به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، روزنامه اعتماد با این مقدمه نوشت: ورزش ایران آرامآرام در حال پوستاندازی است و همین موجب شده به آینده امیدوارتر باشیم. اما این گفتوگو با وزیر ورزش و جوانان ایران حمایتی نیست. نقد به برخی رویکردها و پرسشهایی از نقصهاست.
آقای دکتر بدترین خبری که اخیرا در حوزه ورزش شنیدید، چه بود که ناراحتتان کرد؟
خبر بد به آن معنا نداشتیم. هرچند مشکلات معمولی روزمره داریم که مثلا اعزامی با مشکل روبه رو شود یا تیمی به جایی برود که ممکن است رفتارهای خوشی نداشته باشند و انعکاس بدی داشته باشد. ما خبر آنچنان بدی که بخواهیم بگوییم عجیب و غریب بوده، با لطف و عنایت خدا و هماهنگیای که کردهایم و تدبیری که داریم و همافزایی و همگرایی که داریم به وجود میآوریم، خوشبختانه برنامههایمان یکی پس از دیگری با لطف و عنایت خدا، تلاش همکارانمان و وقتی که داریم میگذاریم به اجرا درمیآید.
اجازه دهید چند خبر که از نگاه من بد است را برایتان نقل کنم. یکی بحث میزبانی فوتبال ایران از کشور عربستان و بیشتر تاثیر عربستان بر انتخاب کشور عمان به عنوان کشور میزبان، خبری از جودو که رییس فدراسیون شما نامهای به رییس ستاد نیروهای مسلح میزند و میگوید که فلان بازیکن را به خاطر فلان مصاحبه فلان برخورد را داشته باش یا فلان ورزشکار تیروکمان اعلام میکند که برای اعزام به امریکا درخواست پول شده است.
اینها مسائل روزمره ورزش است.
وزیر ورزش برای هر کدام از اینها چه برنامهریزیای میکند و رفتارش برای برخورد با فدراسیونها یا پاسخهایی به فدراسیون چه هست؟
ببینید! ما یک رویکردها و سیاستهای کلی داریم که حتما مقید هستیم که این رویکردها و سیاستهای کلی اجرا شود. یکی هم مسائل روزمره و مشکلاتی است که بدان اشاره کردید. بله، در ارتباط با AFC یک واقعیتی است که بالاخره سعودیها نفوذ بیشتری از ما دارند. ما باید بنا را بر این بگذاریم که نهتنها در AFC که در همه کنفدراسیونهای آسیایی یا جهانی بتوانیم کرسیهای بیشتری بگیریم. به هر حال ما یک موقعی تحریمها را داشتیم که مراودات و تعاملات بینالمللی ما را محدود کرده بود. پس از برجام و رفع تحریمها، بیش از صد مورد میزبانی جدید طی دو سال اخیر گرفتهایم و درهای جدیدی در تعاملات بینالمللی به رویمان باز شده است. باید به صورت استراتژیک به دنبال این برویم که مدیران فدراسیون عرصههای بینالمللی را قویتر ببینند تا بتوانند در کنفدراسیونهای آسیایی و فدراسیونهای جهانی کرسیهای بیشتری بگیرند. در هر صورت داشتن کرسیها برای ما خیلی مهم است و ما باید از این به بعد این کار را در دستور کار خود قرار دهیم. واقعا تلاش ویژهای بکنیم برای اینکه روسا و دبیران فدراسیون، اعضای هیات رییسه، مسوولان کمیتههای مختلف بتوانند در ردههای خاص خود در مجامع بینالمللی دارای کرسی شوند که از حق ورزش کشور دفاع کنیم. به هر حال همانطور که گفتم این مسائل مهم و تاثیرگذار است. حضور ما در کمیتههای مختلف فدراسیونهای جهانی و کنفدراسیونهای آسیایی و همچنین هیات رییسه و مسوولیتهای مختلف مهم است و حتما در دستور کارمان حمایت از فدراسیونها را داریم که بتوانند موقعیتهای بهتری کسب کنند.
ولی همان افرادی که برای کرسیها میروند مثلا در فوتبال، علی کفاشیان جایگاهی در فوتبال ایران ندارد که حمایت نمیشود. مثال زدم و نمیخواهم فقط روی وی زوم کنم ولی موضوعی که مدنظر من است اینکه آدمهایی که میخواهیم برایشان تلاش کنیم ممکن است در دوره بعد مورد بیتوجهی واقع شوند و همان کرسیها از بین برود. یعنی یک نظام جامعی وجود ندارد که بگوییم میخواهیم به آن نقطه برسیم و از این طریق پیشرفت کنیم. مثل کشور قطر که خیلی از افرادی که حتی در کمیته انضباطی فیفا هم آدم معرفی کردند و توانستهاند حمایتش کنند.آرزوی قشنگی است ولی رسیدن آن به نظرم...
