صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

خشونت هایی که فیزیکی نیستند؛

سرنوشت های تلخ زنان در مزاحمت های مردان خیابانی/ زنان خود چه نقشی در این ناهنجاری دارند؟

۱۳۹۶/۱۱/۱۳ - ۰۸:۱۲:۰۸
کد خبر: ۶۷۱۲۰۱
یکی از زشت ترین رفتارهای اجتماعی مردان خیابانی هستند که سرراه زنان و دختران سبز شده و با مزاحمت های آزار دهنده یکی از اساسی ترین ناهنجاری های اجتماعی را به تصویر می کشند.

به گزارش گروه اجتماعی برنا ؛ مشکلات زنان گویی لاینحل مانده و از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است به گونه ای که  سالها و بلکه قرن هاست زنان در جوامع مختلف با  ناهنجاری های بسیاری روبرو هستند. از سرکوب و ازدواج اجباری تا آزارهای محیط کار و خانواده و بدتر از همه مزاحمتهای آزار دهنده مردان که در خیابان با آن روبرو هستند.

این سرکوب‌ها علاوه بر مشکلاتی که در حیطه فردی برای زنان به وجود می‌آورند در حیطه اجتماعی هم اثرات نامطلوب و بلکه جبران ناپذیری را خواهند داشت. زنان نیمی از جمعیت ایران هستند مشکلات آنان دیگر فقط مشکل یک زن خانه‌دار و در چارچوب خانه نیست.

شاید این مشکلات برای همه به یک اندازه نباشد و برخی بیشتر با این گونه مشکلات سروکار داشته باشند و برخی دیگر از زنان را کمتر شامل شود. به طور کلی زنانی که استقلال بیشتری دارند و در خانواده‌های ثروتمند یا در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند  کمتر این مشکلات را می‌بینند، در مقابل زنانی که در شهرستان‌های کوچک هستند بسته به رسومات و فرهنگ شهر خود ممکن است بیشتر تحت تاثیر فرهنگ مرد سالاری قرار بگیرند. در مقابل مردانی که زنان تحصیل کرده و مستقل تری در اطراف آن ها هستند و به طور کل الگو مستقل تری از زنان دارند کمتر نگاه مالکانه ای نسبت به زن دارند و رفتار های آسیب زننده کمتر در آنها شکل می گیرد.

 مشکلات زنان به تبع روی فرزندان خود، شوهر و همه افرادی که با آن در ارتباط است منتقل می شود. رنجش، بددهنی، شَک و غیره همه می تواند اثرات یک آزار  باشد که همسر به زن خود و زن به اطرافیان خود تحمیل می کند. این زنجیره لایتناهی تا جایی ادامه می یابد که جامعه را فلج می کند.

مشکلات زنان می تواند در پایین آمدن عملکرد کاری آنها تاثیر گذار باشد و این پایین آمدن عملکرد می تواند باعث مشکلات کاری باشد. البته اگر منصف باشیم می توانیم کمتر شدن این رفتارها را در سال‌های اخیر چه در فرهنگ جامعه و چه در قوانین شاهد باشیم و البته نباید نقش برخی زنان در شکل گیری این رفتارها را نادیده بگیریم. در ادامه با دو کارشناس جامعه شناسی و روانشناسی در خصوص علل شکل گیری این آسیب‌های اجتماعی از سوی مردان برای زنان را مورد بررسی قرار دادیم که دکتر یوسفی و دکتر کیهان نیا چنین به ما گفتند که در ادامه می خوانید:

دکتر مریم یوسفی، درباره علل شکل گیری این رفتارها به خبرنگار گروه اجتماعی خبرگزاری برنا گفت: منشا یک سری از این رفتارها را می توان در تاریخ یافت. اگر تاریخ قاجاریه را مطالعه کنیم متوجه می شویم در آن دوران به دلایل مختلف برای جنس مذکر ارزش خاصی قائل بودند. شغل اصلی در آن زمان کشاورزی بوده است و مثل امروز شاهد تعدد مشاغل نبودیم و آقایان نیز نیروی کار اصلی و کمک حال پدر بودند. مسئله سربازگیری و دفاع از کشور، کارهای سنگین و مشاغل یدی را به عهده مردها می گذاشتند. این دیکته‌ای بود که در فرهنگ ما نوشته شده بود و هر کس که زایمان می کرد و پسری به دنیا می آورد به او تبریک می گفتند و بهترین کادو به او تعلق می گرفت کما اینکه وقتی به 30، 40 و یا حتی 20 سال پیش برگردیم می‌بینیم که مادرانی که دو یا  سه دختر داشتند، برای پسر دار شدن دوباره و سه باره زایمان می کردند و حتی شاهد بودیم بسیاری از آقایان همسران خود را به دلیل اینکه دختر زا بودند و فرزند پسری نداشتند طلاق می دادند، کارهای یدی، مشاغل سنگین و سایر کارهایی که در آن دوره از عهده زن بر نمی آمد باعث برتری مردها شد و این در فرهنگ ما جا افتاد و به مراتب جلو آمد و وقتی چیزی به نفع جنس مرد باشد پررنگ‌تر می شود. هر چند دوران عوض می شود و رو به تکامل هستیم اما این فرهنگ با این که کمی تغییر می کند و دست خورده می شود اما باز هم به نفع آقایان جلو می آید.

