بعد از انتشار وسیع خبر تخریب منزل متعلق به سه معلول ارومیه ای در رسانه ها و شبکه های اجتماعی ، و بررسی ابعاد این رویداد اجتماعی ؛ زوایای این رویداد ناخوشایند به افکار عمومی آشکار گردید. در گزارشی منتسب به روابط عمومی شهرداری ؛ پیامی با مضمون فریب خوردن رسانه ها به افکار عمومی القاء گردید که در این خصوص لازم دیدم نکاتی را مطرح کنم.
۱.در اصل ماجرا که خانه متعلق به سه معلول که به شکل غیرمجاز و توسط پیمانکار ساخته می شد ؛توسط مامورین شهرداری تخریب شده است ،تردیدی نیست.
۲.اصولا وظیفه شهرداری برخورد با ساخت و سازهای غیر مجاز است و در این برخورد قاعدتا هیچ تبعیضی نباید بین شهروندان قائل شوند.
۳. افرادی در اقدامی غیر اخلاقی به استفاده ابزاری از احساس انساندوستانه شهروندان نسبت به معلولین و آسیب دیدگان اجتماعی اقدام نمودند و این بخش از رفتارهای بزهکارانه به افکار عمومی معرفی شد.
۴. رسانه ها آن چه را که رخ داده بود انتقال دادند. اگر هیچ قضاوتی در اصل خبر صورت نگیرد ؛ نفس مخابره چنین آسیبی در حوزه اجتماعی به شهروندان اقدام تاثیرگذار رسانه ها بود.
۵. همین مخابره خبر یک حادثه اجتماعی ، شوکی به جامعه و مسوولین بود. همین رخداد تکان دهنده ، فضا را برای ارزیابی ذات خبر و حواشی آن فراهم ساخت و ذهن و نگاه افکار عمومی و مسوولین ملی را به مصائب و مشکلات معلولین و حاشیه نشین های فراموش شده استان آذربایجان غربی معطوف نمود.
۶. شکی نیست معلولین و حاشیه نشین های استان سالهاست با قوانین و مقرراتی دست و پنجه نرم می کنند که آنها را به شهروند درجه ۳ تبدیل نموده و از بسیاری حقوق اجتماعی محرومشان ساخته است. چه کسی بهتر از رسانه ها می تواند ثدای مظلومیت این بخش محرومیت کشیده استان باشد؟
۷. خطایی که برخی رسانه ها و شبکه های مجازی مرتکب شدند ؛ قضاوت و پیش داوری آنها قبل از ارسال و انتشار خبر بود. این رویداد در هر شکلی که به آن پرداخته شود ؛ارزش خبری بالایی دارد؛ اما نیازی نبود که اصحاب رسانه به قضاوت و محکوم نمودن این یا ان فرد یا نهاد می پرداختند. مهم آن بود که از مسوولین توضیح می خواستتد که واقعیت های ایجاد این حادثه ناخوشایند چیست؟
۸.پس نباید این گونه القا کتیم که رسانه ها فریب خورده اند؟ باید بگوییم ؛اگرچه پیش داوری هایی صورت گرفت که نمی باید روی می داد ولی در اثنای انعکاس این رویداد مهم اجتماعی ؛بار دیگر این اصحاب خبر و شبکه های اجتماعی بودند که نشان دادند می توانند حامی انسان هایی بلشند که هنوز هم دیده نمی شوند و صدایشان شنیده نمی شود. انصافا علیرغم کاستی هایی که وجود داشت ، ولی ورود رسانه ها به محل آسیب های اجتماعی و مدافعه گری از حقوق بخشی از شهروندان محروم ؛نقطه قوت این اطلاع رسانی بود.
۹. مسوولین نیز بهتر است به جای اتهام زنی و محکوم نمودن یکدیگر و پیدا کردن قربانیان دوم و گلایه از رسانه ها ، به فکر چاره جویی برای حل مشکلات مناطق حاشیه نشین و معلولین نیازمند باشند.