بهعنوان مثال، این بچه ها مرتباً به مخالفت با دیگران میپردازند و یا خودسرانه عمل میکنند. این گروه کمتر به پیشرفتهای تحصیلی دست مییابند، اما به احتمال زیاد از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند و در زمینهی ارتباطات اجتماعی موفقند.
«پدر و مادرهای بیش از حد انعطافپذیر»
این دسته از والدین کودکان خود را آزاد میگذارند و زیاد برای آنها تعیین و تکلیف نمیکنند. این گروه از والدین درخواست زیادی از کودکان خود ندارند و بیشتر به آنها پاسخ میدهند. معمولاً افکار آنها سنتی نیست و بهطور کلی بسیار انعطافپذیرند. آنها از کودک خود توقع ندارند که خیلی عاقلانه رفتار کند. کاملاً او را آزاد میگذارند تا به تنهایی رفتارهایش را تنظیم کند. از هرگونه درگیری با فرزند خود اجتناب میکنند.
«پدر و مادرهای بیاعتنا»
این پدر و مادرها، تقریباً هیچ انتظاری از فرزند خود ندارند، اما از سوی دیگر خود نیز به خواستههای کودک آنچنان توجهی نمیکنند. آنها در تربیت فرزند خود نقش فعالی ندارند و او را به حال خود رها میکنند تا به خودی خود بزرگ شود.
امکان دارد که رفتار تربیتی، با گذشت زمان تغییر کند. اغلب پدر و مادرهای مستبد و یا حتی میانهرو، به والدین بیاعتنا تبدیل میشوند؛ بهخصوص اگر دارای چند فرزند باشند. و برعکس، پدر و مادرهای بیاعتنا، هنگامی که از رفتارهای خودسرانهی فرزندشان به ستوه میآیند، بهطور ناگهانی تغییر روش میدهند و نسبت به او بیش از اندازه متوقع میشوند. در چنین شرایطی، پدر و مادر به یک متخصص روانشناس نیاز دارند، تا با کمک او بتوانند از رفتارهای افراط و تفریطی اجتناب کنند. مشاور با راه کارهایی که در دست دارد میتواند به والدین کمک کند تا روش تربیتی مناسب را برگزینند.
منبع: کتاب کودک هشیار بپروریم
نویسنده: دکتر بئاتریس میلتر