به گزارش خبرگزاری برناازلرستان ؛محمد جعفری شاعر طبیتگرد وکوهنورد اهل خرم آبادکه با سن وسال بالا،زندگی اش همچون جوانی اهل ذوق و جسور باکوه وشعر درآمیخته است در گفت وگو با خبرنگاربرنا فاصله گرفتن جوانان لر از فرهنگ بومی وادبیات لری را باعث خاموشی چراغ ادبیات لری می داند؛با این شاعر کوه گرد وطبیعت دوست در خصوص علایق او و نگاهش به طبیعت وشعر لری مصاحبه ایی انجام داده ایم که در پی می خوانید:
*.استاد، خودتان را معرفی کرده و مختصری از شرح زندگی خودتان را برای مخاطبین ما عرض بفرمایید ؟
با عرض سلام و ادب محمد جعفری هستم ، متولد سال 1321صادره از ملایر که در تاریخ 1329همراه خانواده به خرم اباد مهاجرت نموده ایم؛ انواع مشاغل را تجربه کردم، در نهایت به نقاشی ساختمان مشغول شدم و در حال حاضر بانشسته می باشم.
*. در چه سبکی شعر می گویید ؟
اشعار این حقیر بیشتر دل نوشته بوده و اکثراً غزل و مثنوی هستند.
3. جایگاه شعر در لرستان را چگونه می بینید ؟
بر کسی پوشیده نیست که لرستان مهد تمدن و دارای فرهنگ و قومی با ادب و رسوم غنی و سابقه تاریخی و طبیعی و دوست داشتنی است.
لرستان دارای فرهنگی غنی در زمینه های مختلف از جمله شعر و موسیقی است و از دیر باز، بازخوانی سروده های شاعران بزرگی که به زبان لری شعر می سروده اند، به عنوان بخشی از آداب و رسوم این خطئه ریشه دوانده است؛ ضمن این که بر کسی پوشیده نیست که سروده های این عزیزان ارتباطی تنگاتنگ با طبیعت دوست داشتنی لرستان داشته اند.
*چگونه بین کوهنوردی و شعر ارتباط برقرار کرده اید ؟
مگر می شود با دیدن طبیعت آنهم طبیعت لرستان انسان به تکاپو نیفتد، به قول باباطاهر بزرگ، هر انچه دیده بیند، دل کند یاد .
*.تا کنون موفق به صعود به چه قله هایی شده اید ؟
به یاری خدای بزرگ اکثر کوههای مطرح ایران به جز تفتان و هزار کرمان هر کدام چندین بار صعود کرده ام و تا پاهایم یاری کند، گامهایم بر پیکر کوه و کوهستان بوسه زنان، خواهد بود.
*دفتر شعری هم دارید، تاکنون کتابی چاپ کرده اید و یا در حال چاپ دارید ؟
همانگونه که در ابتدای عرایضم عنوان کردم سروده های اینجانب دل نوشته اند تا شعر که با گرد آوری آنها دل نوشته ای تحت عنوان "زمرمه کوهستان "در حال چاپ می باشد .
*رابطه بین هنر و طبیعت و ورزش کوهنوردی از نظر شما چگونه است ؟
همانگونه که چشم صورت زیبایی ها را می بیند و درک می کند چشم دلمان هم باید حقیقت ها را دریابد و این موثر نمی شود مگر با عقل و بدنی سالم.
*.استاد عضو انجمن شعر هستید؟ در صورت داشتن عضویت چه انتظاری از انجمن شعر دارید؟ اگر انتقادی دارید بیان بفرمایید و اینکه آیا نیاز شما را به عنوان یه شاعر توانسته اند براورده کنند ؟
خیر بنده عضو هیچ انجمن شعری نیستم و از انجایی که تو جمع آنها نبوده ام، قطعاً انتقادی هم ندارم انتظاری که دارم از اهل رسانه هست بیشتر با اهل ادب و شعر در ارتباط باشند زیرا بیشتر شعرای لر گمنام می میرند و واقفید که ادبیات لری و شعر بومی دارای شالوده و زیر بنایی قوی از نظر صنایع ادبی هست، نسل کنونی ما متاسفانه با اصطلاحات فاصله گرفته و گرایش بیشتری به کلمات فارسی دارند که در آینده ادامه این روند باعث خاموشی چراغ ادبیات لری خواهد شد، از سوی صدا و سیما گامهای خوبی برداشته شده ولی متأسفانه چندان اثرگذار نبوده و علت آن هم نبودن اهل ادبمان در میان مردم است.
*. با توجه به اینکه شما شاعری طبیعتگرد هستید، از مردم در زمینه طبیعتگردی چه انتظاری دارید ؟
خوشبختانه اکثر مردم پی به استفاده و نگهداری از طبیعت این امانت الهی بردهاند و به خوبی از آن نگهداری می کنند خوشبختانه تبلیغات کار ساز بوده و انجمن های زیست محیطی کار خود را به خوبی انجام میدهند، آموزشها، خوب و اثرگذار بوده و هست؛ عده قلیلی که رعایت نمی کنند غافلند از روزی که دیگر دیر خواهد بود و بنده مطمئنم با اندکی همت هرگز منتظر روزهای بد نخواهیم بود. در نهایت بنده تمام رشته های ورزشی را تجربه کرده ام با اینکه هر ورزشی جایگاه خاص خودش را دارد و برای پیروانش عزیز و دوست داشتنی هست اما در مورد کوهنوردی این نکته را بگویم که آنچه رشته های ورزشی همه خوبی دارند کوهنوردی همه را یکجا دارد.
*. از طرف مخاطبین خبرگزاری برنا از شما تقاضا داشتم که اگر ممکن هست، شعری از سروده هایتان را به انتخاب خودتان برای ما بخوانید .
قبل از خواندن شعر، ابتدا شرح حالی از رشته کوه اشتران برایتان عنوان کنم. اشترانکوه بلندترین ارتفاع کوهی در استان لرستان می باشد دو قله بلند و زیبا دارد که برای هم سینه سپر نموده اند قله سمت راست گل گل و سمت چپ سنبران می باشد ما بین این دو، قله گل گهر قرار دارد، یخچال اشترانکوه زیر پای گل گهر قرار گرفته است و آب دریاچه گهر را تامین می کند. شعری که سروده ام در این خصوص هست که آن را با کمال میل تقدیم می کنم.
اشتران گل گلت نغمه سرائی میکند
سنبران از غرورش خودستائی میکند
آب دریای گهر زیر پایت چون گهر
جمله ای دار مجلل که از غم جدائی میکند
عاشق شن اسکیت از جان گذشته بهر عشق
عاشقانت جان نترسند جان فدائی می کند
آبشار در سینه داری با صدای دلنشین
بهر حال کوهنوردان لایی لائی میکند
خوابگهی داری کبود آب در کنار برف و یخ
همچو ماه زیبنده باشد دلرابائی میکند
دل سپرده دست تو آید بسوست جعفری
تا ببوسد سنگ تو کز دور طلائی میکند
گفت گو : چنگیز کرمی