ببینید! یکسری امکانات دارند که به صورت کلی بیان میکنم. نمیخواهم نه اسم فردی را ببرم و نه اسم کشوری را به آن معنا مطرح کنم. بالاخره ما یک اصول و چارچوب دیپلماسی داریم که باید اینها را رعایت کنیم. به هر صورت یکسری کشورها میروند و هزینه میکنند ولی نفراتی هم که در داخل رشتههای ورزشی و فدراسیونهای خودشان انتخاب میشوند، چون این کشورها بعضا مثل ما انتخابی نیستند و دوره ندارند و انتصابی هستند، وابستگی خانوادگی به دربار آن کشور یا خاندان حاکم بر آن کشور دارند؛ لذا یک دوره میمانند، هزینه هم میکنند، حمایتهای مختلف دیگر هم انجام میدهند و دستشان هم باز است و این موقعیتها را به دست میآورند. شرایطی است که از جهت مالی وضعیتشان یک مقداری سامانیافتهتر و توانمندیشان بیشتر است. ولی من فکر میکنم که ما باید به هر حال برویم و بقبولانیم که ظرفیت ورزشی کشور ما و تاثیرگذاریای که میتواند داشته باشد و به خصوص در خیلی از رشتهها در آسیا میتواند باعث ارتقای سطح آن ورزش در آسیا و از طریق آسیا در دنیا شود، باید برویم خودمان را بقبولانیم و با توانمندیهایمان تحمیل کنیم اگرچه...
در حوزه ورزش، ورزشکارانمان میتوانند این توانمندسازیها را داشته باشند ولی به نظر میرسد مدیران ما نمیتوانند. چون خیلی از مدیران حتی زبان انگلیسی...
من مثل شما بدبین نیستم. یعنی فکر میکنم که اگر یک چارچوب و رویکرد...
اجازه دهید با 34 سال سن و گذشت 40 سال از انقلاب و نتایجی که الان میبینیم تا حدودی بدبین باشیم آقای وزیر!
شما حق دارید بدبین باشید ولی من خوشبین هستم به اینکه انشاءالله با تلاشی که میکنیم و برنامهریزیای که انجام میدهیم، بتوانیم درهای بیشتری را به روی کشورمان باز کنیم.
معتقدم مسوولیتپذیری در ورزش زیر سوال است و آن هم به این برمیگردد با مدیرانی که در حوزههای مختلف تخلف میکنند، برخورد نمیشود و همان نگاه ورزشی و جوانمردی هست. یعنی ما یک پروژه مدیریتی نمیبینیم بلکه همه موضوعات را یک پروژه ورزشی میبینیم. مثال میزنم؛ باشگاههای پرسپولیس و استقلال و اتفاقاتی که در گذشته رخ داده. روسای فدراسیونهایی که همین امروز در مورد حضور یا عدم حضورشان بحث است. برخورد با تخلف در حوزه ورزش بسیار ضعیف است و چون میبینند برایشان هیچ اتفاقی نمیافتد، برای همین من حس میکنم که این باندهایی که به صورت کوچک خودشان را شکل میدهند، جایگاه وزارت ورزش و وزیر را ضعیف میکنند و آن مسوولیتناپذیری باعث میشود که موضع وزارت ورزش در این حوزهها آن چیزی که میخواهد نباشد.
من قبول دارم برخوردها ضعیف بوده ولی از ابتدایی که آمدم با روسای فدراسیونها، مدیران کل ستادی و مدیران کل استانها جلساتی داشتهام که کاملا سیاستها، رویکردها و برنامههایمان را ترمیم کردیم و محکم هم ایستادهایم و با قاطعیت هم صحبت کردیم و مواردی هم که تخلف شده برخوردهای لازم را کردهایم و قاطعانهتر هم اقدام خواهیم کرد. یعنی من با کسی رودربایستی ندارم و پیوند اخوت هم با هیچ کس نبستم. این چیزی که مطرح است منافع ملی است و مصالح ورزش کشور و مردمی هستند که به هر حال با عشق و علاقه پیگیری میکنند و هوادار تیمها و رشتههای مختلف هستند. با پیروزی ورزشکاران خوشحال میشوند و با شکستشان ناراحت میشوند. واقعا ما فکر میکردیم که بدهکار این مردم هستیم و باید با قدرت، حدت و قاطعیت برخورد کنیم. من الان دارم کمیتهای را به نام کمیته صیانت از ارزشهای اخلاقی و اسلامی راهاندازی میکنم.
