به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ بلقیس سلیمانی داستاننویس، منتقد ادبی و پژوهشگر معاصر ایرانی است. کتابهای «بازی آخر بانو»، «بازی عروس و داماد» و «خاله بازی»، «من از گورانیها میترسم»، «سگسالی»، «به هادس خوش آمدید»، «سالِ خرگوش» و... از آثار اوست که همگی بیش از 5 بار تجدید چاپ شدهاند. رمان «بازی آخر بانو» برندهٔ جایزه ادبی مهرگان و بهترین رمان بخش ویژهٔ جایزهٔ ادبی اصفهان در سال ۱۳۸۵ شدهاست.
بلقیس سلیمانی معمولاً در کتابهای خود یک موقعیت را از لحاظ جغرافیایی و زمانی انتخاب میکند که از ذهن و نگاه آدم ها دور است و در رمان «مارون» هم همین اتفاق افتاده است. این شاخصه را با او در میان گذاشتیم و وی درباره سبک، نوع نگارش و داستان پردازیاش توضیح داد: ممکن است سوژه جدیدی پیدا کنم یا وارد یک مرحله جدیدی از زندگی ام بشوم و فضا تغییر کند و به نوع دیگری بنویسم ولی چون فضای روستا را می شناسم، وقایع سیاسی آن دوران تأثیر زیادی بر من گذاشته است بنابراین تا زمانی که تغییر و تحول زیادی اتفاق نیفتد مثل نوشته های قبلیام می نویسم.
سلیمانی درباره اینکه پایه و اساس داستان «مارون» چقدر بر اساس واقعیت نوشته شده عنوان کرد: این داستان ساخته خیال است و نه تنها موقع نوشتن بلکه سال ها ذهنم درگیر موضوع رمان «مارون» بود که توانسته ام این کتاب را بنویسم. به نظرم اگر نویسنده درگیر داستان و در آن حل نشود و دغدغهاش را نداشته باشد هرگز نمی تواند بنویسد.
شخصیت های داستان بلقیس سلیمانی معمولا از طبقه فرودست جامعه هستند و اینطور به نظر میرسد که این طبقه داستان های بیشتری برای روایت دارند ، موضوعی که سلیمانی درباره آن اظهار داشت: من جزو این طبقه از جامعه هستم این افراد را بیشتر می شناسم و بهتر و بیشتر با مناسبات، روابط و زبان آنها را بیشتر و بهتر درک می کنم و می فهمم. البته در بعضی از آثارم به طبقات دیگری از جامعه از جمله خرده مالکان و بازاری ها هم توجه کرده ام و اینطور نیست که صرفا این طبقه از جامعه را روایت کنم.
نویسنده رمان «بازی آخر بانو» در پایان این گفتگو از فعالیت جدید خود خبر داد و گفت: جدیدترین اثرم رمان «آن مادران، این دختران»است که منتظر دریافت مجوزش هستم و چاپ آن را به انتشارات ققنوس سپرده ام. همچنین رمان دیگری که هنوز 80 صفحه آن را نوشته ام. این رمان درباره دهه شصت، غربت و تنهایی یک زن است و تقریبا جهان ذهنی یکسانی با آثار قبلی ام دارد. فکر می کنم نگارش این کتاب رمان که هنوز اسمی برای آن انتخاب نکرده ام عید به پایان برسد و احتمالا چاپ آن را به نشر چشمه بسپارم.
گفتگو: سها راستاد