صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

رفع حصر؛ یک راه و ۲ پایان

۱۳۹۶/۰۵/۲۸ - ۱۳:۲۷:۵۱
کد خبر: ۶۰۱۹۳۳
آتش تهیه شدید اصلاح‌طلبان و رسانه‌های غربی همسو – به‌خصوص بی‌بی‌سی- نشان از سناریویی است که می‌خواهد اولین ثمره انتخاب روحانی را رفع حصر معرفی کند.

به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، دکتر عبد‌الله گنجی در روزنامه جوان نوشت: آتش تهیه شدید اصلاح‌طلبان و رسانه‌های غربی همسو – به‌خصوص بی‌بی‌سی- نشان از سناریویی است که می‌خواهد اولین ثمره انتخاب روحانی را رفع حصر معرفی کند. اما  رفع حصر الزاماً به پایان مدنظر اصلاح‌طلبان ختم نخواهد شد. بعد از هزاران توئیت، پست، موضع و برنامه تلویزیونی در رسانه‌های غربی درصدد ارائه چهره‌ای مثبت از نظام در فردای رفع حصر برآمدند. انگاره ذهنی آنان این است که نظام رفع حصر را به مثابه «ضربه به اقتدار» خود می‌داند لذا درصدد برآمدند انجام رفع حصر را «قهرمان شدن نظام» معرفی کنند. البته این جماعت به تجربه آموخته‌اند که نظام جمهوری اسلامی نه تحت فشار تصمیم می‌گیرد و نه رهبران آن «محبوبیت غیرحق» و به هر قیمت را زیبنده خود می‌دانند. تجربه محاکمات 20 سال گذشته نشان می‌دهد که اصلاح‌طلبان به صورت مطلق محکومیت‌های خود را ناحق و سیاسی دانسته‌اند و هیچ موقع به احکام قضایی در خصوص افراد خود تمکین نکرده‌اند و تلاش کرده‌اند با اجتماعی کردن مسئله، چهره‌ای وارونه از نظام ارائه دهند.

بنابراین تقاضای محاکمه به جای آزادی را ریاکارانه طرح می‌کنند و اعتقادی به محاکمه و پذیرش نتایج آن ندارند. اگر بپذیریم که این جماعت می‌دانند نظام تحت فشار تصمیم نمی‌گیرد پس این همه سروصدا برای چیست؟ بدون تردید هدف همان بود که دم خروس سازمان حقوق بشر همزمان با اعلام اعتصاب غذای کروبی بیرون زد و به صورت آنلاین بیانیه نگرانی صادر شد. اصلاح‌طلبان داخل و خارج به دنبال تولید مسئله حقوق بشری برای نظام هستند و همزمانی ممنوع‌المعامله شدن 152 تن از کارکنان بی‌بی‌سی و اعتصاب کروبی نمی‌تواند دو مسئله مجزا باشد، خصوصاً اینکه تقی کروبی یک پای ثابت بی‌بی‌سی است.

رفع حصر یا به آزادی منجر می‌شود یا به محاکمه، اما پیش‌نیاز آن درک متقابل نظام و مخالفان حصر از چیستی مسئله است. فهم نظام با اصلاح‌طلبان از چرایی حصر 180 درجه متفاوت است و با این تفاوت حداکثری رسیدن به راه‌حل واحد و مشترک ناممکن است. اصلاح‌طلبان بر این باورند که حصر رسانه‌ای این افراد از سوی نظام برای پیشگیری از احتمال تکرار آن حوادث تلخ است و بعضاً به صورت تلویحی می‌خواهند از نظام نگرانی‌زدایی کنند و از قاعده «شتر دیدی ندیدی» استفاده می‌کنند، اما به نظر می‌رسد حصر این افراد از خاستگاه نظام نه صرفاً برای پیشگیری از تکرار ماجراهای تلخ است، بلکه به دلیل پیشگیری از اعدام است.

وقتی جرم این افراد را در یک بسته قضایی در اختیار حقوقدان قرار دهید، طبق قانون مجازات اسلامی گزینه‌ای جز اعدام نخواهد گفت و بدیهی بودن جرم، تشکیل دادگاه را صرفاً به مثابه «تشریفات قضایی» نشان می‌دهد، اما نظام به پاس زحمات این افراد برای گذشته کشور، مصلحت را در تقلیل جرم به «حصر رسانه‌ای» دانسته است، لذا اصرار اصلاح‌طلبان به رفع حصر با توجه به جرم این افراد، الزاماً به آزادی منجر نخواهد شد و ممکن است نظام با لبیک به خواسته اصلاح‌طلبان پایان حصر و شروع محاکمه را آغاز کند که شاید ناخوشایندتر از امروز باشد.

اگرچه اکنون هم بخشی از اصلاح‌طلبان که در معارضه با نظامند، نان حصر را چرب‌تر از نان رفع حصر می‌دانند و به طریق اولی اعدام را آورده بهتری برای خود می‌دانند. بدون تردید بخش خارج از نظام اصلاحات اعدام را مطلوب خود و آن را به مثابه «مسئله‌ای بحران‌ساز» برای نظام و قابل بهره‌برداری می‌داند. این جماعت که آرزویی جز تولید بحران برای نظام ندارند منتظر اعدام هستند و عوایدی را برای خود در فردای آن تعریف کرده‌اند. آنان خونخواهی را برای معارضه با نظام مفیدتر از مطالبه رفع حصر می‌دانند. اگر آنان دلسوز این سه نفر هستند و در این مسئله صداقت دارند نظام را به سمت اعدام هل ندهند. اگر اصلاح‌طلبان دنبال رفع حصر (آزادی) بودند، حتماً به صورت رسمی و علنی تکلیف خود را با طرح دروغین تقلب و شعارهای مطروحه علیه نظام و انقلاب در خیابان‌های تهران روشن و اعلام برائت می‌کردند.

نظر شما