صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

یادداشت؛

مردان تدبیر روحانی برای ورزشی که در مسیر رشد و توسعه است/ وعده‌هایی که سلطانی‌فر عمل کرد

۱۳۹۶/۱۰/۳۰ - ۰۶:۳۲:۴۸
کد خبر: ۶۶۴۸۵۰
خبرگزاری برنا - محمد مبین

ورزش کشور شاید به آن معنای خاص، غیر از یک دوره در دولت احمدی نژاد که فدراسیون فوتبال و چند فدراسیون دیگر، هرگز بحران نداشته ولی هرگز تدبیری برای رشد و پیشرفت هم تجربه نکرده بود، اداره امورات تربیت بدنی سابق و حتی دوره کوتاهی از ورزش فعلی از ابتدای انقلاب تا همین چند سال پیش باری به هر جهت بود، مدیران می آمدند که اولا این حوزه بدون مدیر نباشد ثانیا از قبل شهرت ذاتی ورزش، شهرتی دست و پا کنند و بروند.

شاید اگر دوره هاشمی طبا را فاکتور بگیریم، ورزش خیلی مسیر ترقی و توسعه را در پیش نگرفت و زمانی که همین ورزش به دولت روحانی رسید چندین فدراسیون بدون رییس اداره می شدند و ورزشکاران، بلاتکلیف و سردرگم خود را آماده المپیک می کردند، طرح های کلنگ خورده نیمه کاره بدون توجه به نیاز مناطق مختلف کشور وجود داشتند که توقع ایجاد کرده بودند و مجموعه ورزش  محل برو بیای سیاسیون ریز و درشت بود. سیاست به قدری ریشه در ورزش دوانده بود که برخی فدراسیون ها تا همین اواخر عکس محمود احمدی نژاد و چهره های تندرو حامی او را بر در و دیوارشان نصب کرده بودند.

در چنین شرایطی، حسن روحانی در سال ۹۲، مسعود سلطانی فر را به مجلس برای وزارت ورزش و جوانان معرفی کرد، مجلس وقت به گزینه اول روحانی رای نداد تا سید رضا صالحی امیری سرپرستی این وزارت را بر عهده گیرد. شاید جالب باشد که بدانید صالحی امیری در بدو ورود به وزارت ورزش و جوانان، اتاق مجلل و بزرگ وزیر دولت احمدی نژاد (اتاقی که بیش از ۲۰۰ متر وسعت داشت) را نپذیرفت و به یک اتاق حدود ۲۰ متری نقل مکان کرد و دستور داد آن اتاق بزرگ و مجلل به سالن جلسات وزارت ورزش و جوانان تبدیل شود.

سید رضا صالحی امیری هم اما از مجلسی که خیلی سیاست های دولت را قبول نداشت رای نیاورد تا دو مرد مورد نظر رییس جمهور برای ساختن ورزش کنار بروند. سه سال از آن روزها گذشت و در پی ترمیم کابینه مسعود سلطانی فر دوباره به مجلس معرفی شد، اینبار او قاطعانه وزیر شد و البته سید رضا صالحی امیری هم به وزارت ارشاد رفت. مسعود سلطانی فر روز اول حضورش در ورزش به روسای فدراسیون ها و اهالی ورزش گفت که مدیر توسعه است، گفت که از بی ثباتی در مدیریت ورزش ناراحت است، گفت که باید مدیران با برنامه باشند و ورزش را بسازند نه خودشان را، گفت که ورزش نماد توسعه است و باید برای نشان دادن توسعه کشور ورزش را توانمند کرد، او دیپلماسی ورزش را فعال کرد، به سفرهای دیپلماتیک رفت، مدیران ورزش جهان و کشورهای مختلف، سفرای کشورها و چهره های ورزشی جهان در ایران به دیدار او رفتند، به جای ورود به جنجال، ورزش را با  سکوت و تدبیر اداره کرد و البته به وعده هایی هم که داده جامه عمل پوشاند. انتخابات فدراسیون ها پی در پی برگزار شد و روسای فدراسیون ها یک به یک انتخاب شدند، برای ورزش بانوان سنگ تمام گذاشت، مدیران جوان را در استان ها جایگزین مدیران پیر کرد، اقلیت های قومی و مذهبی را به کار گرفت، به مدیران زن جایگاه داد و به جای برند کردن خودش، ورزش را برند کرد.

