به گزارش خبرگزاری برنا در هرمزگان،
اینها همگی تیترهای تبلیغات یک کسب و کار تازه شروع به کار است که با بوق و کرنا ورودش را به بازار و مشتریانش اعلام می کند!
یکسال،دوسال، سه سال،شاید زودتر شاید هم دیرترزنگ پایان برخی از این کسب و کارها به صدا در می اید کسب و کاری که صاحب ان با هزار امید و ارزو به امید تسخیر بازارها و مشتریان زیاد با حساب و کتاب دقیق وارد بازار شده است مجبور به خروج از بازار می شود.
دیده بان جهانی کارافرینی جم
در گزارش سال ۲۰۱۷، اعلام نمود اولین و مهم ترین))
عامل خروج کسب و کارها از بازار و در واقع شکست کسب و کارها عدم شناخت صحیح بازار هدف و عدم سوداوری ان است...
اما براستی علت رخ دادن این مساله چیست؟!؟
ایا هر کسب و کاری که از بازار خارج می شود در ابتدا برای شکست برنامه ریزی کرده؟!ایا نمی داندبازار باید سوداور باشد؟!
پاسخ به این سوالات در مفهومی به نام فرصت نهفته است.
کسب و کار و کارافرینی مقوله ای است که هماهنگی نزدیک با مفهوم فرصت دارد.
اساسا فرایند کارافرینی با شناسایی فرصت شروع می شود.
فرصت یعنی نیاز براورده نشده،مساله و یا مشکل موجود و فرایند کارافرینی با ان اغاز می شود فرد ابتدا فرصت
(بخوانید نیاز براورده شده،نیاز و یا مشکل موجود)
بعد برای این فرصت ایده (بخوانید راه حل) ارایه می دهد سپس به ارزیابی راه حل ها اقدام می کند و در نهایت بهترین راه حل را انتخاب می کند و شروع به راه اندازی کسب و کار می کند....
فرصت زمانی ارزشمند است که نیازواقعی ،مساله و یا مشکل اساسی افراد باشد به بیان ساده تر به قدری مهم است که افراد حاضرند برای ان پول پرداخت کنند تا زمانیکه افراد حاضر به پرداخت پول برای ایده شما نباشند یعنی ان ایده نیاز اساسی ان ها نیست و دیر یا زود ایده با شکست مواجه خواهد شد.
از همین روست که شناسایی فرصت را قلب فرایند کارافرینی و اغاز کسب و کار می دانند.
ندا بهمنی کارشناس ارشد کارافرینی و مدرس دانشگاه