به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ شاهرخ استخری شب گذشته با حضور در برنامه «دورهمی» با اشاره به پنج سال فاصله از کار در تلویزیون اظهار کرد: من بعد از سریال «فاصلهها» به مدت پنج سال در تلویزیون کار نکردم و حاصل آن شش یا هفت کار سینمایی بود که دیده نشد. با اینکه این فیلمها فروش بدی نداشتند و حتی جزو کارهای خوب عوامل این فیلمها بود اما سلیقهی من نبود.
او به دلیل فاصله خود از تلویزیون اشاره کرد و گفت: من به دنبال چیز دیگری بودم. میتوان گفت به دنبال اعتبار یا کارگردانی که دوست داشتم با او کار کنم از تلویزیون دور شدم اما به نظرم اشتباه بود. برگشت من به تلویزیون با سریال «آمین» اتفاق افتاد و در آن نقش ویژهای داشتم اما آن گونه که فکر میکردم دیده نشد؛ در واقع این سریال حاصل پنج سال نشستن، مطالعه و یاد گرفتن من بود اما دیده نشد.
این بازیگر سینما و تلویزیون ادامه داد: ۱۳ پیشنهاد کار سینمایی قبل از اولین کار سینمایی خود داشتم که همه آنها را رد کردم و زمانی که میخواستم قراردادی ببندم به من میگفتند که چرا سینمایی کار نکردی یا در برخی جاها میگفتند اولین کار تو است؛ بنابراین حس میکنم که این مساله مهمی است. اگر کار کنم و دیده نشود خستگی در من میماند. در واقع حاصل یک کار در سینما میشود یک میلیارد فروش؛ بنابراین ترجیح میدهم در تلویزیون کار کنم.
او به ورود خود به عرصه بازیگری اشاره و اظهار کرد: پدر من مهندس شیمی بود و به خاطر اینکه مقوله اشتغال برای من راحت باشد، ترجیح دادند که این رشته را بخوانم اما من در نهایت در رشته صنایع قبول شدم و بسیار خوشحال و راضی هستم چرا که رشتهای است که برای کسانی که نمیخواهند در آن رشته کار کنند مفید است و دید خوبی به آدم میدهد! من به هنر علاقه داشتم اما خانواده به دلیل اینکه از تحصیلات بهرهمند بودند من هم ناگزیر باید به دنبال تحصیلات میرفتم اما در سال سوم دانشگاه، در تئاتر آقای محمد رحمانیان در نقش اسب ایفای نقش کردم و دیالوگ من نیز شیهه بود. بعد از آن به کلاسهای بازیگری در دورههای پیشرفته و مقدماتی رفتم و دو سالی طول کشید و چهار سال هم در حال تست دادن در دفاتر مختلف بودم تا اینکه بالاخره در سال ۸۶ اولین تله فیلم خود را کار کردم.
استخری در پاسخ به این سوال که نظرش درباره باندبازی در سینما چیست، اظهار کرد: من معتقدم در همه جا طبیعی است که شما ترجیح بدهید که با رفیقتان و کسانی که دوستشان دارید کار کنید، در واقع کسانی که شما را سر صحنه اذیت نمیکنند؛ برای مثال آقای سهیلیزاده نیز تیم تقریبا ثابتی دارند و گاهی عواملشان عوض میشود و میتوان گفت که همه ترجیح میدهند با دوستان خود کار کنند اما به این شکل نیست که با افراد دیگری کار نخواهند کرد.
او ادامه داد: من برنامه اول شما را دیدم که با حضور محمدرضا شریفینیا روی آنتن رفت. ایشان با خیلیها کار کردند و حتی به خود من برای بازی در یک تلهفیلم که ۱۸ بازیگر مطرح در کنارم بودند زنگ زدند اما با اینکه فکر میکردم موفق شوم اما کافی نبود و نشد. از وضعیت سینما گلهمند نیستم زیرا همیشه یک عده استعداد بیشتری داشتند و چهرهتر بودند. به هر حال معتقدم اگر جای کسی درست نباشد نمیماند و چرخه سینما و هنر نمایشی او را حذف خواهد کرد و غربال میشود. من دلخوری ندارم به دلیل اینکه اگر بخواهم جایگاه خود را تغییر دهم باید در راستای آن تلاش کنم. تغییر باید از خودم باشد، برای مثال در انتخاب فیلمها و تئاتر که میبینم یا کتابی که میخوانم و بعد انتظار داشته باشم کارگردانی که به او علاقهمندم به من زنگ بزند.
این بازیگر سینما و تلویزیون به تلهفیلمی که شریفینیا با او برای بازی تماس گرفته بود اشاره کرد و گفت: آقای شریفینیا به من اعتماد کرد و نقش بسیار متفاوتی را به من پیشنهاد داد. جوانی که از یک منطقه پایین شهر است و قصه فیلم از سرقت از یک طلافروشی شروع میشود. پیشنهاد آقای شریفینیا برای من عجیب بود اما او سریال فاصلهها را خوب دیده بود و این باعث شد که خوشحال شوم و حس کنم که در تلویزیون میشود به گونهای کار کرد که به چشم اهالی سینما هم بیاید. اما بعد از آن یکی، دو بار به من پیشنهاد دادند که دوست نداشتم در آنها کار کنم و نمیدانم چه شد که پایان همکاری ما به اینجا ختم شد.
او به فضای مجازی اشاره کرد و گفت: گاهی در مورد موضوعی 5 جمله صحبت میکنیم اما تنها پخشی از آن را تیتر میکنند و در فضای مجازی میگذارند بعد افراد دیگر تیتر را میخوانند و لبخندی به روی صورتشان میآید اما به دنبال ماجرا نمیروند. برای مثال من در مصاحبهای گفتم که همسرم از ۱۶ سالگی در خارج از کشور کار میکرده است و این عجیب نیست. میتوان گفت کسی که کار میکند تنها برای رفع نیاز مالی نیست بلکه برای چیزهای مفید دیگری هم میتواند باشد. اما من با برخوردهای تندی مواجه شدم که میگفتند تصمیم داری چه حرفی را بزنی؛ البته همسرم فرد عاقلی است. باید همه حرفها را بشنویم و بعد قضاوت کنیم و بهتر این است که قضاوت هم انجام ندهیم.