به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا، وقتی صحبت از اخلاق می شود ناخودآگاه دایره واژگان، آن قدر وسیع می شود که می توان آن را تا مرکز فلسفه ذهنی انسان و یا جهان بینی افراد مختلف گسترش داد. اما ورزش و فوتبال در زمان ما پا را از یک سرگرمی فراتر گذاشته و به یک صنعت تبدیل شده به طوری که در کشورهای پیشرفته، صنعت ورزش بین 6 تا 12 درصد از درآمد ناخالص ملی را تشکیل می دهد.
اینکه این صنعت در کشور ما به لحاظ درآمدی در کجا قرار دارد، بحثی است که در این مقوله نمی گنجدو البته از آن هم هیچ آماری در دست نیست. قلم ما زبانش مو در آورد آنقدر تکرار کرد نظام جامع باشگاهداری، خلأ قانونی و... بسیاری از موارد دیگر که خوشبختانه درباره این موارد گام های موثری توسط وزارت ورزش برداشته شده و امیدواریم مجلس در این راه دولت را کمک کند. به هر ترتیب موضوع مورد نظر چیز بسیار مهمتری از مباحث مادی است، بحث اخلاق در ورزش بویژه آن هم در ورزشی که تاثیرات آن به طور محسوس در جامعه لمس می شود از هر جهت فرق می کند و ما به طور موقت و بدلیل محدودیت زمانی در یک گزارش نمی توانیم در حال حاضر به این موضوع بپردازیم که متاسفانه عده ای اخلاق ورزشی را در هر جا دست آویز مقاصد خود برای ظهور در این عرصه ای قرار می دهند.
موضوع این است که ورزش ما که بخش کوچکی از فرهنگ ما به شمار می رود، برگرفته از اخلاق است یعنی فرهنگ (آن هم نه فقط در کشور ما) برگرفته از اخلاق است، شما هیچ رفتار و یا اتفاق دور از فرهنگی که به اصطلاح به آن بی فرهنگی می گویند را نمی توانید مثال بزنید که در آن اخلاق لحاظ شده باشد یعنی اگر اخلاق رعایت شود، به تبع آن فرهنگ هم رعایت شده است.
در فرهنگی که بیش از سه هزار سال قدمت دارد و حدود نیمی از آن اجین شده با اسلام است بی اخلاقی هیچ جایی ندارد، آموزه های دینی به ویژه در دین ما اخلاق مدارانه است پس این اخلاق را چه می شود که برخی ورزشکاران ما در رشته های مختلف گاهی بی اخلاقی می کنند.
ورزشکار ما الکل مصرف می کند، پشت فرمان می نشیند یک بار فردی را ضرب و شتم می کند و یکبار عابری را زیر می گیرد هر دو بار هم در میان بی اخلاقی و به نوعی پا به فرار می گذارد، اخلاق به کنار وجدان انسانی چه شد؟
بعد نیست از دید و نگاه پیشکسوتان به بحث وارد شویم، دو فصل پیش بود که بازیکنان پرسپولیس دست به اعتصاب زده بودند، همان موقع که آقای گلمان بیرون آمد و به اصحاب رسانه گفت: بزرگ این تیم من هستم!همان روز با آقای حسین کلانی در این باره صحبت می کردم او در مواجه با این موضوع گفت مقصر این کار من هستم دلیلش این است که من پیشکسوت به این جوان چه چیزی یاد نداده ام،که از او آن را بازخواست کنم البته این از بزرگ منشی کلانی بود، اما از طرفی پربیراه هم نمی گفت. اگر از این نکته بگذریم که فرهنگ ایرانی یعنی اخلاق و آن را در این صنعتی شدن ورزش و فوتبال فراموش شده بدانیم (در حالی که اینگونه نیست و نباید باشد) ما واقعا به جوانان در ورزش از اخلاق چه یاد داده ایم؟
مثالی دیگر سال آخر حضور ناصرخان حجازی در استقلال بود، با عذر خواهی از تمامی بزرگان عرصه فوتبال و رسانه.. در اینجا هم اجازه بدهید، یادمان برود برخی از آقایان امروز، آن موقع به هر دری می زدند تیم استقلال با حجازی نتیجه نگیرد ودر آخر هم موفق شدند. یکی از دوستان ناصرخان می گوید با مرحوم حجازی گپ می زدیم، حجازی به من گفت نمی دانم تیم چرا نتیجه نمی گیرد، برخی بازیکنان انگار به استقلال می آیند، فوتبالشان تمام می شود،که من هم به ناصرخان گفتم شما این را در نظر بگیر که این بازیکنان در جو تهران به نوعی غرق می شوند و اطرافیانی که دارند باعث می شوند که فوتبال یک اولویت برای آنها نباشد.ناصرخان سری تکان داد و حرف من را تائید کرد.
