صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

اختصاصی برنا/ حسین کندری:

دچار بحران و کمبود بازیگر خوب هستیم/ "شنل" تم حقوق زنان را بولد مى‌کند/ نقشى مانند صحرا در سینمای ایران ندیدم

۱۳۹۶/۰۸/۰۶ - ۰۹:۴۵:۲۰
کد خبر: ۶۲۹۵۸۹
«حسین کندری» کارگردان فیلم سینمایی"شنل" از دغدغه ها و چگونگی ساخت این فیلم سخن گفت.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری برنا، "شنل" دومین ساخته حسین کندری کارگردان جوان سینما است. وی اولین تجربه فیلمسازی بلند خود را با ساخت فیلم "اینجا کسی نمی‌میرد" آغاز کرد. "شنل" داستانی زنانه را پا به پای  مشکلات یک دختر افغان به گونه ای متفاوت روایت می کند. با حسین کندری کارگردان این فیلم به گفتگو پرداخته ایم که در ادامه صحبت های وی را می خوانید:

در سالهای اخیر سینماى ایران از آثار اجتماعى که در یک آپارتمان و چند خانواده متصل اشباع شده ؛ فیلم‌هایی که شاید جنبه سرگرمى سینما را تحتالشعاع قرار میدهد. باتوجه به این تعریف از روند شکل گیرى این داستان و دغدغه‌تان از ساخت این فیلم بگویید؟

برایم مهم بود که بتوانم یک فیلم شبه نوآر یا معمایى با دغدغه هاى اجتماعى در یک شهر کوچک بسازیم که درقالب یک داستان سرگرم کننده قصه‌ای را برای مخاطب تعریف کند. به همین دلیل "شنل" را یک اثری می دانم که ژانر داستان اجتماعى صرف نیست بلکه به ژانر نوآور و معمایى خیلى نزدیک تر از ژانر اجتماعى است.
 
قصه «شنل» به موضوع مهاجرت یک دختر افغان به ایران اختصاص یافته، سناریو گره و حفره‌هاى خوبى را ایجاد مىکند که در کلیشه‌هاى مرسوم آثاری که به مهاجرت پرداخته اند، گرفتار نمی شود و مخاطب را با جزییات مشکلات این قشر از جامعه که حتی ممکن است یک ایرانی آن ها را درک نکند آشنا می کند. این خصوصیات فیلم را یک گام به جلو برده است و توانسته منتقدان را از فیلم راضی نگه دارد، خودتان این برداشت را قبول دارید؟ چه تجربیاتی در این حوزه وجود داشته که نویسنده دست به انتخاب زده و نوشته ؟

داستان "شنل" بیشتر از اینکه درباره مهاجرت یک دختر باشد بیشتر قصه یک دختر با پدر افغانى و مادر ایرانى است. این قشر از افراد که پدرشان افغانى هستند با مشکلات زیادى براى کارت اقامت و دریافت شناسنامه در کشور مواجه هستند و با تحقیق هاى زیادی که توسط من و نویسنده صورت گرفت با مشکلات آنها آشنا شدیم، این نکته را به راحتى عنوان می کنم که مشکلات این دسته از افراد فراتر از آنچه که در "شنل" تماشا کردید، است و مشکلات بخشى از جامعه را روایت کردیم که شاید در کشورمان در اقلیت باشند ولى وجود دارند و عضو این جامعه هستند.
 
آیا تجربه ای از مهاجرت و مشکلات افغان ها در اطراف خود داشته اید؟

طبیعتا در حوالى و اطراف خودم این افراد را دیدم ولی دقیقا نمى توانم خاطره اش را در این گفتگو تعریف کنم ولى مطمئن باشید که وضعیت آنها برایم ملموس بوده که تبدیل به دغدغه ساخت "شنل" شده است.
 
