صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

شوهرخواهرم برای این که چیزی را که از من داشت پخش نکند مرا قربانی نیت خود کرد

۱۳۹۶/۰۴/۰۹ - ۰۸:۰۲:۵۱
کد خبر: ۵۷۹۶۶۱
یک روز در منزل نشسته بودم که شوهر خواهرم به گوشی من زنگ زد و گفت: فیلمی از تو دارم که اگر پخشش کنم آبرویت می رود و بعد گفت: فعلاً دو میلیون برایم جور کن ....

به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا به نقل از رکنا؛ چند ماهی از دوستی من و امید می گذشت ، من با او در یکی از شبکه های اجتماعی آشنا شده بودم و برای اینکه بیشتر او را بشناسم گاهی وقت ها به طور پنهانی در پارک با او قرار می گذاشتم.

 

یک روز که در منزل نشسته بودم ساسان شوهر خواهرم به من زنگ زد و گفت : فیلمی از تو دارم که اگر پخشش کنم آبرویت می رود ! از تهدید اش سردرنمی آوردم ، نمی دانستم درباره چی صحبت می کرد ؟ گفتم این چه حرفی است که می زنی من کار خلافی انجام نداده ام که بخواهم از پخش شدنش بترسم.

ساسان ادامه داد، یعنی می خواهی بگویی که تو با کسی رابطه نداری اما من فیلم تو و آن پسر جوان که همدیگر را در پارک می بینید دارم؟ با شنیدن این حرف جا خوردم، ساسان گفت اگر باور نداری ایمیلت را باز کن تا فیلم را برایت ارسال کنم.

به سرعت گوشی را زمین گذاشتم و به سمت لب تاپم رفتم و وارد ایمیلم شدم، بله راست می گفت او مرا تعقیب کرده بود و من و امید که در پارک در حال حرف زدن بودیم فیلم گرفته بود. نمی دانستم چه کار کنم، ساسان دوباره زنگ زد و گفت: فیلم را دیدی؟ گفتم : بله پرسیدم : حالا از من چه می خواهی؟

ساسان با کمال پررویی گفت: فعلاً دو میلیون پول برایم جور کن بد جوری گرفتارم، چاره ای نداشتم مخفیانه دو تا از النگوهایم را فروختم و پولش را به او دادم .

یکی دو هفته گذشت اما دوباره ساسان تقاضای پول کرد و این بار سه میلیون تومان پول می خواست، این بارهم چند تا از طلاهایم رافروختم و به او دادم و از او خواستم فیلم را پاک کند او هم گفت باشه 

یک ماه بعد ساسان دوباره زنگ زد و این بار 5 میلیون تومان پول درخواست کرد از دست باج خواهی های او دیگر به تنگ آمده بودم نمی دانستم چه کنم بهترین راه را این دیدم که موضوع را با مادرم در میان بگذارم اما او هم گفت: ساکت باش و این ماجرا را برای هیچ کس تعریف نکن تا ببینم چه خاکی می توانم بر سرم بریزم، دیگر به تلفن های ساسان جواب نمی دادم تا اینکه دیروز با عصبانیت به منزل ما آمد و فیلمی که در گوشی اش بود را برای پدرم پخش کرد، با دیدن فیلم حال پدرم وخیم شد و با پرخاشگری مرا از منزل بیرون کرد.

حالا من نمی دانم به کجا بروم و به چه کسی پناه ببرم وقتی به امید ماجرا را تعریف کردم او هم گفت: چون خانواده آنها هم با این جور ارتباط های پنهانی مخالفند نمی توانم تو را به منزلمان ببرم و آب پاکی را روی دستم ریخت.

عدم صمیمیت بین پدر و فرزند عامل بروز آسیب های اجتماعی در نوجوانان است

ازجمله عوامل زمینه ساز دیگر در بروز و شدت گرفتن این موضوع ترس از برخورد خشونت آمیز خانواده بوده است. دریک خانواده سالم و پویا ، میان اعضای آن به ویژه والدین و فرزندان رابطه ی انسانی و سالم وجود دارد. والدین توانمند، کسانی هستند که از دانش و مهارتهای لازم درخصوص ارتباط با فرزندان برخوردار باشند و اگر فرزندان آنان در مراحل مختلف زندگی با بحران های متفاوت مواجه شوند بتوانند مشکل خودرا خیلی راحت و با اطمینان خاطر نزد آنان مطرح نمایند.

گاهی اوقات بحران هایی در زندگی افراد پدید می آید که اگر در همان زمان مناسب و با کمک یک درمانگر و متخصص این حوزه و فصل نگردد و افراد به خاطر ترس از آبروریزی حتی به مشاور هم مراجعه نکنند این عوارض و پیامدها مزمن شده و ممکن است منجر به بروز حادثهای وخیم تر شود. در زمان بروز این بحرانها افراد نیاز شدیدی به منابع حمایتی به خصوص خانواده دارند تا بتوانند به سلامت این اتفاق ناخوشایند را پشت سر گذارند.

خانواده توانمند ، خانواده ای است که اعضای آن به خصوص والدین از دانش و مهارت های لازم درخصوص ارتباط با فرزندان برخوردار باشند و اگرفرزندان آنان در مراحل مختلف زندگی با بحران های متفاوت مواجه شوند بتوانند مشکل خود را خیلی راحت و با اطمینان خاطر نزد آنان مطرح نمایند.

با توجه به مطالب مندرج در شرح حال می توان نتیجه گرفت که والدین بالاخص پدر، فاقد مهارتهای لازم برای ایجاد ارتباط با فرزندخود بوده است ونه تنها فاقد آگاهی ، مهارت و دانش لازم است که حتی با اعمال خشونت و رفتارهای پرخاشگرانه ، آزادی بیان و مطرح کردن  مشکلات را از فرزند خود گرفته است.

این دختر هرچند به ظاهر سن نوجوانی را طی نموده ولیکن هنوز هویت موفق و مثبت و کار آمدی را کسب نکرده است. بنابراین فردی سطحی نگر و منفعل است که توانایی کنترل احساسات زود گذر خود را نداشته و به محض برخورد با اولین مشکل در زندگی اش بدون تلاش برای حل آن اقدام به دادن باج به فرد باجگیر می کند که همین امر قدرت تفکر وتحلیل مسایل را از او گرفته و او را در معرض آسیب های روانی – اجتماعی مختلف قرار داده است.

مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی استان اصفهان

 

نظر شما