چه اینکه نیایشگر واقعی در کانون پر فروغ جذبه خداوندی واقع می‌شود و از او پاسخ می‌گیرد، بیان دردها و رنج‌های درونی انسان را سبکبار می‌کند و از شدت اضطراب و نگرانی او می‌کاهد.
تکیه بر قدرت لا یزال الهی که سخن‌ها را می‌شنود و به آنها پاسخ می‌دهد باعث آرامش روح و روان آدمی است. از اینجاست که امام صادق دعا را شفا بخش هر نوع بیماری خوانده‌اند. امام علی(ع) می‌فرمایند: موج‌های بلا را با دعا برانید و در بیانی دیگر می‌فرمایند دعا سپر معامله است و حکیم سوزنی سمرقندی در این معنی گفته است: تا دعا رد بلا باشد به گفتار نبی/ و ز دعا سازد سپر هرگز بلا دارد حذر/ بر تنش تیر بلای دهر کاری گر مباد/ خود نباشد گر دعای اولیا دارد سپر/ . سعدی در بیانی دیگر سپر بودن دعا در مقابل حوادث روزگار گفته است غنیمت شمارند مردان دعا/ که جوشن بود پیش تیر بلا.
طبق صریح آیات و روایات دینی پاسخ حق به دعای بنده قطعی است و اگر خلافی و اقع شود و یا حکمتی بالاتر از اجابت و یا در دعای بنده خللی بوده است. بزرگان دین ایام خاصی را برای نیایش سفارش کرده‌اند که از میان آن ماه مبارک رمضان و سحر را می‌توان نام برد.
کمال الدین اسماعیل می‌گوید:
رمضان است هین دهان در بند/در دوزخ به خویشتن در بند/روز کی چند با خدا پردازد/ در دکان اهرمن در بند/ جز به ذکر دعا دهان مگشایی/ ور نه هرزه مدارتن در بند.
مولوی دعاهای ماه رمضان را اجابت مقرون دانسته است و با سحر پیوند ناگسستنی دارد و بر خفتگان نهیب می‌زند و آنان را به شب زنده داری فرا می‌خواند.
مبارک باد آمد ماه روزه/ رهت خوش باد ای همراه روزه/ دعاها اندر این مه مستحاب است/ فلک‌ها را به درد آه روزه
خواجه حافظ شیرازی که لذت مناجات با خدا در سحرها چشیده و از این خوان کرم بهره‌ها برده است در احوال خویش چنین می‌سراید.
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند/ بی‌خود از شعشه پرتو ذاتم کردند/ باده از جام تجلی صفاتم دادند / چه مبارک سحری بود چه فرخنده شبی / آن شب قدر که این تازه براتم دادند
بنابر آنچه رفت رمضان فصل رویش و شکفتن است فصل گذر و گذار و گذاردن است. رمضان فصل ریزش بی‌معنایی و بیهودگی است، بل گریز از بیماری و بیکاری فصل ستیز با بدانگاری و کج‌گویی و کژ راهی و تبهکاری است ، رمضان فصل وصل است و یاد یار، فصل خوداندیشی و خود آگاهی و خدایا یابی وقت جوشش کاریز علم و عرفان از کانون عقل و دل است. رمضان بهار قرآن است و قرآن بهار دلشدگان و قرآن دردها را درمان و جان را گلستان کند به شرط آنکه پرنده خیال‌ها در سپهر آبی رنگ ایمان پر زند. الهی ای سپهر امید، ای ابر باران زای آرامش، ای همه بیداری و همه هوشیاری، ای چراغ بلند دوستی، ای مشعل راستی و استواری: ما را آن ده که آن به ...

 

نظر شما