مسعود سلطانی فر وظیفه اش به عنوان وزیر را انجام داد ولی همه ورزش در وزارت ورزش خلاصه نمی شد، کمیته ملی المپیک اهمیتی بالا در توسعه ورزش دارد و می طلبید تدبیر در این کمیته هم جاری شود. "سید رضا صالحی امیری صاحب فکر و اندیشه است" این تعبیری بود که مسعود سلطانی فر در مورد او به کار برد، حضور او در ورزش می توانست به توسعه آن کمک کند، سرپرست سابق وزارت ورزش و جوانان، کاندیدای ریاست کمیته ملی المپیک شد، رقیب او، محمود خسروی وفا، در آخرین لحظه انصراف داد تا با قیام همه حاضران سید رضا صالحی امیری رییس کمیته ملی المپیک شود.

مسعود سلطانی فر و سید رضا صالحی امیری را مردان تدبیر دولت های یازدهم و دوازدهم می شناسند که حالا با حضور در ورزش باید امید به جامعه تزریق کنند. ارتباط خوب این دو نفر در بدنه دولت، نگاه پژوهشگرانه و کارشناسانه و هماهنگی و همکاری دیرینه باعث می شود روند توسعه ورزش کشور شتاب گیرد، این همان انتظاری است که رییس جمهور و مردمی که در خرداد ۹۲ و اردیبهشت ۹۶ به روحانی رای داده اند از مردان تدبیر ورزش دارند، فارغ از همه نقدهای ریز و درشتی که در رسانه ها وجود دارد و البته قابل احترام و توجه هستند اما می طلبد جامعه ورزش، رسانه ها و کارشناسان ورزشی برای ساختن ورزش به دکتر سلطانی فر و دکتر صالحی امیری کمک کنند. ورزش کشور روزهای مهمی را پیش رو دارد و می طلبد جامعه ورزش کشور یکدل و یکصدا به پیش روند، اهالی فعال ورزش، اعم از مدیران، مربیان و ورزشکاران، این یکدلی را دارند کما اینکه در روزهای قبل و بعد از انتخابات کمیته ملی المپیک آن را در مصاحبه ها و واکنش هایشان نشان دادند، رسانه ها و رسانه ای های ورزش هم که حق و سهم بزرگ و غیر قابل انکاری در ورزش کشور دارند چه خوب است این همدلی را گسترش دهند، نقد به موقع و منصفانه نه تنها بد نیست که اتفاقا مورد استقبال هم قرار می گیرد ولی نقد بی موقع و غیرمنصفانه، گاه در کنار تخریب به ورزش کشور لطمه می زند، وزرات ورزش و جوانان، وزیرش، مدیرانش و سیاسگذارانش، گوش شنوایی برای شنیدن نقدها دارند، کسی هم در این مجموعه توقع ندارد همه زبان به تعریف و تمجید بگشایند، اتفاقا حمایت از ورزش را هم نقد منصفانه می دانند، انتظار هم این است که در کنار گفتن مشکلات، کمبود ها و یا احیانا تصمیماتی که شاید یا درست تبیین نشده اند و یا ایراد دارند و نیازمند اصلاح هستند، اقدامات درست، منطقی و رو به جلو هم گفته شوند، اقدامات عمرانی ورزش کشور که علیرغم بودجه محدود صورت گرفت، سپردن بدنه مدیریت ورزش کشور به اهالی ورزش، توسعه ورزش همگانی، توسعه ورزش بانوان، توسعه دیپلماسی ورزشی، نگاه توسعه گرایانه به ورزش های مادر، برنامه ریزی در ورزش حرفه ای، دوری از جنجال های بی مورد و توجه به متن ورزش به جای حضور در حاشیه و "ورزش برای همه ایرانیان" در کنار چندین شاخص دیگر اتفاقات مهمی است که در این مدت رخ داده و نیازمند تبیین و تشریح است.

نظر شما