ایمان رنجکش نوشت : مرکز آمار ایران جدیدا اعلام کرد که صنعت گردشگری آنچنان اهمیتی در اقتصاد کشور دارد که به راحتی می توان واردات گردشگر را جایگزین صادرات نفت کرد و هر گردشگر حدود ١٢٠٠ دلار معادل ٣٠ بشکه نفت درآمد ارزی به کشور وارد میکند که در مجموعه های استانی و شهرستانی نیز این مهم با مقیاس گردشگر داخلی قابل بهره برداری است.
فصل تعطیلات که فرا می رسد، مسئولان اجرایی فورا دست به کار شده و با تشکیل کارگروه ها و برنامه ریزی های مختلف در تلاش اند تا در راستای جذب گردشگر و ارائه خدمات گام های اثر بخشی بردارند.
حال سوالی که اینجا مطرح می شود این است که آیا استان گیلان اصلا نیازی به جذب این میزان از گردشگر دارد؟! با نگاهی به ترافیک حاصل در جاده ها و ازدحام جمعیت سواحل در میابیم که این استان چندین برابر حجم ظرفیت خود از مهمانان سراسر کشور پذیرایی می کند. اما با نگاهی دوباره می توان پی برد که استقبال از این حجم از مسافران نه تنها کمک درست و حسابی به اقتصاد منطقه نکرده بلکه به یک اپیدمی در روند توسعه استان تبدیل شده و باید گفت که مشکل اصلی ما در جذب گردشگر نیست بلکه در چگونگی بهره برداری از ظرفیت این حجم از گردشگران است.
آری؛ هنوز ما نتواسنتیم از گردشگری که وارد این استان می شود حداقل درآمد را از جیب وی به سمت اقتصاد بومی سرازیر کنیم. مثلا گردشگری که بدلیل گرانی هتل و سوئیت با زدن یک چادر در اطراف خیابان مشکل اقامت خود را حل می کند نمی تواند گره ای از مشکلات این استان باز کند و تنها ماحصل گردش این توریست در استان ما همان کیسه زباله ای است که به ارمغان می آید و این یعنی این همه تدارک و هزینه در عرصه گردشگری مساوی با هیچ بوده و این نعل از ابتدا وارونه نصب شده است.
به امید آنکه از سوی مدیران اجرایی شاهد برنامه ریزی و ارائه راهکارهای بهره گیری لازم از ظرفیت گردشگران باشیم نه راهکارهای جذب حداکثری گردشگر. چرا این استان به طور سالانه همواره این حجم از مسافران را پذیراست و نوک پیکان توجه ها باید به سوی بهره برداری حداکثری از این ظرفیت قرار داشته باشد.