وی درباره برخی رفتارها و فرهنگ و رسومات غلط مرد سالاری که در جامعه ما جا افتاده است گفت: ما در قرن 21 ودر عصر ارتباطات شاهد این هستیم که باز هم بعضی خانواده ها درگیر این هستند که من پسر می خواهم و فرزند دختر نمی خواهم. در این جامعه ای که مرد آنقدر بها دارد هنوز هم ما شاهد هستیم در برخی خانواده ها همیشه بهترین جا سر سفره، بهترین غذا و بهترین هدیه  برای پسر خانواده است. همیشه دختر خانواده هرچند خسته باشد باید به پسر خانواده رسیدگی بکند.

دکتر یوسفی درباره نقش زنان در انتقال این رسومات غلط به نسل بعد و نقش آنان در شکل گیری این آسیب ها به زنان افزود: برخی از زنان این گونه خانواده ها این دیکته غلط  و نانوشته را جلو می آورند و به آن ها بها می دهند و این بها دادن به جایی می رسد که آقایان در جامعه احساس فضل و بزرگی  نسبت به غیر همجنس خود می کنند. یک نمونه آن می شود به متلک گفتن اشاره کرد. مرد به خودش اجازه می دهد زن مقابل خود را تحقیر کند. چرا خانم ها متلک نمی گویند؟ چون اون احساس برتری را جامعه به مرد داده و نسل به نسل جلو می آید به خودش اجازه می دهد یک خانم را مسخره کند، تحقیر کند، در محیط کار خرد کند و همیشه در مقابل کار یکسان باید دو پله حقوق بالاتری بگیرد و خیلی کم پیش می آید خانمی که رئیس باشد خیلی زود مورد بغض و کینه سایر همکاران مرد خود قرار نگیرد و از مقام مدیریت عزل نشود

این آسیب شناس اجتماعی درباره نقش فرهنگ و قوانین در شکل گیری این رفتار های آسیب زننده گفت: این رفتارها برخواسته از فرهنگ و قوانین ماست و البته قوانین نیز برخواسته از فرهنگ، عرف، هنجارها، ارزش ها و اعتقادات یک مردمی که در  یک مرز و بوم جغرافیایی زندگی می کنند، است. قانون ما از فرهنگ ما نشات گرفته است و نوشته شده است و متاسفانه در مقابل این رفتارهای زننده ای که انجام می دهند ما مجازاتی را نمی بینیم . برای متلک گفتن مجازاتی وجود ندارد برای اذیت کردن و مشکلات بی شماری که خانم ها در محیط کار دارند مجازاتی وجود ندارد  همیشه حق با آقایان است و همیشه مرد درست می گوید.

او درباره نگاه مردسالارانه و رفتارهای عجیب برخی خانواده ها در قرن 21 افزود: هنوز ما شاهد این هستیم که مرد خانواده به اتکا این که وضعیت مالی مناسبی دارد به راحتی به همسر خود خیانت می کند و زن دوم می گیرد. این موارد یک یا دو مورد نیستند بلکه بسیار زیاد هستند. این جدا از روابط پنهانی و صیغه و.... است. در کمتر جوامعی ما شاهد این موضوعات هستیم درصورتی که گرفتن زن دوم شرایط خاص خودش را دارد از جمله اینکه زن اول بددهن باشد،تمکن نکند، مشکلات عقلی داشته باشد،دنبال سحر و جادو برود و سایر شرایطی که چنانچه زن اول آن را داشته باشد مرد حق گرفتن زن دوم را دارد اما متاسفانه ما شاهد این هستیم که دادگاه های ما پر شده از گلایه های زنانی که می گویند همسرانشان نفقه آن را پرداخت نمی کنند اما زن دوم میگیرند.

