صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

جامعه دوپاره شده است

گسل سیاسی و اجتماعی بزرگ در جامعه

۱۳۹۶/۱۰/۰۹ - ۱۲:۳۴:۲۳
کد خبر: ۶۵۶۲۲۵
حکومت باید مناقشه 88 راقبل از گره خوردن امواج سیاسی با بحران های اقتصادی حل و فصل کند.

 در شرایط کنونی مطالبات سیاسی نیز به مطالبات اقتصادی افزوده خواهد شد. حکومت باید مناقشه ۸۸ را پیش از آن که اقتصاد ایران وارد فرایند «ونزوئلایی شدن» شود حل‌ و فصل کند و خطر گره خوردن امواج سیاسی به بحران‌های اقتصادی را کاهش دهد.

 از میان شش ریشه رکود کنونی اقتصاد ایران، اصلی‌ترین ریشه، «عدم اطمینان بلندمدت در محیط سیاسی» است که بخش بزرگی از این عدم اطمینان، ناشی از مناقشه ۸۸ است.

این مناقشه اکنون به یک گسل سیاسی و اجتماعی بزرگ در جامعه ما تبدیل شده است که هر چند سال یک بار و با هر انتخاباتی فعال می شود و زمین لرزه‌ای در بستر سیاسی ایران ایجاد می‌کند و به این وسیله به تمام سرمایه‌گذاران ایرانی و خارجی اعلام می‌کند که ایران یک آتش فشانِ خفته در زیر بستر جامعه دارد که هر لحظه و با یک حادثه کوچک، مثل مرگ یک نفر، ممکن است فعال شود و نظم موجود را در هم بریزد؛ پس مبادا سرمایه‌هاتان را در اقتصاد این کشور زمین‌گیر کنید. برای این که این ادعای مرا باور کنید،‌ مقایسه‌ی زیر را دقت کنید:

در دولت آقای خاتمی، بیشتر سوالاتی که توسط کارآفرینان و فعالان اقتصادی از امثال من به عنوان مشاور اقتصادی پرسیده می‌شد چنین بود: سرمایه‌های خود را به کدام بخش صنعتی ببریم که سودآوری و آینده بهتری داشته باشد؟ پتروشیمی؟ فولاد؟ سیمان؟ خودرو؟ سنگ؟ یا .....؟

در دولت آقای احمدی نژاد جنس سوالات تغییر کرد و از این دست شد: سرمایه‌های خود را در خرید چه کالایی ببریم که ارزشش با سرعت بیشتری بالا برود؟ دلار؟ زمین؟ مسکن؟ طلا؟

اکنون در دولت  آقای روحانی جنس سوالات چنین شده است: سرمایه‌های خود را به کدام کشور خارجی ببریم که آینده امن‌تر و روش‌تری داشته باشد؟ دبی؟ گرجستان؟ ارمنستان؟ ترکیه؟ تاجیکستان؟

پیام این تحول در سوالات فعالان اقتصادی این است که در شانزده سال اخیر، فضای سیاسی مبهم‌تر شده  و محیط کسب‌و‌کار به قهقرا رفته و عدم اطمینان شدیدا افزایش یافته است. و به گمان من مهمترین عامل این قهقرا، گره‌ای است که با مناقشه ۸۸ بر جان این کشور افتاده است.

جامعه دوپاره شده است، سیاست دوپاره شده است، اقتصاد دوپاره شده است، ‌مذهب دوپاره شده است، هنر دوپاره شده است و در میانه‌ی این همه فراق  و دوپارگی چه می‌توان گفت جز زمزمه کردن این بیت حضرت مولانا که:

زین سوکشان سوی خوشان،زان سو کشان با ناخوشان

یا بشکند یا بگذرد کشتی در این گردابها.

دکتر محسن رنانی

استاد اقتصاد

 

نظر شما