شما یک چهره اصلاحطلب هستید و بسیار در حزب اعتماد ملی تاثیرگذار بودید و هستید. ولی به نظر میرسد هسته خیلی از احزاب مخصوصا اصلاحطلب در حال پیرشدن است و افراد با سن بالا بیشتر در شورای مرکزی فعال هستند. یک تلقی برای بیرون از این احزاب و مردم وجود دارد و آن اینکه اصلاحطلبان از جوانان بیشتر در مورد کمپینها و انتخابات و تکان دادن درخت از زیر بار برف میخواهند سود ببرند. شما به عنوان یک فرد اصلاحطلب که در حوزه ورزش و جوانان صاحب سمت هستید و کاملا این دو حوزه ارتباط مستقیم با جوانان دارد. برای استفاده از ظرفیت مدیران جوان در عرصه مدیریتی تلاشی شده؟
چرا رسانهها فکر میکنند فقط باید اخبار منفی بدهند؟ فقط باید انتقاد و نقطه ضعف بنویسند؟
نکته اینجاست که بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. شما اگر در تلویزیون یک نقد کوچک حتی به خود یا دیگران بکنید، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد تا وقتی کارهای انجام شده وزارت ورزش را بیان کنید. این یک موضوعی است که ذائقه در این سالها تغییر کرده و شاید اصلا منشا آن رسانه نباشد و جاهای دیگری باشد که مردم دوست دارند خروجی آن را در گفتوگوها، نقدها و موارد منفی ببینند. اما نکته مهم این است که من در جریان تلاشهای شما برای موضوع جوانسازی ورزش کشور در مرحله اول و آن شکستن حلقه مدیران سالخورده و سن بالا هستم. اما میخواهم از زبان شما کمی آماریتر، دقیقتر و شفافتر بشنوم.
ما در وزارت ورزش و جوانان که آمدیم متاسفانه دیدیم که خیلی از بخشهای نرمافزاریمان مشکل دارد. یعنی شاید تنها وزارتخانهای باشیم که قانون اهداف و وظایف و اختیارات نداشتیم. بلافاصله هفتههای اول که آمدم لایحه مربوط به قانون اهداف و اختیارات وزارتخانه را تهیه کردم و به دولت فرستادم تا تصویب شد و الان به مجلس رفته است. در کمیسیونها هم تصویب شده و الان قرار است که وارد صحن مجلس شود. سال 95 که من آمدم شش سال از تاسیس وزارتخانه میگذشت اما قانون اهداف و وظایف و اختیارات نداشت. وزارتخانه چارت مصوب قانونی به روز نداشت. قانون اهداف و وظایف واختیارات انشاءالله در مجلس تصویب میشود. ما بالاخره میفهمیم که وظایف اصلیمان چیست؟ چون یک چیزهایی را از گذشته سازمان تربیتبدنی داشته و سازمان ملی جوانان که گفتهاند همانها فعلا باشد. در حالی که این وزارتخانه جدید است. تاپچارتمان را تصویب سازمان استخدامی رساندیم و تمام شد. حدود 95 درصدش تمام شده و یکی، دو مشکل کوچک دارد که آن هم تا پایان همین برج تکمیل میشود. تشکیلاتمان یک مقدار چابکتر میشود و این بخش را ساماندهی میکنیم. مهمترین بحثی که ما داریم است که بتوانیم در بخش نیروی انسانی ساماندهی لازم و اصلاحات لازم را انجام دهیم. من فکر میکنم که نه تنها، وزارت ورزش جوانان که کل نظام اجرایی کشور، باید به سرعت به سمت جوانگرایی و استفاده از مدیران جوان بروند. چون این باور جدی من است. فکر میکنم الان که 39 سال از پیروزی انقلاب گذشته سال آینده چهلمین سال حیات نظام مقدس جمهوری اسلامی را داریم. ما انشاءالله بایستی آرامآرام شرایطی فراهم کنیم تا پایان این دولت نسل مدیران فعلی کنار بروند و نسل جوان بر سر کار بیاید. ما داریم این انتقال نسل را به مرور انجام میدهیم. در حال حاضر در 4، 5 سال مدیران کل جوان زیر 40 سال گذاشتهام. درحالی که مخالفان زیادی وجود داشت ولی من نتیجه گرفتهام. الان در استانهای خوزستان، کرمان و مرکزی مدیران جوان 35 تا 37 ساله دارم و همه هم راضی هستند و دارند کار میکنند. برای دو، سه استان دیگر که میخواهیم مدیران کل را عوض کنیم شرطمان این بوده که افرادی که میخواهند انتخاب شوند و مورد بررسی قرار بگیرند زیر 40 سال سن داشته باشند. ما باید بتوانیم از الان مدیرانی بیاوریم که حداقل برای 10، 15 سال آینده بتوانند بخش ورزش کشور را مدیریت کنند. در ستادمان هم به همین شکل تلاش داریم که ان شاءالله همین کار را بکنیم. از آن طرف، کسانی که سابقه خدمتی بیش از 30 سال با مدرک لیسانس دارند که باید بازنشسته شوند را تا پایان سال بازنشست میکنیم. آنهایی که 35 سال و مدرک فوقلیسانس دارند را بازنشست میکنیم و در فدراسیونها هم همین کار را کردهایم. فدراسیونهایی که دوره مدیریت طولانی داشتند؛ مثل بوکس، نجات غریق، کبدی و... ولی با کمترین ضایعه و به اصطلاح عوام بدون خونریزی یکی پس از دیگری با لطف و عنایت خدا و تدبیری که کردیم، جایگزین شدند.