دکتر مریم یوسفی درباره ضرورت تغییرات فرهنگی گفت: زیرساختارهای فرهنگی ما باید عوض شود و قوانین برای هر دو طرف باید یکسان اجرا شود و در مقابل عدالت و برابری هر دو دارای حقوق یکسان باشند

این روانشناس درباره روش های مقابله و پیشگیری و نقش بانوان در کم کردن این رفتارها افزود: در مورد آزارهای خیابانی و متلک گفتن بهترین روش ((بی اعتنایی)) است چرا که برخی از این افراد که به آنها توجه می شود بیشتر شروع به آزار دادن می کنند و لذت می برند اما اگر با مردانی مواجه شدید که قصد دست درازی دارند نباید این افراد را نادیده گرفت و باید از خود دفاع کرد و با آنان مقابله کرد و چقدر بدبخت هستند مردانی که با یک تنه به تنه زدند احساس لذت می کنند. زنان باید یادبگیرند از حق خود دفاع کنند و بهترین راه برای مقابله با این افراد یادگرفتن دفاع شخصی است و من همیشه طرفدار این جمله هستم که زن باید از حق خودش دفاع کند

او درباره تغییر قوانین و نقش آن در فرهنگسازی افزود: صد درصد قوانین باید محکم تر اجرا بشوند. اگر یکسری تنبیهاتی در قانون ما برای مجازات اینگونه مردان  و تخریب شخصیت بد آنان و عبرت گرفتن بقیه بشود در نظر گرفته شود بسیار پیشرفت خوبی است. البته منظور از مجازات، مجازات های بدنی و شلاق نیست

او درباره نقش زنان در افزایش برخی آسیب ها گفت: ما در جامعه ای زندگی می کنیم که حجاب اجباری است و این یک قانون است که باید حجاب خود را رعایت کنیم. اما در همین جامعه ما می بینیم که برخی خانم ها به بدترین وضع بیرون می آیند که اگر بی حجاب باشند به مراتب بهتر است و الفاظی مانند ((پلنگ)) و ((داف)) را به این افراد نسبت می دهند و حتی برخی از این افراد حتی از متلک شنیدن هم لذت می برند البته نسبت این افراد در جامعه آماری بسیار پایین است. البته باید گفت هدف اکثر این افراد جلب توجه است زیرا که این افراد سرگرمی ندارند، هدفی ندارند، دانشگاه رفته و لیسانس گرفته اند اما بیکارند، نمی توانند تفریحی بکنند، هزینه کلاس های ورزشی و آموزشی بسیار بالاست و این افراد هم درآمد مستقلی برای خود ندارند تا بخواهند آموزشی ببینند یا کسب و کاری راه بیاندازند و امروزه با وجود خانه های آپارتمانی و فضاهای بسته مجالی برای سرگرمی و تفریح وجود ندارد و برخی از سر ناچاری و بی هدفی دست به انجام این اعمال می زنند. اگر سازماندهی بشود و دولت تخفیفی برای برنامه های آموزشی جوانان قائل شود شاهد کمرنگ شدن این موضوع هستیم

مریم یوسفی درباره آسیب ها در چهارچوب خانواده افزود: برخی از خانواده ها که به طور کلی دچار پدیده طلاق عاطفی شده اند اما برخی دیگر به علت وضعیت بد جامعه سخت گیری هایی را نسبت به همسر خود روا می دارند عموم  این افراد فشار مالی بسیار زیادی را متحمل هستند و در اثر خستگی ممکن است رفتارهای ناشایستی را از خود بروز دهند اما در برخی موارد شاهد تاثیرگذاری برخی رفتارهای زنان از جمله بددهنی، شکاکی، و علی الخصوص رفتار زشت حسادت وچشم و هم چشمی که در می تواند در تحریک همسر موثر واقع شود و متاسفانه شاهد افزایش این فرهنگ غلط حسادت در خانم های ایرانی هستیم.

دکتر کیهان نیا روانشناس نیز  درباره انواع رفتارهای ضدزن در چهارچوب خانواده گفت: خشونت علاوه بر فیزیکی، کلامی، اقتصادی و جنسی هستند که مردها در رابطه با زنان ابراز می کنند. این خشونت ها می تواند مجازات جنسی باشد که در مورد زن ها به کار می برند و یک سری پیامدها و مشکلاتی را بوجود می آورد و یا از کلماتی استفاده می کنند که زنان را آزرده خاطر می کنند

وی درباره منشا این رفتارهای زننده گفت: وقتی که مرد خانواده از همسر خود آزرده خاطر شده است و رنجش دارد این رنجش را نمی تواند حل کند مبادرت به انجام این کارها می کنند. در صورتی که این رفتارها با گفت و گو و قوانین مذاکره به راحتی قابل حل هستند رنجش های حل نشده و مزمن که تلنبار می شود موجب میشود که مردان، زنان را آزار دهند. البته برعکس این رفتارها هم وجود دارد از جمله اینکه زنان شوهران خود را به علت رنجش مجازات جنسی می کنند و مرد را از روابط جنسی محروم می کنند که به آن اصطلاحا تمکین خاص گفته می شود و خود دارای اشکالات زیادی است البته به جز این ده ها مورد می توانند در شکل گیری این رفتار ها دخیل باشند اما علت واضح آن در چهارچوب خانواده ((رنجش)) است. وقتی مرد نتواند دلخوری خود را بیان کند اینگونه و با این رفتارها به نوعی می خواهد دلخوری خود را نشان دهد. معمولا آمار محرومیت جنسی بسیار بالاتر از آزار جنسی است.