در سینمای ما چند آثار در این حوزه بود که به زندگی مهاجران افغان پرداخته شده، چقدر آن فیلم ها را تماشا کردید و فکر میکنید که "شنل" می تواند این دغدغه را کامل تر و متفاوت تر بیان کند؟ چرا دوباره باران کوثری را تکرار کردید با توجه به نقش آفرینى وی در فیلم "حیران" که تقریبا در همین فضا بود؟

"شنل" تنها داستان یک دختر افغان نیست و افغان بودن "صحرا" یک بخش از قصه این فیلم است فیلم چندین تم دارد که به عقیده من حقوق زنان در این فیلم تم بزرگترى را دارد، این فیلم به چند موضوع در کنار هم با رویکردهاى مختلف مى پردازد به همین دلیل تصور میکنم از آن فیلم ها متفاوت تر است اما نمی توانم بگویم که از آنها کامل تر است. به عنوان مثال "چند متر مکعب عشق" یک نگاه تحلیلى به این قشر از جامعه دارد اما "شنل" تم هاى مختلف چون بدمن، ترس، عشق صحرا به بچه اش و دوستى و رفاقت ها را دارد ولى تم اصلى "شنل" رسیدگى به حقوق زنان است که آن را بولد هم مى کند. مخاطب تا اواسط فیلم آگاه نیست که باران کوثرى نقش یک دختر افغان را بازى مى کند ولى کماکان مشکلات خودش را دارد به شکلى که در یک پلان فیلم درگیرى همسر دوست صحرا با بدمن فیلم به وجود مى آید که آیدا همسر دوست صحرا به صورت او نگاه مى کند و مى گوید "که اگر طاهر(بدمن فیلم) شوهر من را مى کشت من هیچ حقى نداشتم" همین مسئله به نظرم خلع بزرگى است که نسبت به آن خیلی حساس تر بودیم.
باران کوثری بازیگر نقش اصلی "شنل" در فیلم "حیران" هم زندگی مهاجران افغان را تجربه کرده بود آیا حضور مجدد او در محدوده قشرافغان لطمه ای به این فیلم وارد نکرد؟

اینطور فکر نمیکنم، در"حیران"باران کوثرى نقش همسر یک مهاجر افغان را ایفا مى کرد و درباره تشابه سازى باید بگویم که در سینماى ایران به لحاظ کمى دچار بحران و کمبود بازیگر خوب هستیم و زمانى که نقش اصلى فیلم خودتان که قرار است بار زیادى را به دوش بکشد به یک بازیگر بدهید تعداد گزینه ها بسیار محدود است. ولی باران کوثرى بازیگر با استعداد و باهوشى است که در تمام نقش هایى که بازى کرده استاندارد خوبى را به نمایش گذاشته است،باران انتخاب خیلی خوبی بود و باید بگویم براى من نقش تکرارى وجود ندارد چون در سینماى ایران نقشى مانند صحرا تماشا نکردم.
 
شخصیت پردازی کاراکتر رضا بهبودى و بازی که از او مشاهده مى کنیم واقعا در سطح استاندارى ارائه مى شود، استنباط شخصی مخاطب از بعضی سکانس ها و ارائه فکت های که از وی داده مى شود و صحنه هایی که او با باران کوثرى روبه رو می شود به گونه ای است که انگار فیلمساز و دوربین نمی خواهد او را مقصر نشان بدهد و بیشتر تمایل دارد وى را قربانی معرفى کند به طوری که مخاطب فیلم شاید در برخی از صحنه ها او را محکوم نمی کند آیا چنین نگاه خاکستری پشت این سکانس ها بوده و امثال کاراکتر بهبودی در جامعه را قربانی می دانید؟
انسان شناسى جز دروس دانشگاهى رشته جامعه شناسى است، اگر با این زاویه به فیلم نگاه کنیم. بزه، بزه مى آورد من در فیلم نمی خواستم بگویم که طاهر(رضابهبودی) مقصر نیست یا خودش قربانى است ولى به نظرم جرمى که به وى وارد شده باعث شده که او هم مجرم شود ولى این مجرم به هیچ عنوان جرمى که مرتکب می شود را نمى تواند به این شکل توجیه کند. با توجه به مباحث جدید جامعه شناسى روز باید فیلم را به روز بسازیم و نباید از علم روز عقب بمانیم، فیلم نمی خواهد بگوید که طاهر خاکستری است یا نه بلکه می خواهد بگوید چه می شود که یک انسان به اینجا یعنی جایی که طاهر است، مى رسد.
 


