به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در برنامه ای که در تاریخ 89/10/02 با موضوع "افشاگری امام سجاد(ع) در مسجد شام" پخش شد در بخشی از سخنان خود گفت: .."در مسجد شام وقتی امام سجاد روی منبر آبروی یزید را برد، یزید دید الآن مسجد منفجر میشود، ممکن است بریزند سر یزید و در همان محراب او را بکشند. به مؤذن گفت: اذان بگو. تا مؤذن اذان گفت، امام سجاد تهدید را تبدیل به فرصت کرد. گفت: مؤذن بایست. این «اللَّهُ أَکْبَر» است من هم شهادت میدهم. بعد گفت: «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ» (صلوات حضار) این محمد جدّ من است یا جدّ تو؟! یعنی با هر اهرمی خواستند امام سجاد را ساکت کنند، نشد. اینها دینامیت بودند. قرآن میگوید: من دینامیت هستم. یعنی مواد منفجره هستم.
«لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَل» (حشر/21) اگر قرآن بر کوه نازل شود، کوه تکه تکه میشود یعنی چه؟ یعنی من دینامیت هستم. از عایشه میپرسند: پیغمبر چطور بود؟ میگوید: پیغمبر قرآن بود. مؤمن باید هرجا باشد پیدا باشد مؤمن است. نباید وا برود. ما سه رقم آدم داریم:آدمهایی که در جامعه فاسد آب میشوند. یعنی مثل هوا شل هستند. مثل آب شل هستند. آب و هوا چون شل است، در هر ظرفی شکل همان ظرف درمیآید.
آدمهایی هستند در جامعه هضم نمیشوند. مثل اصحاب کهف، رفتند در غار زندگی کردند ولی نگذاشتند فکرشان از بین برود. آدمهایی هستند حتی جامعه را عوض میکنند. مثل ابراهیم. «فَتًى یَذْکُرُهُمْ یُقالُ لَهُ إِبْراهیمُ» (انبیاء/60) پس سه رقم جوان داریم.
جوانی که در جامعه هضم میشود. جوانی که در جامعهی فاسد هضم نمیشود. کسانی که اصلاً جامعه را عوض میکنند. ما باید خودمان را نشان بدهیم. از کدام دسته هستیم.خیلی از آداب و رسومها را باید عوض کنیم.
این یک مدیریتی است ببینید. خط اسلام این بود. پیغمبر دهم هجری از دنیا رفت. راه کج شد. تا شصتم هجری که یزید روی کار آمد. 50 سال انحراف. امام حسین میخواهد این انحراف را برگرداند در جادهی صحیح. میخواهد 50 سال انحراف را عوض کند. باید ببیند چطوری؟ این فرمول دارد. از نظر علمی، روانشناسیاش، جامعهشناسیاش، تبلیغاتش، مدیریتش فرمول دارد. کسی خواسته باشد یک رژیمی را عوض کند به همین خاطر امام حسین با خودش خبرنگار به کربلا برد. که این وقایع همه ثبت شود. یک خبرنگار مرد برد، امام زینالعابدین. یک خبرنگاز زن برد... هرچه ضبط صوت داشت برد. بچههای کوچولو ضبط صوت بودند. آمدند با چشمهایشان فیلمبرداری کردند، حرفها را شنیدند، هر بچهای هرجا میگفتند: تو هم کربلا بودی. میگفت: بله بودم. آنوقت تاریخ میگفت. آنروز که صدا و سیما نبود. قدم به قدم، بچه و بزرگ، زن و مرد از حماسهی کربلا استفاده کردند. تغییر یک رژیم بنی امیه و انحراف 50 ساله را دنبال کردن این مهم است.
منبع:میزان