این روانشناس درباره مهمترین آسیبی که زنان از خلال این رفتارها و توهین ها می بینند گفت:  اولین و مهمترین پیامد آن افسردگی است که زنان در خودشان می ریزند و این رنج به مثابه یک راز در می آید و نمی توانند با کسی در میان بگذارند که البته موجب بیماری ها جسمی از جمله میگرن،اثنی عشر، زخم معده،ناراحتی قلبی، منشا تمام این بیماری ها رنجش های عمیقی و عصبانیت هایی است که زنان فرو می دهند و کاری نمی توانند برای آن بکنند که منجر به افسردگی، بهم ریختگی اعصاب و روان می شود و اگر در دوران یائسگی باشند که پیامدهایی وحشتناک دیگری از جمله میل به گریه، افسردگی، احساس یاس و توطئه برای آنان دارد و باعث می شود زن تصور کند شوهرش روابط پنهانی دارد که میل جنسی به وی ندارد

ایشان درباره علل شکل گیری آزار های خیابانی گفت: متاسفانه امروزه قبح شکل گیری روابط اجتماعی  مرد و زن ریخته شده و ناشی از این است که با توسعه رسانه ها ما شاهد هجوم گستاخانه و بی رحم  روی خانواده ها هستیم و روی  قبح این رفتارها دیگر فکر نمی شود و علت دیگر آن می توان به بسته بودن روابط اشاره کرد. اجازه داده نشده که این گونه روابط زیر نظر خانواده ها شکل بگیرد و تبدیل به تابو شده است. وقتی این روابط تابو شود و از آن جلوگیری شود خود به خود روابط زن و مرد زیر زمینی و پنهان کاری میشود که موجب به وجود آمدن آزار های خیابانی می شود.

این روانشناس درباره راه های مبارزه با آزارهای خیابانی گفت: برخی مواقع زنان هم در شکل گیری این رفتارها و آسیب هایی که به آنها می رسد بی تقصیر نیستند. امروزه زنان بسیار مادی گرا و مصرفی شده اند من به عنوان یک مرد نمی خواهم از مردها دفاع کنم اما خیلی بد است که زنان جامعه مصرفی شوند. وقتی زن می خواهد نیازهای مالی وی از طرف مرد برطرف شود با وضعیت اقتصاد بیمار ما باعث می شود یک دسته از آقایان پولدار شوند مانند نوکیسه ها و این افراد از امکانات بالای اقتصادی برخوردار هستند و زن نیز جذب این امکانات می شود و خیلی طبیعی است که با این شرایط  جامعه شاهد آسیب های اجتماعی به زنان باشد.

دکتر کیهان نیا درباره لزوم آموزش در این زمینه گفت: رفتارهای صحیح باید از طرف مسولین و روزنامه ها و سایررسانه ها آموزش داده شود. روابط صحیح اجتماعی باید آموزش داده شود چرا که وقتی این روابط پنهانی باشد مثل ازدواج سفید که امروزه شاهد آن هستیم بزرگترین قربانی آنان با توجه به شرایط و فرهنگ حاکم بر جامعه ما زنان هستند

او درباره بهترین رفتارهایی که زنان می توانند در مواجه با آزارهایی که از طرف مردان برای آنان ایجاد شود، انجام دهد گفت: بهترین رفتار بی اعتنایی است چرا که زنی که بخواهد در مقابل یک فرد متلک گو بی شعور بی شخصیت پاسخ بدهد آن فرد متلک گو ممکن از جواب های بدتری بدهد و این زن آزار بیشتری ببیند. در تمام کشورهای در حال توسعه این اتفاقات می افتد و دلیل اصلی آن می تواند این باشد که روابط دختر و پسر ممنوع است و منظور این نیست که این روابط آزاد شود ولی این تابو بودن که حتی اجازه برقراری رابطه زیر نظر خانواده ها را هم ندارند موجب این اتفاقات پیش می آید و فکر می کند با این رفتارها ارضا میشود که البته در شرایط جامعه ما طبیعی است و وظیفه زن این است که فوری از این محل دور شود و دهن به دهن این افراد نگذارد.

 

نظر شما