این موضوع مربوط به سال 86 است پس آن زمان تازه مشکلی به نام عدم رعایت موازین اخلاقی در ورزش در حال ایجاد شدن بود که هم اکنون به معضلی افسار گسیخته مبدل شده و باید فکری اساسی برای آن کرد؟ بله این درست است که بازیکن حرفه ای باید قبل از10 شب خواب باشد و ده ها باید دیگر را رعایت کند تا روند صعودی پیشرفت را طی کند.
حالا باید چه کرد؟
شاید صحبت های نکیسا در این باره بسیار مهم باشد. او به برنا می گوید بعد از جام جهانی با تیمی اروپایی قرارداد بستم اما ابتدا به صورت قرضی به لیگ دسته دوم آن کشور رفتم وقتی با این تیم به توافق رسیدم و قرارداد بستم تماس گرفتم تا برای رفتن به تمرین هماهنگ شوم به من گفتند شما باید ابتدا در کلاس بروی، پرسیدم چه کلاسی؟ گفتند کلاس اخلاق.
او در ادامه توضیح می دهد، من فردا با یک دفتر و مداد به کلاس در محل آکادمی باشگاه رفتم آنجا یکی از فوتبالیست ها مربی کلاس بود و من هم تنها شاگردش. او به من چگونگی و طرز رفتار با هواداران، مربیان، بازیکنان و تماشاگران را در حالات مختلف گفت و من یادداشت کردم و یاد گرفتم حتی چگونگی عکس گرفتن و امضا دادن به هواداران و همه چیز.
چند ماه گذشت تا اینکه من به تیم اصلی خودم در دسته اول بازگشتم. تماس گرفتم برای رفتن تمرین آن وقت باز هم به من گفتند شما ابتدا باید کلاس بروی، به آنها توضیح دادم من این کلاس را گذرانده ام، اما جواب جالب بود آنها به من گفتند: این کلاس ها فرق می کند، چرا که سطح لیگ یک با دو با هم تفاوت دارد، میزان مشهور بودن و هواداران تفاوت دارد و قانون به گونه ای بود که ما در این کلاس ها اگر شرکت نمی کردیم باشگاه مجوز بازی کردن به ما را نمی توانست بدهد.
شاید مهمترین بخش صحبت نکیسا در این باشد که او طبق قانون در کلاس هایی شرکت کرد که تمامی بازیکنان که می خواهند در لیگ آن کشور بازی کنند باید سر کلاسی بنشینند که چند ساعت هم بیشتر طول نمی کشد ولی بازیکن یاد می گیرد چگونه با شهرت، پول زیاد و آداب معاشرت آن کشور خودش را وفق دهد.
