به گزارش برنا، پیش از این قرار بود ماشین در خدمت انسان باشد. قرار بود انسان با ماشین کارها را آسانتر انجام دهد اما ماشین انسان را در خود بلعید. و حالا این انسان است که در خدمت ماشین است. و حتی ماشین احساس‌هایی مانند عشق و نفرت را هم در خود گرفته است. زندگی ماشینی که در دانلود کتاب "مردی به نام اوه" با طنزی زیبا اما گزنده آن را به باد انتقاد می‌گیرد.
مردی به نام اُوه داستان روان و صمیمی از زندگی مردی است که یک سال دیگر وارد شصت سالگی می‌شود. دورانی از پیری که حال و هوای دیگری دارد. مردی که قرار نبود زندگی‌اش به اینجا برسد. در ابتدای داستان اوه ضمن گلایه از اتفاقات زمانه و غلبه زندگی ماشینی از خودش سوال می‌کند: این روزها مردم فقط کامپیوتر دارند و دستگاه قهوه ساز و جامعه‌ای که در آن هیچ کس نمی‌تواند به طریقی منطقی با دست بنویسد و قهوه دم کند به کجا می‌رود؟ به کجا؟
اوه با این سوال است که به مخاطب تلنگر می زند که زندگی در سیطره ماشین قرار است به کجا ختم شود و تا کی ادامه پیدا کند. او می‌خواهد یک کامپیوتر بخرد و با رفتاری غیر معمول جعبه نه‌چندان بزرگ و سفید آی‌پد را جلوی صورتش تکان می‌دهد و می‌پرسد: "خب! ببینم، این یکی از همون اوپَد هاس؟" و فروشنده که مرد جوانی است در جواب می‌گوید: " بله، آی‌پده. بعضی‌ها بهش می‌گن تبلت، بعضی‌ها هم بهش می‌گن رایانه لوحی. آدم می‌تونه با دیدگاه‌های مختلف بهش نگاه کنه" و داستان با دیدگاه‌های مختلف به زندگی ماشین و زیباترین و ساده‌ترین احساسات انسانی را بیان می‌کند.
مردی به نام اوه که رمانی ساده و صمیمی است به قلم فردیک بکمن نویسنده و وبلاگ نویس سوئدی نوشته شده است. رمانی که مورد توجه مردم سوئد و سراسر دنیا قرار گرفت. و مردم با خرید کتاب نشان دادند هنوز مفاهیمی چون مسئولیت پذیری، عشق، کمک به دیگران، گریز از تنهایی و رهایی غلبه ماشین بر زندگی برای آنها مهم است. " اصلا به کجا می‌رویم اگر هر کس اتومبیلش را هر جا که عشقش می‌کشد پارک کند؟ برای اوه روشن بود که دنیا به هم می‌ریزد".
این کتاب خواندنی که تا کنون 600 هزار نسخه از آن به فروش رفته است به 30 زبان دنیا ترجمه شده است. نسخه مکتوب کتاب را انتشاراتی چون نشر نون و چشمه در ایران روانه بازار کتاب کرده‌اند و نسخه الکترونیکی آن را نیز نرم افزار کتاب خوان فیدیبو در اختیار علاقمندان قرار داده است تا خرید کتاب ودانلود کتاب با روشی آسانتر صورت گیرد.
کاربران می‌توانند برای دانلود کتاب، فیدیبو را که اولین فروشگاه قانونی کتاب الکترونیک فارسی در ایران است را به صورت رایگان بر روی کامپیوتر، تب لت و یا همان آی پدی که اوه می‌گوید، و یا گوشی نصب کنند تا بتوان خرید کتاب رمان مردی به نام اوه را با ترجمه فرناز تیمورازف را انجام دهند.
از آغاز فعالیت رسمی فیدیبو بیش از چهارسال است که می‌گذرد و این فروشگاه قانونی با خرید کتاب به بیش از 12 هزار نسخه از سوی 300 ناشر ایرانی دانلودکتاب را در اختیار کاربران قرار می‌دهد. این فروشگاه که بر اساس استانداردهای جهانی صنعت نشر منطبق شده است با رعایت کامل تعهد جهانی حق تکثیر، خرید کتاب مردی به نام اوه را در اختیار کابران قرار داده می‌دهد که با دانلود کتاب می‌توان به آن دسترسی پیدا کرد.
این داستان که انسان و جامعه مدرن را با طنزی شیرین و جذاب نقد می‌کند، پرفروش‌ترین کتاب سال سوئد، پروفروش ترین کتاب سایت آمازون در سال ۲۰۱۶ و رتبه یک نیویورک تایمز را بدست آورده است.
