صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

با ترجمه صالح نجفی

کتاب فیلسوف استرالیایی درباره کیارستمی به ایران رسید

۱۳۹۶/۰۹/۱۹ - ۱۷:۲۶:۲۹
کد خبر: ۶۴۷۶۱۹
کتاب «عباس کیارستمی و فیلم ـ فلسفه» نوشته مَتیو اَبوت با ترجمه صالح نجفی توسط نشر لگا منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ کتاب «عباس کیارستمی و فیلم «فلسفه» نوشته مَتیو اَبوت به تازگی با ترجمه صالح نجفی توسط نشر لگا منتشر و راهی بازار نشر شده است.

کتاب «عباس کیارستمی و فیلم ـ فلسفه» به یاری وارسی سینمای عباس کیارستمی، فیلم ـ فلسفه‌ای جدید عرضه می‌کند. مَتیو اَبوت استاد فلسفه دانشگاه فدراتیو استرالیاست و در این کتاب در پی اثبات این نکته است که فیلم‌های کیارستمی تفکر سینمایی را به میدان عمل می‌آورند. از نظر این استاد دانشگاه فیلم‌های کیارستمی صرفاً گزارش مصور بعضی ایده‌های ازپیش موجود فلسفی نیستند بلکه در عمل کار فلسفی می‌کنند، نوعی فعالیت واقعی فلسفی.

اَبوت با عبور از مرزهایی که بین فلسفه تحلیلی (انگلوساکسن) و فلسفه اروپایی ترسیم شده، از افکار و آرای لودویگ ویتگنشتاین، استنلی کاول، جان مک‌داول، آلیس کرری، نوئل کرول، جورجو آگامبن و مارتین هایدگر بهره گرفته تا تفکر جاری در فیلم‌های متأخر کیارستمی را روشن کند. این کار در مورد فیلم های طعم گیلاس، باد ما را خواهد برد، ای‌بی‌سی آفریقا، ده، پنج، شیرین، کپی برابر اصل و مثل یک عاشق انجام شده است.

نویسنده در مقدمه این کتاب که نسخه اصلی اش در سال ۲۰۱۷ چاپ شد، نوشته است: «هنگامی که این کتاب مراحل نمونه‌خوانی را می‌گذراند عباس کیارستمی از دنیا رفت. باشد که این کتاب ادای احترامی باشد به خاطره او، و به فیلم‌های عمیق و سرشار از حس شفقت و مودّتی که او برای ما به یادگار گذاشت».

در قسمتی از این کتاب می خوانیم:

تسلّی یعنی دلخوشی‌دادن ـ تسکین‌دادن یا دلداری‌دادن ـ و به‌ویژه سبک‌کردن بار اندوه یا نومیدی. فیلم‌های کیارستمی بدین‌معنی تسلی‌بخش نیستند. فیلم‌های او دقیقاً به لطف توانایی ناامیدکردن‌شان به مقصود خود می‌رسند، در ما میلی برمی‌انگیزند که در نهایت خود از بین می‌برندش. با این‌حال، فیلم‌های او صرفاً نشان‌مان نمی‌دهند که چگونه با محدودبودن دایره شناخت خویش کنار آییم یا چگونه خود را با این معنی وفق دهیم که هرگز نمی‌توانیم به آن آرامش فلسفی که می‌جوییم یا مایه تسلّایی از این نوع دست یابیم. نومیدیِ مورد نظر به‌هیچ‌روی نتیجه آن نیست که آنچه می‌خواهیم از ما مضایقه می‌شود ـ یا نشان‌مان می‌دهند که قرار نیست به آن برسیم ـ بلکه نتیجه ثابت‌شدن این حقیقت است که خود به‌راستی نمی‌دانستیم چه می‌خواسته‌ایم، چراکه آنچه (فکر می‌کردیم) می‌خواهیم همیشه از پیش موهوم و مخلوق خیال‌پردازی است.

قضیه این نیست که ما نیاز نداریم جاپایی در واقعیتی که می‌جستیم پیدا کنیم یا می‌توانیم بدون آن جاپا یا تکیه‌گاه سر کنیم (قضیه این نیست که باید با طیب خاطر شکاک بمانیم یا دست‌کم به شکاکیت خو کنیم) : نه، قضیه این است که در وهلۀ اول اصلاً معنای پیداکردن چنین جاپا یا تکیه‌گاهی روشن نیست و بدین‌اعتبار حرف‌های آدم شکاک (و حرف‌های مخالفان او) معنایی را که خود او گمان می‌کند (یا مخالفانش گمان می‌کنند) افاده نمی‌کند. از این روست که ویرانگری حیات‌بخش و رهایی‌آور است. با پذیرفتن خطر تناقض‌گویی، می‌توان آن را ویران‌کردنی وصف کرد که با ویران‌نکردن ویران می‌کند [...] در این سیاق، ایراد اصلی تسلّی آن است که به ساختارهایی که در چارچوب‌شان به آدم‌ها تسکین می‌بخشد دست نمی‌زند ـ و عملاً بامعنابودن و استواربودن و توپربودن آن‌ها را مفروض می‌گیرد.

این کتاب با ۲۸۸ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۲۵ هزار تومان منتشر شده است.

 

نظر شما