صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

وسوسه شیطانی مرد جوان را به خانه پیرزن کشاند

۱۳۹۶/۰۴/۰۶ - ۱۴:۰۹:۴۲
کد خبر: ۵۷۸۷۶۵
جوانی که با انگیزه سرقت و در سن 16 سالگی مرتکب جنایت شده بود، پس از گذشت 30 سال و در سن 46 سالگی دستگیر شد.
به گزارش گروه حوادث خبرگزاری برنا، بر اساس اخبار و اطلاعاتی کارآگاهان پایگاه نهم آگاهی تهران بزرگ مبنی بر اینکه عامل جنایت شهرک احمدیه و قتل پیرزنی تنها در سال 1366، فردی به نام "جمشید . ر" است و با توجه به اهمیت خبر واصله، هماهنگی های لازم با رئیس دادگاه بخش آفتاب انجام و تحقیقات جهت بررسی موضوع در دستور کار کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
کارآگاهان پایگاه نهم آگاهی دراولین مرحله از تحقیقات خود به بررسی صحت و سقم موضوع جنایت پرداخته و اطلاع پیدا کردند که در شهریور تابستان 1366، پیرزنی حدودا 70 ساله در محل سکونت خود به قتل رسیده و پرونده آن جنایت همچنان در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در حال رسیدگی است.
در بررسی اظهارات خانواده مقتوله مشخص شد که وی در زمان حیات خود با خانواده پسرش زندگی می کرده و در زمان وقوع جنایت در حالی که نوه 4 ساله اش در خواب بوده ، توسط قاتل یا قاتلین به قتل رسیده است.  
پسر این پیرزن که پس از مرگ مادرش محل زندگی خود را تغییر داده و به منطقه اکبرآباد رفته، در اظهاراتش به کارآگاهان عنوان داشت: " سال  1366من به همراه مادر و خانواده ام در شهرک احمدیه – خیابان احمد خمینی زندگی می کردیم؛ شهریور 1366 قصد داشتم تا به همراه همسرم برای شرکت در مراسم ترحیم یکی از بستگان به شهرستان خدابنده برویم و در این مسافرت یک روزه دختر 4 ساله ام را نزد مادرم گذاشتم اما پس از بازگشت از مسافرت بود که با جسد خون آلود مادرم که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود، روبرو شدم. از آن زمان تاکنون این پرونده همچنان در حال رسیدگی است؛ ما از هیچ کسی شکایتی نداریم چراکه من و مادرم با هیچکس مشکلی نداشتیم ".
در ادامه رسیدگی به پرونده، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که خواهر "جمشید " ( متولد 1350 ) در سال 1366 در همسایگی مقتوله زندگی می کرده و دقیقا پس از گذشت چند ماه از زمان وقوع جنایت، اقدام به جابجایی محل زندگی خود و خانواده اش کرده است.
با شناسایی محل سکونت خواهر جمشید، تحقیقات از وی و خانواده اش جهت شناسایی محل سکونت جمشید در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت اما آنها مدعی بی اطلاعی از وی بودند.  در شرایطی که ظاهرا هیچ گونه اطلاعاتی از جمشید و خانواده اش وجود نداشت، کارآگاهان پایگاه نهم آگاهی با انجام اقدامات پلیسی موفق به شناسایی مخفیگاه "جمشید" در قلعه حاج موسی شده و این محل را تحت کنترل و مراقبت نامحسوس پلیسی قرار دادند.  
سرانجام در ساعت هشت صبح  روز شنبه سوم تیر ماه 1396، در حالیکه جمشید قصد داشت تا با خودرو شخصی اش از منزل خارج شود، توسط کارآگاهان دستگیر، به پایگاه نهم پلیس آگاهی منتقل و در همان تحقیقات اولیه صراحتا به ارتکاب جنایت و قتل پیرزن تنها اعتراف کرد.
متهم در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: " حدودا 30 سال پیش با توجه به اینکه با پدرم مشکل مالی داشتم ، پدرم مرا از خانه بیرون کرد ؛ من که آنزمان تنها 16 سال داشتم، به خانه خواهرم رفتم ؛ حدودا یک ماه در منزل خواهرم زندگی می کردم و طی این مدت پیرزنی را در همسایگی آنها می دیدم که یک رأس بز نگهداری می کرد و بنا به گفته های خواهرم با خانواده  پسرش در خانه روبرو سکونت داشت. یک روز خواهرم در مابین صحبت هایش عنوان داشت که چند روز پیش یک موتوری را دیده که بنا به گفته وی مبلغ 350 هزار تومان پول برای پیرزن آورده است؛ پس از آن وسوسه سرقت پول ها به جانم افتاد تا اینکه یک روز به قصد سرقت وارد خانه پیرزن شدم. 
روز جنایت پیرزن داخل حیاط خانه در حال خرد کردن سبزی برای بزش بود که مرا دید؛ پرسید که آنجا چکار می کنم؟ که به دروغ عنوان داشتم که دلم درد می کند و به این بهانه از او درخواست نبات کردم؛ پیرزن که به حضور بی اجازه من در داخل خانه حیاطشان مشکوک شده بود، عنوان داشت که نبات ندارد و در ادامه به قصد بیرون کردن من از خانه، مرا به عقب هل داد. روی زمین افتادم؛ ناگهان دستم به چاقویی خورد که پیرزن با آن سبزی خرد کرده بود؛ ترسیده بودم؛ با چاقو به پیرزن حمله ور شدم؛ نمی دانم چند ضربه به او زدم؛ جسد پیرزن را به داخل خانه کشیدم؛ شروع به وارسی وسایل داخل خانه کردم اما هیچ پولی پیدا نکردم.
به خانه خواهرم برگشتم و پس از تعویض لباس های خون آلود، با دوچرخه محل را ترک کردم؛ خواهرم زمانی که متوجه شد که پیرزن همسایه شان توسط من به قتل رسیده، چند ماه پس از این ماجرا خانه اش را فروخت و از آن محل رفت.
طی این مدت دچار عذاب وجدان شدیدی بودم؛ هیچ کدام از کارهایم درست از آب در نمی آمد و همیشه گرفتار و بدهکار بودم ؛ هر بار که معامله ای می کردم، ضرر می کردم و مردم به عنوان کلاهبرداری از من شکایت می کردند.
سرهنگ کارآگاه حسین زارع، رئیس پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت : باتوجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر و متهم جهت ادامه  تحقیقات در اختیار پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
نظر شما