به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ مریم کاظمی، دبیر بیست و چهارمین جشنواره بین المللی تئاتر کودک و نوجوان، در رابطه با افزایش حضور چهره ها و بازیگران سینمای بدنه و تجاری در تئاتر که به نوعی قرار گرفتن ابزار برای افزایش درآمد تلقی می شوند، به خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: من این را ابزار شدن تلقی نمی کنم. اینکه برای یک نمایش کارگردان تشخیص دهد وجود بازیگری با شهرت سینمایی لازم است، یک انتخاب هنری است که خیلی هم خوب است و سوء استفاده ای در کار نیست. اگر کارگردانی به دلایل تجاری تشخیص دهد حضور بازیگران مشهور می تواند تضمین کننده فروش بیشتر گیشه نمایش باشد، یک معامله و قرارداد دوطرفه است که مخاطب هزینه آن را می پردازد. تا زمانی که مخاطب علاقه مند است برای بازیگران محبوب خود هزینه بلیت های گران را بپردازد می توان روی آن حساب کرد و انگیزه خوبی برای خیلی از گروه های نمایشی است که از چهره های مشهور دعوت کنند.
وقتی حمایت نیست سخت گیری هم نیست
کارگردان نمایش «خسیس» در خصوص نحوه تامین هزینه های یک نمایش و عواملی که منجر به انتخاب بازیگران چهره های سینمایی می شود، خاطرنشان کرد: برای تحلیل این موقعیت باید به دلایلی توجه کنیم و احساسی و ناگهانی نتیجه گیری نکنیم. مهمترین دلیل این اتفاق عدم حمایت از اجراهای تئاتر به صورت سازمان یافته و منسجم است. یک بی نظمی غیر قابل کنترلی حاکم شده است. به همین دلیل نظارتی هم وجود ندارد. وقتی حمایت نیست سخت گیری هم نیست و نمی توان قوانین اکید وضع و دستورالعمل صادر کرد. هرکس باید خودش تولید و افرادی را استخدام و سالنی اجاره کند و اجرا برود. طبیعی است که بخواهد هزینه هایش را به نحوی تامین کند. این یک چرخه معیوب است که متاسفانه در عرف رایج شده است. در این چرخه صاحبان سالن های اجاره ای یا ملکی، دست اندرکاران اجرایی، واحدهای خیاطی و تهیه دکور و طراحان و افراد فنی و تبلیغات و روابط عمومی همه باید تامین شوند.
نظارت سربه هوا و رو به آسمان است
وی در ادامه افزود: در یک سیستم تعریف شده و سازمان یافته برای همه بخش ها بودجه به نسبت موقعیت و شرایط شان تعلق می گیرد و قوانینی حاکم است که مورد رای و قبول همگان است. شاغلین در این حرفه عضو کانون ها و خانه های صنفی می شوند تا ناظر بر رعایت این قوانین باشد ولی وقتی قوانینی وجود ندارد، نظارت هم سربه هوا و رو به آسمان است. در این شرایط معیوب همه چیز به فروش می رسد، فقط دستمزدها مبهم است و گویا زشت است در مورد آن حرف بزنیم. ولی خوب است بگوییم تالار وحدت شبی 5میلیون تومان از گروه نمایشی اجاره سالن می خواهد. پس نباید خیلی عجیب باشد که گروه های اجرایی به سراغ بازیگرانی بروند که انتظار فروش گیشه را برآورده سازد.
این کارگردان در رابطه با کیفیت بازی الناز شاکردوست و سحر قریشی و بازیگرانی از این دست در تئاتر که از مدیوم سینمای تجاری به بازی در تئاتر روی آورده اند، عنوان کرد: یک رویداد، یا خریدار دارد یا ندارد. مخاطب تئاتر که بهای بلیت تئاتر را می پردازد می تواند تعیین کننده باشد. اگر این روند متوقف نشده یعنی بازی ها خوب و قابل قبول بوده و رضایت نسبی تماشاگر را جلب کرده است.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا یک بازیگر صرف بازیگر بودنش می تواند روی صحنه بیاید یا صحنه، توانایی های خاص خود را دارد؟ بیان کرد: اگر منظور این است که بازیگر تئاتر توانایی خاصی دارد که بازیگر سینما ندارد باید بگویم این درست نیست. زیرا در تکمیل سخنان بالا باید بگویم این روزها روی صحنه تئاتر بودن هم غیر تخصصی شده است. نمی توان پنداشت اگر کسی در صحنه تئاتر بازی میکند حتما بازیگر است حتی اگر شناخته شده باشد. معیارهای ارزشیابی هنری تغییر کرده و منطق متسلسلی ندارد و از آنجایی که برای روی صحنه بودن نیاز به آموزشی احساس نمی شود انگیزه ای هم وجود ندارد. غیر از این تفکیک بازیگری سینما و تئاتر اشتباه است و حاصل نادانی و عدم شناخت این حرفه به صورت واقعی و کارشناسی است. بازیگر یا کارش را بلد است یا نیست . ممکن است از توانایی هایش در تئاتر یا سینما استفاده کند. یادگیری تکنیک بسیار آسان است.
مریم کاظمی در خاتمه درباره تجاری خواندن تئاتر و گردش پول در این هنر خاطرنشان کرد: اگر کسانی تبلیغ می کنند که هنر یک کالاست و باید به فروش برسد کاملا یک شعار را حفظ کرده اند. یادشان می رود این را هم اضافه کنند که هنرمند باید تامین باشد تا خلق کند و بیافریند. بنابراین ابتدا باید زمینه های تامین اقتصادی هنرمندان فراهم باشد و سپس زمینه های فروش آثار هنری را ارزیابی کرد و به حقوق مولف احترام گذاشت. با وضع قوانین درست هر شخصی به انتفاع مالی خود به اندازه و حد خودش برسد.