مادام که به جریان شناسی پیشین سیاست های رفتاری فی ما بین سیاسیون استان می نگریم تا بوده قصه تهدید، تحقیر و تخریب بهترین گزینه برای مقابله و تشریفات له و علیه سیاسیون برای کسب امتیاز و برای حفظ منافع فردی و گروهی بوده که این مناسبات معمولاً در بدنه جامعه بیرون از سیستم حاکمیت دولتی و در حلقه های مخالفت های خاص که برآمده از تئوری کنترل از بالا به پایین است، اتفاق می افتاد.
# نطق تاریخی دکتر غلامرضا شریعتی استاندار خوزستان:
انتقاد، تخریب، توهین، تهمت، افترا و حتی تخطئه شریعتی هیچ مانعی ندارد اما این همت را داشته باشیم که برای منافع استان هم پیمان و همدل شویم.
نیاز امروز مردم استان خوزستان وحدت، همدلی و در کنار هم بودن است، خوزستان اکنون نیاز به همگرایی همه سلایق و گرایشات و جناح های سیاسی و اقوام مختلف دارد. همه باید در جهت توسعه و پیشرفت استان به سهم خود تلاش کنیم....
برای اینکه اساس تحلیل جمع بندی درونی بشود تا بخواهم نتیجه گیری پایانی داشته باشم، به چند عامل تهدید و تحقیر زحمات مدیران کلیدی مختلف بلاخص اتفاقات اخیر علیه شریعتی استاندار، می پردازم؛
1) از اساسی ترین موانع توسعه استان بلاخص کلانشهر اهواز، مهندسی کردن روند مدیریت مقطعی در سطح کلان استان توسط مافیای برون استان برای بی ثبات نشان دادن دولت تدبیر و امید در کادرسازی استانداران است که همین مقطعی بودن شرایط، باعث عدم قدرت تشخیص تحلیلگران نسبت به عملکرد یک دوره اجرایی با برنامه مدون کوتاه مدت ارزیابی کنند، می شود که عدم شفاف سازی آرای غیرمستند منتقدان و ابهامات تحلیلگران به دلیل فشار بازه زمانی کوتاه مدت که سعی کنند، توضیح دهند مدیریت اجرایی ارشد استان توانمند است یا کم تجربه و مزید بر این فضای فشرده زمانی عده ای به گونه ای نقد توان اجرایی می کنند که گویا پدر یک خانواده چهارنفره را به نقد گرفته اند، نه استاندار یک استان چهار میلیون و هفت صد و.....
2)حاشیه پراکنی علیه مدیران اجرایی ارشد استان به خاطر یک پست و مقام کوچک توسط افرادی که بدترین ضربه را به نخبگان نزدیک به خود می زنند و غم نان ندارند! که بهترین شرایط رفع حاجات و کسب باجات خود را در همین گل آلود مایه عزل و نصب های مدیران مقطعی و بی ثباتی در بدنه مدیریتی می دانند چنانچه اتصال نزدیک و کوتاه مدت عزل و نصب استانداران را عامل اصلی بهربرداری منافع خود که شخصاً بیرون از حلقه حیات اجرایی و مسئولیت های سنگین دولتی در استان است، می دانند.
3) از دیگر عوامل ضربه و منع توسعه ساختار شهری تخریب کردن مواضع استاندار است، مواضعی که محصول توسعه پایدار با همدلی و همراهی نخبگان همه اقوام می تواند باشد را می توان به دو دلیل اشاره کرد؛ یکی تخریب کاریزمای مدیران مستعد و مردمی که این محبوبیت باعث ایجاد پشتوانه مردمی در جهت کسب امتیازات بیشتری از دولت ملی می شود، دوم تخریب عملکردهای مثبت استاندار دولت تدبیر و امید در اذهان عموم که بعضا این مورد در رفتارهای سیاسی سطح بالا و میان شخصیت های کلیدی رقم می خورد تا مرجعیت خود را تحت هر شرایطی حفظ کنند ولو مخرب و ویرانگر (ایجاد مدلی از بد فرهنگی سیاست رادیکال در بدنه فعالان سیاسی و اجتماعی).
