صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

اختصاصی برنا؛

سرایت بلاتکلیفی به سینماگران جوان

۱۳۹۶/۰۴/۱۷ - ۰۶:۲۰:۴۱
کد خبر: ۵۸۳۲۹۷
کامبیزحضرتی منتقد جوان سینما با نگارش یادداشتی به نقش جوانان در چرخه تولید سینمای ایران پرداخته است.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، کامبیز حضرتی منتقد جوان سینما در ارتباط با حضور جوانان فیلمساز  در سینمای ایران و نقش آنها یادداشتی را به صورت اختصاصی در اختیار خبرگزاری برنا قرار داده است که متن آن به شرح ذیل است.

 «سینمای ایران روند منطقی مشخصی را در تربیت سینماگران جوان و معرفی آن‌ها به جامعه سینمایی ندارد. با وجود سینماگران موفق در نسل‌های پیشین هیچ سینماگری مشخصا ادامه دهنده فیلمسازان صاحب سبک قبلی نیست و شکاف نسلی بین سینماگران پیشکسوت و جدید به وضوح به چشم می‌خورد.

به تدریج از دهه 40 به بعد و با ایجاد موج نو سینمای ایران نسل تازه‌ای از سینماگران موفق با ایده‌های تازه سربرداشتند که تجربه‌های شاخصی را در سینمای ایران رقم زدند. داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی، سهراب شهیدثالث، مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، عباس کیارستمی، امیر نادری و... از موفق‌ترین نمونه‌هایی بودند که در سینمای ما سربرداشتند و جهان ذهنی خاص خودشان را پدید آوردند.

سینماگران تاثیرگذاری که امروز هرکدام یا درسینما فعال نیستند یا در کشور نیستند و یا در قید حیات. آن‌هایی هم که همچنان فیلم می‌سازند با مشقت‌ها و آزارهای زیادی روبه رو هستند که هیچ بعید نیست عطای کارکردن در سینما را به لقای آن ببخشند.

در این فضا و با غیبت چهره‌های اصلی و اصیل سینمای ایران در نسل اول و با به عرصه رسیدن فیلمسازان جوان و فیلم اولی سینمای ایران درحال پوست اندازی و آشناشدن با سینماگران نوخاسته است. سینماگرانی که با هفت خوان ورود به سینما درحال دست وپنجه نرم کردن هستند تا از در تنگ سینما وارد این حوزه شوند.

بدین ترتیب موج نو سینمای ایران پس از سپری کردن سه نسل از سینماگران همچنان در یک فضای غیرنظام‌مند در تولید سینماگر، تولید فیلم و نمایش آثار سینمایی مواجه است و این بلاتکلیفی در سه عرصه ورود به سینما، ساخت فیلم و اکران آن با قوت به کارش ادامه داده و در سینما بر پاشنه بلاتکلیفی می‌چرخد.

هر ساله انبوهی از سینماگران که از دانشگاه می‌آیند و یا بعد از ساخت چند فیلم کوتاه در انجمن سینمای جوانان متقاضی ساخت فیلم بلند هستند به سینمای حرفه‌ای و بلند راه پیدا می‌کنند. اما این انتخاب و گزینش تعدادی سینماگر از میان خیل داوطلبان و ساخت فیلم تازه اول ماجرا است.

بعد از آن و با ساخت فیلم اول جای مناسبی برای اکران این فیلم‌ها وجود ندارد. چرا که از یک طرف به تعدادی از آن‌ها پروانه ویدئویی اعطا شده تا از همان اول قید اکران یا اکران گسترده را بزنند یا پروانه نمایش را آن قدر دیر صادر می‌کنند تا در این فاصله فیلم بیات شود. بعد هم که فیلم به اکران برسد چون موضوع آن دغدغه روز جامعه نیست فیلم در کمتر از چند هفته از چرخه اکران خارج می‌شود.

تازه فیلمسازی که در این شرایط فیلم ساخته از نظر خانه سینما صلاحیت کافی ندارد و ورودش به جامعه صنفی کارگردانان با هزار اما و اگر همراه است. بدین ترتیب فیلمسازی که با ایده‌های فراوان آمده در چرخه بوروکراسی اداری و ارشاد آن قدر می‌چرخد تا آبدیده شود.

امروز در سینمای ایران با نسلی از فیلمسازان مواجه هستیم که اگر به آن‌ها می‌پردازیم و حمایتشان می‌کنیم و 9 تا سیمرغ هم به گردنشان می‌اندازیم حمایت‌مان بجا و منطقی نیست و اگر راه خانه سینما، پروانه نمایش و اکران را به رویشان می‌بندیم و عرصه را برایشان تنگ می‌گیریم برمبنای سلیقه عمل کرده‌ایم و نه گشودن راهی منطقی و نظام مند برای برخورد با سینماگران تازه و نامجو. بدین ترتیب گویی در سینمای ایران نسل‌ها می‌روند و می‌آیند و تنها بلاتکلیفی سیستم سینمایی از قدیمی‌ها به جوان‌ترها منتقل می‌شود.»

نظر شما