آیا میتوانید بگویید آقای میرسلیم چطور حاضر شد که دیگر حضور نداشته باشد.
ما یک آییننامه چگونگی انتخاب روسای فدراسیونها را داریم و متناسب با آن کسانی که میخواهند برای ریاست فدراسیونها کاندیدا شوند باید حداقل 30 سال و حداکثر 70 سال داشته باشند. آقای میرسلیم که خیلی هم در فدراسیون نجات غریق زحمت کشیده بودند و واقعا تلاشهایشان هم موثر بوده و تیم خوبی هم آنجا جمع کرده بودند، سنشان به گونهای بود که نمیتوانست دیگر کاندیدا شود. حدودا 72 ساله هستند و به همین خاطر دیگر نتوانستند کاندیدا شوند و یک جوان دیگری آمد که سالها آنجا کار میکرد. در فدراسیون بوکس ما جوان بلوچ اهل سنتی آمده و خودش قبلا بوکسور بوده است. فکر میکنم انشاءالله این روند را هم بتوانیم ادامه دهیم. در مواردی که انتصاب هست مثل مدیران کل استانها و مدیران ستادی، طبیعتا دست خودمان است و در فدراسیونهایی که انتخابی است انشاءالله امیدوار هستیم که کسانی کاندیدا شوند که افراد جوانتر با انرژی بیشتر باشند که بتوانیم انشاءالله با این تیم مدیریتی جدید یک سرمایه و پشتوانه خوبی در کشور ایجاد کنیم.
در خلوت خود وقتی فکر میکنید و قطر را میزبان جام جهانی میبینید، امارات میزبان جام ملتهای آسیا یا مراکش که قهرمان آفریقا هم شد و برای میزبانی جام جهانی بعدی در تلاش است. به عنوان یک مدیر نظام جمهوری اسلامی بعد از 40 سال کشوری که خودش قبلا میزبان بازیهای آسیایی قبل از انقلاب بوده ولی بعد از انقلاب میزبان بازیهای بزرگی نبوده را چطور توجیه میکنید و فکر میکنید راه برون رفت از این اتفاق که به یک نتیجه برسیم، چیست؟
ببینید! من هم بهشدت علاقه و آرزو دارم که بتوانیم رویدادهای مهم بینالمللی را میزبانی کنیم. الان هم اعتقاد دارم که به لحاظ سختافزاری این اعتقاد و ظرفیت را داریم. به خاطر همین هم تقاضای میزبانی جام جهانی فوتسال را دادم و الان هم فکر میکنم باید تلاش کنیم تا برای 2023 بتوانیم میزبانی جهانی جام ملتهای آسیا را بگیریم. چون ما الان از جهت استودیومهای مختلف در شهرهای کشور خوشبختانه وضعیت خوبی داریم درحالی که قبلا یک استادیوم آزادی داشتی و یک تختی. ولی الان نقش جهان را در اصفهان با ظرفیت 75 هزار نفر داریم. یادگار امام را در تبریز داریم که همین مقدار ظرفیت دارد. غدیر اهواز 50 هزار نفره و پارس شیراز که استادیوم بسیار زیبایی شده و اینبار در شب شاهد شکوه این استادیوم 50 هزار نفره بودم. دو تا استادیوم خوب در مشهد «ثامن و امام رضا(ع)» را داریم که هر دو آماده برگزاری مسابقه است. در 20 شهر کشور هم 20 تا استادیوم 15 هزار نفره ساخته شده که واقعا این ظرفیت را ایجاد میکند که ما بتوانیم میزبانی جام ملتهای آسیا را داشته باشیم. سایر امکاناتی هم که نیاز داریم طی سه سالی که رییس سازمان میراث فرهنگی بودم، ساخت حدود 800 هتل را شروع کردیم که یکی پس از دیگری در کشور به بهرهبرداری میرسد و بخش گردشگری کشور از جهات مختلف طی سه، چهار سال آینده رونق چشمگیری پیدا خواهد کرد. خیلی دوست دارم که ما میزبانی جام ملتهای آسیا و مسابقات فوتسال را داشته باشیم. به ویژه در رشتههای سالنی الان مشکل خاصی نداریم حتی در رشتههایی که مرتبط با بانوان هست به خصوص سالنیها میتوانیم رویدادهای بینالمللی بیشتری را میزبانی کنیم و واقعا تلاش من بر این است که انشاءالله بتوانم بذرهایی را بکارم که شاید به دوره مدیریت خود من رشد نکند. ما اگر الان بتوانیم میزبانی 2023 را بگیریم، به احتمال زیاد من 2023 اینجا نخواهم بود اما این بذرها باید الان کاشته شود تا جوابش را آن موقع بگیریم و برداشت داشته باشیم.
