صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

یادداشت:

تغییر مدیران چرا و تا چه سطوحی!؟

۱۳۹۶/۰۴/۰۳ - ۱۳:۰۰:۲۳
کد خبر: ۵۷۷۷۱۳

انتخابات ریاست جمهوری اخیر ایران، اساساً یک انتخاب ساده،صوری و یا تنها بر آمدن و تعویض اشخاص نبود! چون که اگر این بود ما حجمی عظیم از حضور مردم را پای صندوق های آراء نداشتیم.بلکه تقابل دو نحوه از برداشت در مدیریت اسلامی جامعه بود، برداشتی رادیکال و برداشتی معتدل در نحوء اجرای سیاست مدن.در واقع، رفراندوم اتفاق افتاده خود، حامل پیامها و لاجرم پیامدهای معنادار و جهت بخش بود که از جمله این پیامها و پیامدها، اصل مهم تغییر وسیع مدیران در کشور می باشد! ممکن است گفته شود، تغییر مستلزم سرمایه سوزی است و نباید به آن فکر نمود! در پاسخ باید گفت، با استفاده از نیروهای ورزیده همسو با دولت، نه تنها سرمایه اصیلی سوخته نمی شود، بلکه نیروهایی به مراتب مجرب تر و مفید تر به جهت اداره مطلوب کشور، وارد چرخه مدیریتی نظام می شود.چنین نگاهی امری منطقی و ضروری ست که دولت تدبیر و امید برای مدیریت تحقق امواج فربه ای از تمنیات و مطالبات در سطحی وسیع و پرشمار باید از تیپ و تیمی همفکر و همراه از جمیع جهات، در پست های کلیدی خود استفاده کند.

با سیاست معیوب و ناکار آمد و پرخطر «شتر، گاو و پلنگی!»نمی توان وضعیت چالش آلود و پر مناقشه ایران را تدبیر نمود! وقتی ما اصرار و الحاح برای حضور حداکثری مردم در پای صندوق رای را داریم، بالطبع نمی توانیم با تشبث به خودکامگی و شیوه های غیر دموکراتیک نسبت به تحقق اراده سیاسی آنان بی تفاوت و یابدتر از آن در تخالف باشیم! به بیان دیگر، اینکه چرا اکنون باید بیش از هر چیزی از ضرورت و اهمیت تغییر مدیریت کشوری -آنهم در سطحی وسیع و کلان- در وضعیت آتی دولت دوم سخن گفت؟ در درجه اول به این مساله بر میگردد که آزموده را آزمودن خطاست! قطعا اگر در هژمونی دولت اول، گزینه گزینش مدیران مناسب و شاخص با برنامه ها و راهبردهای مناسب دولت انتخاب می شد،فرصت سازی و کارآمدی و بهره وری دولت روحانی، جلوات و مستندات و روند بهتر و بیشتر ی پیدا می نمود و دولت دوم او نیز به طریق اولی، بسی بیش از این، اعتبار و اقتدار بالا ی را رقم می زد و اینهمه آرای مردد و پراکنده  مردمی به ورطه هرز و هدم فرو نمی افتاد و یا برای بعضی از نفرات،توهمات بیمارگونه ظفرمندی در تصاحب آرایی نسبتا مبهم به وجود نمی آورد! و آنگاه ما امروز در چنین فضا و مطلوبیتی، در سبد آرای دکتر روحانی شاهد آرای ماخوذه تا مرز چهل ملیون بودیم،متاسفانه، ورود پاره ای از پارامترها، ضرورت ها، مصلحت اندیشی ها و فراتر از آن سوء استفاده از ناحیه عناصر مذبذب و خاکستری باعث آن شد که حامیان سینه چاک احمدی نژاد و قالیباف مرموزانه بار دیگر تا مهمترین و حساس ترین نهادها و مراکزتصمیم گیری کشور خیز برداشته و در آن نفوذ و رسوخ کنند به گونه ای که تعداد قابل توجهی از مخالفان و معاندان روحانی در ستاد برگزاری دوازدهمین دوره  اخیر انتخابات دخیل و بعضا فعال مایشاء و بعضا موثرشوند و به تبع شوربختانه آثار دلخواه وشکننده خود را به نمایش گذارند!

استان گیلان نیزبه رغم درایت و همراهی جناب استاندار محترم با دکتر روحانی، کم وبیش و در نسبتی، از این خوان یغما بی نصیب نماند و جمعی از افراد نان به نرخ روز خور با نام های مختلف بنا به هر علت  و منطق، درکارها ابقاء و یا گماشته شدند که در واقع هیچ نسبت مثبت تعریف شده ای با سیاست های اجرایی دولت روحانی نداشته و ندارند!

اکنون نیز چون گذشته «گذشته، مایه عبرت آینده است» امروز مساله و مطالبه جدی و جمعی مردم در وهله نخست ،تغییر آرایش اداری و اجرایی کشور است و نمی توان  بی آن کامیاب بود! نباید با توجیهات با رد این واقعیت را نادیده گرفت! تحقیقا در این راستا افرادی باید در کرسی وزارتخانه ها در تهران و به تبعیت در جایگاه مدیران کل کشوری و استانی بنشینند که اولا، توانمند و کارآمد و ثانیا همفکر و همدل با دولت روحانی باشند.

اینک دکتر روحانی برای پیشرفت و توسعه متوازن کشور، راه درشت و درستی را در پیش روی خود دارد که در گام اول انتخاب مدیرانی چالاک، همنوا  و متعهد به سیاست های  دولت است، اکنون دیگر زمان مکث و دلالی گریها و امتیاز دهی های بی ثمر به بدخواهان  کینه توز گذشته است! اهلیت نااهل خیالی ست محال! بنابراین کوچکترین ملاحظه و مسامحه یاوه در این خصوص، جرم  و جرثومه ای عظیم برای فلاکت و استیصال ندای مردمی جریان بختیار اصلاح واعتدال و عظمت ایران بزرگ است .محصل کلام این یاداشت در این  محور استراتژیک قرار دارد که بی تردید تغییر مناسبات در نهادهای اجرایی و دولتی کشور در راس الزامات گریز ناپذیر جنبش اعتدال است . لذا تا حد امکان دولت باید مدیریت یکپارچه را در دستور کار خود قرار دهد با افراد سایه نشین و عاجز نمی توان به تحقق اصلاح واعتدال در ایران فردا امید وار بود!

مجلس اگر ساقی صاحبنظری داشت

میخواری و مستی ره و رسم دگری داشت

پیمانه به پیمان شکنان باز نمی داد

ساقی اگر از حالت مستان خبری داشت !

به قلم : دکتر سید حجت مهدوی سعیدی

 

نظر شما