به نظر می‌رسد که فیلمنامه برای گره گشایی از گره های فیلم زیاده گویی می کند، این نکته ای است که چند منتقد هم به آن اشاره کردند و اعلام کردند که فیلم از همین زیاده گویی ضربه می خورد آیا به کار گیری واژه زیاده گویی برای این فیلم را قبول دارید؟اگر بخواهید تدوین کنید ممکن است بعضی سکانس ها را حذف کنید؟

مطمئن باشید که اگر فرصت مجدد تدوین "شنل" را داشتم حتما به این فیلم پلان هایى را اضافه مى کردم. نسخه اولیه فیلم ١٤٣ دقیقه بود که الان مخاطب نسخه ٩٣ دقیقه اى را تماشا مى کند و ٥٠ دقیقه از نسخه اولیه به دلیل سانس سینماها کوتاه کردم که متاسفانه برخى از داستان ها و روابط فیلم به دلیل جرح و تعدیل صورت گرفته ابتر مى شود. اعتقاد ندارم که "شنل" زیاده گویى مى کند.

شنل پایان بندی خاصی دارد به طوری که نوید دهنده تعادل نسبی در زندگی کاراکتر باران کوثری است و حاوی یک پیام روشن به مخاطب، اما برخی از مخاطبان این پایان بندی را نمی پسندند و شاید یکمی وضوح و شفافیت بیشتری را در این پایان بندی لازم می دانند؟ اصولا خودتان به این مسئله قائل هستید و اینکه آیا برای فیلم های داستانی پایان باز می تواند پایان جالبی باشد یا نه؟

پایان بندى فیلم بحث پیچیده اى است. برای "شنل" شاید ٤ تا ٥ پایان بندی داشتیم که البته باید بگویم که پایان بندى ایده آل من را سیستم حاکم بر سینماى ایران نمى پذیرد که ضدقهرمان و شخصی که اخاذی می‌کند پیروز شود و صحرا(باران کوثری) هم به زندگی ادامه مى دهد. این پایان مورد موافقت قرار نگرفت و پیشنهادهاى زیادی براى پایان فیلم داشتیم که همگى به غیر از پایان فعلى فیلم دور از واقعیت بود و دوست نداشتیم که این اتفاق رخ بدهد زیرا مخاطب ٩٠ دقیقه داستان رئال و واقعى مشاهده مى کند و فیلم را از منطق رئال و واقعى دنبال می کند پایان فعلی دومین پایانى است که در ذهن خودمان داشتیم تا با مخاطب صادق باشیم و دروغ نگویم.
 
شخصیت پردازی رضا بهبودی و بازیگر کودک جزو امتیاز های مثبت فیلم است چه روشی را برای بازی گرفتن از این دو نفر به کار گرفتید که آنقدر مخاطب راحت با آنها ارتباط برقرار می کند؟
در ارتباط با بازیگر کودک باید بگویم که باران کوثرى واقعا برای بازیگر خردسال فیلم وقت زیادى گذاشت و ارتباط خوبى با او برقرار کرد چون خود من شاید برای تمرین با بازیگر کودک١٠ درصد هم وقت نگذاشتم و باران کوثری بیشترین تاثیر را برای بازی گیری از شخصیت خردسال فیلم داشت. در ارتباط با رضا بهبودى باید بگویم که تجربه مشترک و طولانى که با وى در این سالها داشتم سبب شده به یک زبان مشترک برسیم، همین مسئله انجام کار را تسهیل بخشیده است و کار تیمى را در"شنل" تماشا کردید که در گام اول از نویسنده بابت خلق شخصیت بدمن طاهر تشکر میکنم و خود رضا بهبودى با تجربه و پیشینه قوى بازیگرى خیلى خوب با کاراکتر ارتباط برقرار کرد و در گام سوم کنار هم بودن نویسنده،بازیگر و کارگردان سبب ارتقا جذابیت این کاراکتر شد
 
ساخت "شنل در کارنامه کاری شما به عنوان فیلمساز یک گام رو به جلو به حساب مى آید که ممکن است کار رابرای ساخت فیلم بعدی فیلمساز سخت تر کند، چه برنامه ای و چه طرحی برای ساخت فیلمتان دارید؟ آیا دوباره مهاجرت قصه اصلی فیلم بعدیتان می تواند باشد؟.

قطعا فیلم آینده من در فضاى جدید و متفاوت تر از "شنل" ساخته خواهد شد و دوست دارم لحظه به لحظه مخاطب را در سالن سینما غافلگیر کنم قصد ندارم که ذهنیت هایی را در مخاطبانم درباره فیلم هاى خودم به وجود بیاورم.

نظر شما