صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

سه کتاب داستانی منتشر شد

۱۳۹۶/۱۱/۰۶ - ۱۱:۳۷:۰۴
کد خبر: ۶۶۷۹۷۱
مجموعه داستان‌های «او» نوشته محمد کلباسی و «جای خالی مار» از احسان نصرتی به همراه رمان «عقب‌گردِ یک پیاده شطرنج» به قلم غلامرضا معصومی منتشر شدند.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ مجموعه داستان «او» نوشته محمد کلباسی در ۱۴۴ صفحه با شمارگان ۷۰۰ نسخه و قیمت ۱۳ هزار تومان در نشر چشمه منتشر شده است.

شولای خاک، ماهنامه دقایق، ایستگاه پایانی، او، نوروز آقای اسدی، خون طاووس، بعدازظهر آقای کمالی، در سایه‌سار غروب، رجل مشروطه و دالان هزارپا، داستان‌های این مجموعه هستند.

در نوشته پشت جلد کتاب می‌خوانیم: محمد کلباسی یکی از نویسندگان کهنه‌کار ادبیاتِ ایران است و از شناخته‌شده‌ترین چهره‌های جریان داستان‌نویسی موسوم به جُنگ اصفهان. کلباسی که در سال ۱۳۵۸ با انتشار مجموعه داستان «سرباز کوچک» خوش درخشید، کنار هوشنگ گلشیری و ابوالحسن نجفی از بانیان جنگ اصفهان بود. کلباسی در رشته ادبیات تطبیقی از دانشگاه تهران مدرک فوق‌لیسانس دارد و سال‌ها به کار تدریس در داخل و خارج از ایران مشغول بوده. این داستان‌نویس اصفهانی به خاطر داستان‌های کوتاه تأثیرگذارش در چند دهه گذشته اهمیت فراوانی دارد. مجموعه داستان او مشتمل است بر ده داستان از این نویسنده که در پروسه زمانی به نسبت ‌طولانی‌ای نوشته شده است.

کلباسی در داستان‌هایش تنهایی و حیرتِ انسان را روایت می‌کند و مردانی را که ناگهان با چهرای از مرگ روبه‌رو می‌شوند و قهرمان‌هایی که نمی‌فهمند چرا حوادث چنین سخت و بی‌خبر بر ایشان فرود می‌آید. چنین فرایندی است که داستان‌های این داستان‌نویس باتجربه را بسیار بااهمیت و خواندنی می‌کند. کلباسی در داستان‌های این مجموعه جهانی می‌سازد مملو از تردید، اتفاق و ماجرا که قرار است برای خواننده خود غافلگیرکننده باشند. داستان‌های کلباسی تنوع روایی و موضوعی دارند و ردپای تاریخ معاصر را در آن‌ها می‌توان رصد کرد.

همچنین مجموعه داستان «جای خالی مار» نوشته احسان نصرتی در ۷۷ صفحه با شمارگان ۵۰۰ نسخه و بهای ۷۵۰۰ تومان در نشر یادشده راهی بازار شده است.

این کتاب با این داستان‌ها همراه است: مهمان جزئی، بساط قهوه، تیر می‌کشید، تخم‌گذار یا بچه‌زا، بیماری شایع، شیفت شبانه، پرتغال خونی، توالت عمومی، جای خالی مار، من بدگمان نیستم، سرکُناری‌ها، کدام مریم؟، کبابیِ خالی و به آخر شاخه رسیدم.

در نوشته پشت جلد کتاب آمده است: مجموعه داستان «جای خالی مار» نوشته احسان نصرتی چهارده داستان کوتاه دارد که هرکدام می‌تواند اتفاق جذابی برای خواننده خود رقم بزند. نصرتی، نویسنده جوان این کتاب، فضاهایی ساخته که در ادبیات داستانی امروز ما بدیع و جسورانه است، فضاهایی که با خشونت، طنز، اتفاق‌های نادر و گاهی رازآلودگی همراه شده است. داستان‌ها وجوه متفاوتی دارند، و برای همین هرکدام‌شان سعی کرده‌اند جنبه‌ای از آن نگاه هراسان و شوخ‌طبعانه نویسنده‌شان را به نمایش بگذارند، نویسنده‌ای که سعی می‌کند خود را خونسرد نشان بدهد. از پیدا شدن جنازه بادآورده، تا خانه‌ای که از هر تکه سقفش باران می‌چکد و از قضا برای همه نیز جا ندارد... نصرتی با زبانی گزنده موقعیت‌هایی را ساخته که مخاطبِ خود را درگیر می‌کند، درگیری‌ای که در وجود و کنه هستی شخصیت‌های او وجود دارد و با تسری پیدا کردن‌شان به مخاطب، قصه‌های غریب‌شان بیش از پیش عیان می‌شوند و بر ذهن این مخاطب تأثیر می‌گذارند. «جای خالی مار» یک پیشنهاد نو است به داستانِ کوتاهِ زمانه ما...

دیگر کتاب تازه منتشرشده در نشر چشمه، کتاب «عقب‌گردِ یک پیاده شطرنج» از غلامرضا معصومی است که در ۹۲ صفحه با شمارگان ۷۰۰ نسخه و قیمت ۸۵۰۰ تومان عرضه شده است.

در پشت جلد کتاب نوشته شده است: «عقب‌گردِ یک پیاده شطرنج» اثری است پُرنفس که درش تقابلِ یک افسر عجیب اداره آگاهی با جهانی شرزده روایت می‌شود. غلامرضا معصومی نویسنده جوان این کتاب شخصیتی ساخته است که در ادبیات ایران نمونه پخته آن کمتر وجود داشته است. پلیسی خسته و کمی خشن که در مرور پرونده‌های خود روایت‌های تأثیرگذاری را رقم می‌زند و کشف‌شان می‌کند.

اثر با ورود او به بند زندانی‌هایی آغاز می‌شود که برخی‌شان را خود به آن‌جا فرستاده. او می‌خواهد ناشناس باشد و در کسوت یک لوله‌کِش عادی... قهرمان اثر در این فرایند درگیر فلاش‌بکی طولانی می‌شود و می‌رود به شهری دورافتاده و مرموز که در آن‌جا خدمت کرده است و ماجراهایی را بازگو می‌کند که در هرکدام‌شان شخصیت‌های پیش‌پا افتاده و زمین‌خورده قرار است نقش خود را بازی کنند. داستان معصومی پُرکشش است و ضرب‌آهنگِ تندی دارد. او از آدم‌هایی نوشته  که همیشه در حاشیه بوده‌اند، از سربازهای پیاده‌ای که حالا می‌خواهند نقش خود را با قدرتی مضاعف بازی کنند و پیش بروند. قهرمان معصومی در این فرایند متبلور می‌شود و چهره‌ای می‌سازد که درش جایی برای سانتی‌مانتالیسم و فرار از رئالیسم پُرجانِ جهان نیست...

نظر شما