و همین نگاه در حوزه ورزش خیلی نگاه عجیب و غریبی بود از این جهت که میگفتند ورزش محلی شده برای اتلاف سرمایههای انسانی. چه بسیار استعدادهایی که در استانها وجود داشته و دیده نمیشدند یا اصلا دیده میشدند و به آن مرحله نمیرسیدند.
ببینید! من این را قبول دارم که ما هنوز از همه استعدادها و ظرفیتهایمان نتوانستهایم استفاده کنیم. من سفرهای زیادی به استانهای مختلف و بالای سر پروژههای مختلف میروم و با جوانهای زیادی نشست و برخاست میکنم. با هیاتهای ورزشی مینشینم و کارهای مختلف را از نزدیک میبینم. برای برگزاری مسابقات بینالمللی رویکردمان این است که از تهران به استانها منتقل کنیم تا استانها هم یک شور و شعف داشته باشند و خودم هم حضور مییابم. مثلا هم برای اختتامیه بدمینتون به زنجان میروم و هم برای اختتامیه مسابقات کشتی دهه فجر به تبریز سفر میکنم. تقریبا هیچ رویداد بینالمللی در استانها نبوده که در این مدت برگزار شود و من نرفته باشم و از نزدیک ندیده باشم. عمد هم دارم که میروم. میروم تا یکسری ارزیابیهای مختلف انجام دهم. واقعیت این است که استعدادهای خیلی زیادی را در رشتههای مختلف با توجه به وضعیت فیزیکی افراد و شرایط جغرافیایی آن مناطق میبینیم. چون اینها مهم است. یعنی شما نمیتوانید بگویید در هر استانی هم والیباست، هم فوتبالیست، هم پرتابگر و هم دونده نیمه استقامت و استقامت و دوهای سریع درمیآید و هم شناگر خوبی. شرایط جغرافیایی مناطق در شرایط فیزیکی افراد تاثیرگذار است. در استانهای کوهستانی که مردم سختکوشتر هستند و با سرما زندگی میکنند طبیعتا رشتههای ورزشی مرتبط با آن شرایط هست. ما استعدادهای خیلی زیادی را داریم. برای اینکه از این استعدادها بتوانیم استفاده کنیم و پوشش دهیم باید هیاتهای ورزشیمان را تقویت کنیم. خوشبختانه از امسال با اختصاص یک ردیف جدید درآمدی به نام 27 صدم درصد بر مالیات ارزش افزوده، ما کمکهایمان را به هیاتهای ورزشی تا الان سه تا چهار برابر سال گذشته کردهایم و تا پایان سال شاید به 5 برابر گذشته برسانیم و این تامین منابع مالی برای هیاتهای ورزشی اجازه میدهد که هیاتهای استانی و شهرستانی ما یک مقداری در شناسایی استعدادها و برگزاری مسابقات و اردوها و اعزامهای مختلف تکان بخورند. خیلی مواقع نمایندگان مجلس، فرمانداران و استانداران نزد من میآیند و میگویند که برای یک اعزامی که 5 میلیون تومان هزینه دربردارد، ماندهایم و راست هم میگویند. چون ما 13 هزار و 800 تا هیات در کل کشور داریم و سال گذشته 18 میلیارد تومان به آنها پول داده بودیم و امسال تا الان سه برابر آن پول دادهایم و تا پایان سال به 4 تا 5 برابر میرسد.