در دانلود کتاب، اوه چیزهایی را درک می‌کنید که با ضمیر ناخودآگاه‌تان سر و کار دارد. پس از دانلود کتاب اشیای زیادی پیش چشمان شما صف می‌کشند! بتون و سیمان، شیشه و استیل، ابزار کار، چیزهایی که آدم می‌تواند با آن حساب و کتاب کند، نقشه و طرح خانه را، چیزهایی را که آدم بتواند روی کاغذ پیاده کند اما در عین حال مسئولیت پذیر است. چون وقتی آدمهایی مثل اوه در چنین شرایطی خودشان به میل خودشان مسئولیت را به عهده نگیرند، همه جا هرج و مرج می‌شود.
زمانی که دانلود کتاب مردی به نام اوه تمام می‌شود، شما با مردی آشنا می‌شوید که شخصیت منزوی دارد، گوشت تلخ و آدم گریز است و با حوادثی چون مرگ مادر و پدر و اتش گرفتن خانه پدری به نوعی با آدمهای اطراف بیگانه شده است. در عین حال او شخصیتی درستکار دارد که حتی در بدترین موقعیتها هم کارش را درست انجام می‌دهد.
در طول عمرش سرکار رفته، در کل زندگی‌اش یک روز هم مریض نشده، مشکلات خودش را داشته ولی تحملشان کرده و مسئولیت پذیرفته. اما این روزها دیگر کسی مسئولیت قبول نمی‌کند. این روزها همه چیز حول کامپیوتر می‌چرخد. و این نسل جدید است که به اوه می‌گوید" خوبه آدم یه کم ترمزش را بکشه".
نسلی که در دانلود کتاب اوه نام آنها را نسل مرده شور برده گذاشته است. نسلی که 31 سال دارند و شلوارهای زیادی تنگ می‌پوشند و دیگر قهوه عادی نمی‌نوشند و هیچ کدامشان نمی‌خواهند مسئولیت بپذیرند. همه جا پر شده از مردک هایی با ریشی کوتاه میمونی که شغلشان را عوض می‌کنند و زنشان را عوض می‌کنند و مارک اتومبیلشان را عوض می‌کنند. تمام مدت. هر وقت که عشقشان بکشد.
اما پس از دانلود کتاب مردی به نام اوه می‌بینید که او هیچ وقت مارک اتومبیلش که ساب است تغییر نمی‌دهد. زنش سونیا را که حامله است و اتفاقا با یک ماشین تصادف می‌کند و فلج می‌شود را هرگز ترک نمی‌کند و این عشق بین اوه و سونیا است که داستان را جذاب می‌کند. در دانلود کتاب با این موضوع مواجه می‌شوید که اگر کسی از اوه می‌پرسید زندگی‌اش قبل از ازدواج چگونه بوده، پاسخ می‌دهد تا قبل از این که زنش پا به زندگی‌اش بگذارد اصلا زندگی نمی‌کرده و از وقتی تنهایش گذاشت دیگر زندگی نمی‌کند.
این روزها مردم فقط وسایل به درد نخور دارند. بیست جفت کفش دارند ولی نمی‌دانند پاشنه کش کجاست. خانه پر از ماکروویو و صفحه نمایش‌های مسطح است. مردم این روزها دیگر هیچ احترامی برای کاربرد درست و مناسب وسایل قائل نیستند، این روزها همه چیز فقط باید خوشگل باشد و توی کامپیوتر ذخیره شود. ولی اوه کارها را طوری انجام می‌دهد که آدم باید انجام بدهد.
مردی به نام اوه که در آن مفاهیم اخلاقی و عقاید جالب این مرد، داستان را پرکشش می‌کند و به مخاطب امروزی تلنگر می زند شاید مورد قبول جامعه امروزی نباشد، مردم می‌گفتند اوه دنیا را سیاه و سفید می بیندو او رنگی بود. همه رنگها را داشت.
دانلود کتاب مردی به نام اوه خواننده را با دلزدگی اوه از این وقایع آغاز می‌شود. او دوست دارد که زودتر این دنیا را ترک کند و پیش همسرش برود. او احساس می‌کند کاری برای انجام دادن ندارد، مردی که قرار نبود زندگی‌اش به اینجا برسد. تنها به این دلیل که تاریخ مصرف معلوماتش تمام شده و دیگر یک کامپیوتر کارش را انجام می‌دهد. پس تصمیم می‌گیرد خودکشی کند اما آشنایی با یک زن ایرانی به نام پروانه که احساس دختری به او دارد و هربار خودکشی‌ها ناموفق او باعث می‌شود از این فکر منصرف شود.