4) از دیگر عوامل تهدید و منع توسعه پایدار وارونگی کارکرد تشکیلات های سیاسی و اقتصادی که در ایالت های جهان سوم مرسوم است؛ ببینید ما وقتی می گوییم دین الهی و اخلاقی است و سیاست نیرنگ است و دورنگی یعنی تنیده شدن این دو ضرر به دین است که تقدسی ناب و پاک دارد حالا اگر منافع سیاسی و اقتصادی ولو در جهت توسعه، در هم تنیده شوند خروجی این آبستن رانت های کلان اقتصادی در دامان سیاست های تحمیلی به مدیران اجرایی است به خاطر همین کادرهای فکری تشکیلات در جهان سوم اثر معکوس و عمل وارونه را می طلبد!
به عبارتی؛ سیاسیون با این مدل کار تشکیلاتی (کار حزبی بدور از رانت) به بدنه قدرت نزدیک و سپس با تغییر مواضع اولیه خود با ایجاد فضای نامساعد به بهانه عدم توسعه سیاسی و عدم توسعه ی فرهنگ سیاست در بدنه توده دستبرد اقتصادی را تنها راه حفظ قدرت و مواضع سیاسی خود ارزیابی می کنند، نمونه اش فضای قومی استان زرخیز خودمان خوزستان است که در ابتدا همه ژست سیاسی اتخاذ می کنند، سپس هرکس دنبال یارگیری قومی برای حفظ منافع فردی خود است! و نه تامین و حمایت نخبگان منزوی اقوام مطالبه گر.
5) از دیگر عوامل ممانعت و تهدید توسعه پایدار رو به جلو حمله و تحقیر زحمات و تلاش های شبانه روزی عالی ترین مقام دولتی استان است، همین تحلیل های شبخیز عزیزانی است که عمر بی حاصل خود را به کهنسالی سپری کرده اند و حضور جوانان و حمایت آنها توسط استاندار جوان را تهدید منافع حضور خودشان می شمارند! که بدون توجه به مشکلات عدیده میان مردم و مسئولان می خواهند یک استاندار را در مدت زمان کمتر از یک سال موفق به حاشیه بکشانند.
اینجا انصاف و اخلاق باید حکمرانی کند که بخاطر عدم تبعیض میان نسل ها و میان فرزندان جوان اقوام مختلف توسط استاندار هجمه پراکنی تخریبی عده ای باعث جنگ روانی میان اجتماع می شود،مگر ما عملکرد چهار سال پیوسته دولت را اینقدر عجولانه و بدون علم به ریز عملکردهای اجرایی دولت تدبیر و امید میتوانیم تشخیص و تذکر دهیم که اکنون عده ای عملکرد یک ساله استاندار همین دولت را که وارث گذشته ای ویران و مخروبه ای از مدیریت های پیشین است تحلیل و تحقیر می کنند؟..
6) دیگر عامل تحقیر عملکرد یک تیم اجرایی کوتاه مدت اما موفق، لابی های منفعت طلب است، منظور از منفعت طلب جنگ های روانی و تحمیلی سیاسیون اقتدارطلب است.
ببینید، بی ثباتی در سیاست و ائتلاف های پشت پرده انتخاب مدیران ارشد زمانی اتفاق می افتد که این ائتلاف از حضور بعضی افراد که ثبات کلامی ندارند و سست عنصر و خودمحور و جزم اندیش هستند، تشکیل شده باشد در صورتیکه یک استاندار در مقابل مردم مسئول است، نه در برابر شخصیت های سیاسی، چرا که تمام مشکلات و کمبودهایی که مردم آنها را لمس می کنند و در روزمره با آنها زندگی می کنند پای استاندار یک استان نوشته می شوند درصورتیکه عملکردهای مثبت و خوب را پای دولت ملی و بعضاً جریانی که ایشان را انتخاب کرده است، بنابراین بی انصافی نسبت به مواضع استاندار یک عمل محفلی و از محصول میل سرخوشی می تواند باشد و نه با علم به اوضاع و احوال این روزهای مردم استان.