آقای دکتر! در بحث توسعه که مطرح کرده بودید توسعه متوازن همیشه مدنظر بود که همه بخشها به صورت متوازن رشد کنند. در خود مجموعه وزارت ورزش میبینیم که مثلا روی ورزش قهرمانی خیلی مانور میشود و تبدیل به انسانی شده که سرش خیلی بزرگ است. بخش جوانان دستهایش کوچک است و رشد متوازنی نبوده است. برای خود مجموعه وزارت ورزش فرضا در ورزش همگانی مسابقه محوری برای همه کارهای فرهنگی اصل شده است. سلامت اولویت دوم و سوم است. نه اینکه کار نشده بلکه همه میدانیم که در یک بخشهایی کار شده است. اما میخواهم بگویم این خروجی به سلامت عمومی و تعداد موفقیتهای کشور در حوزههای مختلف کمک کند. سامان دادن این حوزه در درون وزارت ورزش به چه شکل انجام میشود؟
من این اصل را باور دارم که در هر جامعهای، توسعه اگر چنانچه هماهنگ و متوازن انجام نشود، جامعه توسعهیافته نمیشود و دچار ناهماهنگی و ناهنجاری میشود. در توسعه کلی کشور هم اگر توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را با یک هارمونی و رویکرد مشخص دنبال نکنیم قطعا جامعهمان توسعه پیدا نخواهد کرد. نمیگویند جامعه توسعه یافته است. در وزارت ورزش و جوانان هم همین است. اگرچه یک اتفاقاتی تاکنون افتاده و همین چیزی که شما میگویید باشد، ولی تلاشمان بر این است که این توازن را ایجاد کنیم. اولا در خصوص ورزش همگانی این یک واقعیت است. درست است که ورزش همگانی خبرساز نیست. درست است که ظاهرش از نظر رسانهها پرجاذبه نیست که ما بگوییم امروز مردم 105 شهر کشور ورزش کردهاند یا دویدهاند. یا اینکه مردم این تعداد دقیقه در ماه ورزش میکنند. مردم برایشان مهم است که تیم ملیشان در مسابقات مقدماتی برده باشد. مردم برایشان مهم و پرجاذبه است که بگویند وزنه بردار ما رکورد المپیک را زد یا کشتیگیر ما مدال طلای المپیک را آورد. ما اگر چنانچه بتوانیم این توازن را ایجاد کنیم، تاثیری که روی رشد و سالمسازی جامعه به خصوص در بخش ورزش همگانی دارد، خیلی چشمگیرتر از ورزش قهرمانی است. درست است که ورزش قهرمانی مهمترین و ارزانترین ابزار برای پر کردن اوقات فراغت مردم است ولی آنچه در سالمسازی جامعه تاثیرات کلی دارد هم سلامت جسم و هم سلامت روح، ورزش همگانی است. ما امسال به خوبی به ورزش همگانی رسیدهایم. هم منابع خوبی اختصاص دادهایم و هم در همین ایام دهه فجر یکهزار و 680 برنامه شامل پیادهروی خانوادگی، کوهنوردی جمعی، برگزاری مسابقات همگانی مردمی و جشنواره روستایی عشایری طراحی کردهایم که در سه جمعه سیزدهم، بیستم و بیست و هفتم بتوانیم اجرا کنیم. در ایام سال هم به همین شکل کار دنبال میشود و باورش باید دربین مدیران ما به وجود بیاید.
دکتر! از تصاویری که از دختران ریشدار در ورزشگاهها میبینید چه احساسی دارید؟ این نقص را از خودتان، جامعه یا قانون میبینید؟
به هر حال ما باید ضمن رعایت ملاحظات فرهنگی و شرعیمان در تعدادی از رشتههایی که امکان حضور بانوان در استادیومها وجود دارد، شرایطی را فراهم کنیم. البته با هماهنگیای که بین همه عوامل و دستاندرکاران به وجود میآید، شرایط حضور بانوان در برخی از رشتهها که فراهم هست را فراهم کنیم تا آنها این مسابقات را ببینند. داریم یک مقدار کارهایی انجام میدهیم. باید کارهای توجیهی انجام شود و همه به یک باور برسند و همگرایی ایجاد شود تا انشاءالله به مرور این تصمیم شکل بگیرد.
هیچ تصویری در ذهنتان شکل نمیگیرد؟
انشاءالله با هماهنگیای که به وجود بیاید این اتفاق میافتد. هرچه به این موضوع نپردازیم در برنامههایمان موفقتر میشویم.
بحث حضور زنان در ورزشگاهها که شما دارید چه کار میکنید را نپرسیدم. بلکه جویای تصویری که در ذهنتان شکل میگیرد، بودم.
ببینید! جمعی نشستهاند که خلاصه این داستان برایشان بحثی شده. ما باید همان طور که خیلی چیزها را تدبیر کردیم، این را هم با صبر و حوصله به جای خوبی برسانیم لذا اصلا بدان نپردازیم.
در حوزه شفافیت وزارت ورزش که یکی از شعارهای شما از همان ابتدا و تکرارش در مجلس بود، فدراسیونها کمی از بحث شفافیت فراری هستند. شاید به خاطر اینکه ما همیشه ورزش را جزو جاهایی که باید شفاف عمل کند، نمیدانستیم. اما این شفافیت نمودش در فدراسیونها به چه شکل خواهد بود؟
بحث درستی است که شما مطرح میکنید. آن چیزی که در ذهن من و برنامههایمان در بحث شفافیت هست، قدمهایی را برداشتهایم ولی هنوز فاصله داریم. من نظارتم را با ابزارهای مختلفی که در اختیار دارم روی کار فدراسیونها روز به روز بیشتر میکنم. ولی هنوز نمیتوانم ادعا کنم که همه مسائلی که در فدراسیونها دارد اتفاق میافتد، برنامههایی که اجرا میشود غلط یا درست است. ما یک نظارت تشکیلاتی داریم که از طریق حوزه معاونت ورزش قهرمانی باید انجام شود. دفتر بازرسی داریم که بالاخره به شکایتها رسیدگی میکند. همچنین مسائل مربوط به امنیت را حراست دنبال میکند و دستگاه نظارتی دیگر هم هستند که کنترل میکنند. سازمان بازرسی کل کشور دایم در فدراسیونهای مختلف مستقر میشود و بررسی میکند. من هم استقبال میکنم. یعنی با دوستانمان در بازرسی کل کشور طی جلساتی که داشتهایم، خواستهام که با قوت و قدرت نظارت خودشان را انجام دهند.