صحبت های نکیسا نشان می دهد که فوتبال حرفه ای نیازمند اخلاق است نه به لحاظ اختیار بلکه به لحاظ اجبار. بازیکنی که از شهرستان با قرارداد ناچیز، به یکباره وارد محیطی می شود که درآمد میلیاردی دارد و زرق و برق زندگی در پایتخت او را تا حدی تحت تاثیر قرار می دهد که از لباس پوشیدن تا کلامش تغییر می کند، حتما باید به او یاد داد حرفه بودن یعنی چه؟
پیش از آن که موضوع تصادف یک فوتبالیست به عابر پیش بیاید باز فوتبالیست هایی وجود داشتند که تحت تاثیر الکل یا متاسفانه مصرف مواد، کارشان به پلیس بکشد و یا اینکه در پارتی شبانه دستگیر شوند که مدیر باشگاه یا مدیر برنامه های بازیکنان بخواهد به این و آن رو بیندازد تا آقای ستاره یک شب در بازداشتگاه نخوابد! اما بالاخره باید این موضوع مطرح شود و یک بار برای همیشه حل شود.
در این جا باید بر این نکته تاکید کنیم که بازگو کردن نام ورزشکار هیچ سودی برای کسی ندارد و به نوعی پاک کردن صورت مسئله است.هیچ معلوم نیست با این اتفاقات فوتبال ما به کجا می رود؟ البته نه فقط فوتبال ما بلکه سایر ورزشکاران هم همین گونه است آقا یا خانم هم ندارد؟؟؟
به قول معروف، مورد داشتیم که با یک بار اعزام کمیته انضباطی فلان فدراسیون، فلان بازیکن را محروم می کند؟ به راستی راهکار چیست. آیا ورزش ما وفوتبال ما نباید برای ورزشکار حرفه ای تا این حد آموزش بدهد که ساعت خواب ورزشکار ساعت چند است؟فراموش نکنیم پیش شرط و محرومیت طبق قوانیین فیفا و سایر فدراسیون ای جهانی تحت تاثیر قوانین داخلی است.
آنچه به عنوان یک راهکار بازدارنده به ذهن نگارنده می رسد این است که چرا در قرارداد میلیاردی بازیکنان فوتبال به عنوان یک پیش شرط ذکر نمی کنیم که دستگیری توسط پلیس به هر دلیل اخلاقی جریمه ای بین 20تا30درصد کل قرارداد را دارد؟آنوقت کدام ستاره به خودش اجازه می دهد در پارتی شبانه حضور پیدا کند؟همین بحث مصرف ترامادول و قرص هایی که دوپینگ نیست، معظلی که باید به آن هم مانند همین موضوع پرداخت؟این را هم می توان به عنوان پیش شرط در قرارداد بازیکنان گنجاند؟
شاید گواه این ادعا را در صحبت های رضا شاهرودی بتوان ثابت کرد. این هافبک با اخلاق فوتبال ایران در این باره به برنا می گوید: باشگاههای ما در اعتیاد بازیکنان به سیگار، قلیان و متادون تقصیر دارند. من زمانی که بازی می کردم مدتی در ترکیه حضور داشتم، در یکی از بندهای قراردادم این موضوع گنجانده شده بود که بازیکن اگر از ساعت 10 شب به بعد بیرون دیده شود، جریمه سنگینی میشود. در ایران هم بایداینکار توسط باشگاهها انجام شود. بازیکن باید کنترل شود و این حق مسلم باشگاههاست. در این میان شاید در برخی مواقع تر و خشک با هم بسوزند ولی از خیلی اشتباهات می توان جلوگیری میشود.
پس در پایان باید این گونه نتیجه گرفت که بی اخلاقی در هر شکل آن قابل کنترل است و مانند تمام دردهای دنیا پیشگیری که شامل آموزش می شود بهتر از درمان و پیگیری است؟ در پایان امیدواریم ما بتوانیم ابتدا از طریق آموزش در سطوح پایه و بعد از آن با تغییراتی در قوانین مربوط به قراردادها برای همیشه جلوی معضلی که می تواند گریبانگیر ورزش و فوتبال شود را بگیریم.