7) عامل دیگر تهدید و تحقیر عملکرد مثبت استاندار شریعتی توسط اپوزیسیون متحدالرأی، این می تواند باشد که این بزرگوار(استاندار) در مقابل حقوق و منافع مردم هیچگونه نگرش حزبی و دلبستگی سیاسی به خودش راه نداده کما اینکه بی توجهی به شخصیت های سیاسی هم نداشته است، حقیقتا وی از جمله شخصیت های کاریزماتیک سیاسی با معنویت است که بنده به شخصه معتقد هستم که سکان شورای سیاستگذاری سیاسیون استان را میتواند مدیریت کند، چرا که جوانانِ رو به رشد کنار ایشان احساس امنیت و در نتیجه قوت اندیشه و شکوفایی را از خود بروز می دهند و این از اساسیترین نیازهای جامعه دانشگاهی و بیرون دانشگاهی در جهت توسعه سیاسی و فرهنگی نیز است.
بنابراین در این شرایط سفت و سخت اجتماعی خیلی دشوار می توان جلب نظر همگانی را در جهت توسعه ای موفق و به دور از حاشیه توأما با ائتلاف توده و نهادهای مردمی و مراجع حکومتی برای چانه زنی با سیستم دولت ملی و برای کسب امتیاز و تزریق آن میان مردم توسط دولت محلی که عالی ترین نماینده آن استاندار است، رقم زد..
مگر اینکه استانداری صبور و پاک دست و مردمدار با تیمی متشکل از هیئت های معتمد و بلندپایه دانشگاهی در سطح اساتید و در سطح دانشجویان برای کادرسازی و استفاده میدانی در آینده استان و کشور بشود.
و این هیچ منافاتی با مطالبات شهرواندان (اقوام مختلف) ندارد، چرا که شهروندان قلب و بدنه اصلی همین اقوام هستند و دانشجویان و اساتید نیز فرزندان همین اقوام مطالبه گر و معیشت خواه هستند، علی ای حال....
اتفاقات و انتقادات شدید اخیرِ افراد برون سیستمی که هیچگونه نگرانی و حراسی نسبت به مواضع بی مسئولیتی خود در بدنه دولت و یا بدنه شهروندان و یا مظلومیت اقوام محجوب ندارند خدا پسندانه نیست.
استاندار وقت یک محبوبیتی دارد که بر کسی پوشیده نیست، همانطور که می دانیم در میدان سیاست همیشه بعضی شخصیتهای سیاسی به جای رقابت و محبوب نشان دادن خود در اذهان عموم از حوزه تخریب مواضع رقیب سعی بر بالا نمایان کردن خود دارند که در استان ما سالهاست که شاهد این مدل سبقت کشنده و سمّ سیاسی هستیم ولی این بار دکتر شریعتی می تواند بانی باز تولید نخبگان و روحیه جوانگرایی در سیستم اجرایی بشود، زیرا نیاز بدنه جامعه نسل امروزین مسئولینی پویا از همین نسل است، چرا که باعث شادابی تشریفات اداری و انرژی زیاد برای نشان دادن خلاقیت جوانی در فضای مدیریتی استان با مشاوره بزرگان می شود.
در پایان اشاره می کنم به عملکرد یکساله اما طاقت فرسای بهسازی زیربناهای ساختاری و بودجه بندی های ساختارساز به استان توسط استاندار جهت بهبود حقوق اولیه شهری شهروندان در مسیر اجرائیات تخصیص داده شده، با ذکر نکته ای که هیچکس به اندازه همین منتقدین از این توسعه ساختاری و زیرسازی شهری اطلاع کافی و وافی ندارند! به همین دلیل بعضی ها سعی دارند تلاش ها و رایزنی های مقام ارشد استان را که باعث توسعه زیرساخت های استان بلاخص کلانشهر اهواز و مناطق حاشیه نشین شده را به نام خود و تاثیرات حضور خود در اذهان عموم رقم بزنند و اینجاست که اخلاق نفی و انصاف نادیده گرفته می شود.
ان شاءالله که همه صاحب نظران و شخصیت های مؤثر با استاندار همراه و همدل بشوند تا به دور از بغض و ناراحتی یاران موافق هم آینده نسل پیشرو تامین شود و هم حقوق اولیه در مسیر توسعه رقم بخورد.
یادداشت: رحمت اللّٰه دانــــــا سردبیرنشریه گفتگو از دانشگاه شهیدچمران اهواز