هنوز آنقدرها نگذشته از روزی که مریم میرزاخانی برنده جایزه فیلدز شد؛ جایزه ای که از آن به عنوان نوبل ریاضیات یاد می شود و هر چهار سال یکبار به ریاضیدانان زیر چهل سال که دستاوردهای برجسته ای در حوزه ریاضیات داشته اند، تعلق می گیرد. شهریورماه سال 93 بود. خبر که رسید، در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری شوری بر پا شد. این افتخاری بود که همه فعالان حوزه علم و فناوری خود را در آن شریک میدانستند. دختری از ایران، بانویی از دانشگاه شریف، که در دوره دانشآموزیاش دوبار مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی را به گردن آویخته و برای کشورش به ارمغان آورده بود، توانست یکبار دیگر نام دانشمندی از ایران را در دنیا بر سر زبانها بیندازد. یادم هست همان وقت صفحاتی را در ماهنامه سرآمد که بنیاد ملی نخبگان منتشر می کند به او اختصاص دادیم. آقای دکتر ستاری یادداشتی نوشت و به او تبریک گفت و تاکید کرد که: «مایه مباهات است که دکتر مریم میرزاخانی فارغ التحصیل دانشگاه شریف، مهم ترین جایزه جهانی ریاضی را کسب کرده و برای ما ایرانیها باعث افتخار و غرور است که بشنویم یک بانوی جوان فرهیخته ایرانی موفق به دریافت آن شده است...»
امروز که این سرمقاله را مینویسم، بعد از گذشت کمتر از چهارسال یک بار دیگر نام او در میان اهالی علم و فناوری ولوله ای برپا کرده... این بار اما به جای تبریک و شادباش، صفحه هایشان را سیاه کرده اند و نوشته اند: از شمار دو چشم یک تن کم/ وز شمار خرد هزاران بیش... مریم میرزاخانی در چهل سالگی در حالی که هنوز عنوان آخرین برنده مدال فیلدز را به همراه داشت، از دنیا رفت... روحش شاد باشد و راهش که راه دانشمندان و افتخارآفرینان ایرانی است، پر رهرو باد، که او خود از روندگان راه دانشمندانی بود که توانسته بودند عصر طلایی تمدن ایرانی اسلامی را رقم بزنند؛ بزرگانی چون ابن سینا و بیرونی و بوزجانی و... این افتخار نهفقط برای او بود که برای ما هم چراغ امیدی افروخت. نه فقط مریم که همه دانشمندان جوان ایرانی که در درون و بیرون مرزها، به کار تحقیق و پژوهش و خلق و افزودن چیزی بر دستاوردهای علمی بشر مشغولند، همه ایرانیانی که در جایجای جهان سهمی بر افزودن سطری به دستاوردهای دانش و فناوری بشر دارند و اینگونه نام ایران را در صفحه های تاریخ علم و فناوری جهان زنده نگه می دارند، نگهبانان این آتش امیدند. چهار سال پیش که مریم مهم ترین جایزه ریاضیات را به دست آورد، توانست به همه ما یادآوری کند منزلتی که علم برای یک سرزمین به ارمغان می آورد، همچون شأنی که دستاوردهای هنری برای کشوری به ارمغان میآورد، بیرقیب است؛ که علم و هنر هر دو از پاسداران صلح و دوستیاند و هر دو زبان مشترکی هستند بین تمام مردم جهان که فارغ از خطوطی که مرزها بین آنها کشیدهاند و فارغ از رنگ و نژاد و مذهب، آنها را به هم پیوند میدهند. صاحبان علم و هنرند که به خودی خود پاسخ دندانشکنی می شوند به صاحبان قدرت های زورگو، آنها که می خواهند مرزهایشان را ببندند و دور خودشان حصار بکشند و گستاخی را تا آنجا پیش می برند که تاکید می کنند: ما اجازه نمی دهیم ایرانیان به سرزمین ما وارد شوند و خانواده های ایرانی را از دیدن فرزندانشان محروم میکنند... آنها درست همین جا و در مقابل صاحبان علم و هنر است که ناگزیر می شوند به لب فرو بستن و سر افکندن. در این هنگامه است که مرگ مریم یک بار دیگر به ما یادآوری می کند که صاحبان علم و هنرمان را قدر نهیم و بر صدر بنشانیم. شبیه مریم، فرزندان ایران، در جایجای جهان کم نیستند که قلبشان برای ایران میتپد و هرجا که افتخاری میآفرینند به ایرانی بودنشان با افتخار و با صدای بلند تاکید میکنند. آنها هرجای دنیا که باشند سربازان سرزمین مادریاند، نام فارسی روی کودکانشان می گذارند، برای آنها قصه ها و افسانه های ایرانی را لالایی می گویند و عشق به این سرزمین را با واژه ها به جانشان می ریزند. درست است که آنها دارند دینشان را به سرزمینشان ادا می کنند و هرچه برای این مام میهن کنند، باز هم در مقابل آنچه او به رایگان به ما بخشیده، اندک است، اما این نافی وظیفه ای که ما به عنوان متولیان امر علم و فناوری در کشورمان داریم، نیست. ما در طول سال های اخیر توانسته ایم ارتباط فراگیری با نخبگان و دانشمندان جوان ایرانی غیرمقیم در سراسر دنیا برقرار کنیم. بسیاری از آنها حتی در این سال ها به سبب امکانات و زمینه هایی که برای حضورشان در کشور فراهم شده است، به کشور بازگشته اند. ما حتی زوج های نخبه ای داریم که در خارج از کشور صاحب فرزند شده اند و حالا با فرزندانشان به ایران بازگشته اند. اینها هم توان علمی و فناوری خودشان را به ایران بازگردانده اند و هم ژنشان را. به این ترتیب نه فقط برای امروز ایران کاری کرده اند، بلکه ارتباط فرزندانشان را هم با سرزمین مادریشان برای همیشه تضمین کرده اند.
همچنان که رهبر فرزانه انقلاب فرموده اند: «مهمترین امکانات ما نیروی انسانی ماست؛ نیروی انسانی بااستعداد، کارآمد، جوان، پرانگیزه.[...] این نیروی انسانی چیز کمی نیست؛ این بالاترین منبع پیشرفت برای یک کشور است...» حفظ ارتباط با این جوانان دانشمند و نخبه و خلاق، ایجاد زمینه ها و مشوق هایی برای بازگشت شان به کشور، تضمین کننده استمرار نیروی انسانی باهوش، مستعد، توانمند و افتخارآفرین در کشورمان خواهد بود.