آیا خروجی این میتواند باشد که بودجهها و هزینهها به صورت شفاف روی سایت بیاید و اعلام شود که پول دولت در کجاها هزینه میشود؟
من واقعا باورم این است که گزارشات مالی فدراسیونها یعنی منابع و مخارج را سال به سال بتوانیم دقیق و دقیق اعلام کنیم. هیچ اشکالی ندارد که سال به سال منابع و مصارف را انتشار دهیم تا مردم هم نظر دهند. الان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات نظارت میکند. بعضا مواردی است که کمیسیون اصل 90 مجلس هم نظارت میکند. بازرسی و حوزه معاونت و حراست هم نظارت میکنند. درصد بسیاری از مشکلاتی که قبلا بود با این نظارتها برطرف شده ولی اینکه به حد ایدهآل و مطلوب برسد کمی کار دارد.
چند سوال خصوصیتر میپرسم که کوتاهتر است؛ خندهدارترین موضوعی که در شبکههای مجازی خواندید را به یاد میآورید؟ مثلا پسرتان نگفت که وزیر پرسپولیسی برای فلان جا گل زده!
یکی از این مواردی که هست و گاهی اوقات میآید، پرسپولیسیها به ما میگویند استقلالی و استقلالیها میگویند پرسپولیسی. هر کدام که میبازند میگویند که وزیر طرفدار طرف مقابل است. در حالی که دیگر این مسائل برای من مدتهاست که حل شده است. مواردی هست که مطرح میشود. مثلا عکسی انداخته بودند و مرا به عنوان پدیده یکی از این دو تیم در فضای مجازی معرفی کرده بودند. این خیلی نکته جالبی بود ولی رسالت و وظیفه من این است که در جهت رشد و ارتقای ورزش کشور و فوتبال کشور تلاش کنم. واقعا هیچ کدام از این دو تیم برای من فرقی نمیکنند. پیروزیشان به خصوص در مسابقات بینالمللی باعث خوشحالی من و شکستشان باعث ناراحتی من است. من باورم همیشه این بوده که حال این دو تیم خوب باشد حال فوتبال ملی ما خوب است.
اهل خواندن روزنامهها هستید؟
اگر وقت کنم، بله میخوانم.
تاکنون نقدی باعث شده که برایتان رنجش ایجاد شود که به نظرتان تقوا رعایت نشده باشد.
ببینید! خوشبختانه تا الان اکثر رسانهها یک ارزیابی منطقی داشتهاند. اگر هم ایراد گرفتهاند یا ناشی از عدم آگاهیشان بوده یا به خاطر ضعف ما بوده. یکی دو مورد هم بوده که من احساس کردم نقدهایی که شده از سر دلسوزی نیست و شاید خواستههای دیگری مطرح بوده و داشتهاند که برآورده کردن برخی از این خواستهها برای ما امکانپذیر نیست.
احساس میکنید وزیر ورزش موفقی بودهاید؟
من هیچ موقع قضاوت نمیکنم.
آیا وقت میکنید فیلم و کتاب ببینید یا بخوانید؟
مجموعه اخبار مثبت است ولی خیلی کم. چون معمولا تا ساعت 10 و گاهی 11 شب در دفتر کارم هستم. دوست دارم یک موقع وقت کنم و از این هیاهو بیرون بیایم ولی واقعا نمیشود. همان شب هم که میروم نیمساعتی پای تلویزیون مینشینم. در پاسخ به خانمم که میگوید تا الان که مشغول بودی باز هم آمدی و داری فوتبال و ورزش نگاه میکنی! میگویم که این اضافهکاری من است.
وقتی بیرون میروید چهره مردم را میبینید که گاهی افسرده، خشن و خندان هستند. برآوردتان از جامعهای که در آن زندگی میکنیم، چیست؟ فکر میکنید دولت آقای روحانی درباره این رضایت یا این نارضایتی که وجود دارد تلاشی کرده که به جایی رسیده باشد؟
من اعتقاد دارم که ما حتما باید امید و اعتماد را در بین مردم حفظ کنیم. هر نظام و دولتی باید این دو اصل را در تعامل با مردمش رشد و توسعه دهد. دولت اعتدال و توسعه، دولت جناب آقای روحانی هم در دولت یازدهم و هم در دولت دوازدهم دستاوردهای بزرگی داشته که چون به هر حال به لحاظ رسانهای خیلی حمایت نمیشود یا منتقدین ما توانایی رسانهایشان بالاتر از دولت است.و آنها سعی در سیاهنمایی و بزرگ کردن ضعفهای دولت دارندو برخورد تا حدودی بیانصافی لذا ما نمیتوانیم همه این توانمندی و دستاوردهایمان را آن طور که باید و شاید به سطوح مختلف جمعیتی و لایههای مختلف اجتماعیمان منعکس کنیم. صداوسیما باید در این رابطه تلاش بیشتری کند. البته یک جمع رسانههای همراه و حامی هم مثل رسانه شما و تعدادی از روزنامهها هم داریم که انصافا عملکردشان در جهت حمایت از دولت و همراهی با دولت خیلی خوب بوده. ولی منتقدین ما به هر حال چون توان مالیشان بالاست، توان رسانهایشان هم بالاست. فکر میکنم در این رابطه باید بیشتر تلاش کنیم و بیشتر با مردم ارتباط برقرار کنیم. ما الان مشکل عمدهای غیر از اشتغال نداریم. باید این سرمایهگذاریها را استمرار دهیم و انجیاوها را فعال کنیم. باور جدی مشارکت مردم باید فراهم شود. مردم نگویند یک جاهایی که فقط روزهای انتخابات ما را میخواهید! همین که در انجیاوها با بچهها مینشینیم و با آنها جلسه و مجمع میگذاریم و در مناسبتهای مختلف دعوتشان میکنیم، اتفاقی که گفتم میافتد یعنی یک نفرشان در این اغتشاشات شرکت نکردند و یک نفرشان هم دستگیر نشدند.
مهمترین برنامهای که در حوزه ورزش است برنامه 90 است. نسبت به آن بیشتر نقد دارید یا باید حمایت شود؟
من 90 را نگاه میکنم. 90 هم دارای نقاط مثبت است و هم بدان نقدهایی وارد است که بنا دارم یک روزی با خود آقای فردوسیپور بنشینم این مسائل را خیلی صریح و روشن بازگو کنم. ولی نقاط مثبت زیادی هم دارد. ضعفهایی هم هست که اگر برطرف کنند، میتواند جذابیت بیشتری برای مردم داشته باشد.
پیشبینیتان از جام جهانی؟
من دارم همه تلاشم را میکنم که تدارکات خوبی داشته باشیم. داریم همه کار میکنیم که بتوانیم نتیجه در شأن خودمان بگیریم اگرچه در یکی از سختترین گروهها افتادهایم. الان قهرمان آفریقا با قهرمان جهان با یکی از تیمهای مدعی که بالاخره در 10 تیم اول دنیاست، همگروه شدهایم. روی کاغذ البته خیلی سخت است اما چه کسی فکر میکرد که یونان یک روز قهرمان اروپا شود؟ کی فکر میکرد در جام جهانی ترکیه سوم و کره جنوبی چهارم شود؟ داور فینال جام جهانی 1974 آلمان چه کسی بود؟ جانکی تایلور بود، بازیای که دو- هیچ آلمان، هلند را برد و در دقیقه یک پنالتی گرفتند و دقایق 27 و 43 هم گل زدند و بردند. در بازی 1988 داوری ایتالیایی گذاشتند که واقعا اصلا فینال را برهم ریخت، برعکس جانکی تایلور که یک داور مقتدر بود. شما از کجا میدانید که این اتفاقات نمیافتد؟ ما تیم خوبی داریم. من الان معتقدم که ما دو تا تیم ملی داریم. دست مربی پر است. مربی باتجربهای داریم و فدراسیون همه دارند زحمت میکشند. وزارت ورزش با همه توان دارد حمایت میکند. ما از هیچ چیزی که برای تیم ملی لازم بود فراهم شود تا یک حضور خوب و آبرومند داشته باشد دریغ نکردهایم. بهترین کمپ و کاملترین و مجهزترین را گرفتهایم. هشت بازی تدارکاتی دیگر پیشبینی کردهایم. به ویژه با الجزایر، لیبی و تونس که هم سیستم مراکش هستند. دیگر هر کاری باید انجام میشده، شده است. هماهنگی بازیهای لیگ با تیم ملی. هماهنگیهایی که لازم بوده بین بازیکنانی که مدنظر کادر مربیگری است که در این ایام بیایند و کار کنند. راهاندازی و تجهیز کمپ فوتبالمان در اینجا خوب است ولی متاسفانه به قرعه بدی خوردیم البته من امیدوارم. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته.