صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

برای زاد روز فیلمساز بدون اکران؛

«زندگی»؛ دغدغه عیاری

۱۳۹۷/۰۲/۲۵ - ۰۷:۰۰:۰۰
کد خبر: ۷۰۷۲۲۴
سینمای عیاری تنها درباره زندگی نیست، خود زندگی است، بازیگرانش واقعی اند و همانطور که خود می گوید نمی خواهد براندو را جلوی دوربین داشته باشد، او بازیگر نابازیگر را بیشتر ترجیح می دهد.

روایت خشونت در فیلم های عیاری با طنزی آمیخته است، خشونتی که انگار طبیعی است، همانطور که زندگی پر از شوخی هایی خشن از این دست است. فردی زمین می خورد، خشونتی برای زمین خورده و طنزی برای بیننده که مدام در این دایره جای بیننده و زمین خورده عوض می شود. این را از میان همه اتفاقات و روایت های عیاری می توان دید. قاب دوربین عیاری سیال است، مانند زندگی واقعی، او عکس نمی گیرد و دنبال صحنه های زیبا نیست، او دنبال استفاده از نقاشی در سینما نیست.

دغدغه های آدم های «آبادانی ها»ی عیاری به اندازه خودشان است، پدر دنبال ماشین دزدیده شده است و پسر دنبال عینک گمشده اش، هر دو به دنبال سهم خود هستند، مالکیت سهم مهمی در فیلم های عیاری دارد؛ مانند امیرِ «شاخ گاو» که حق خود را از دزد می خواهد و نادر بوقی و همه بچه های شهر به دنبال آن هستند و در «تنوره دیو» سهم روستاییان باید محترم شمرده شود، به هر قیمتی که هست. آدم های فیلم های عیاری شبیه آدم های زندگی هستند. دزد «شاخ گاو» زندگی دارد، خواهرش را دوست دارد، خواهرزاده هایش را دوست دارد، اما دزد است.

واقعیت سینمای عیاری از واقعیات جامعه نشات می گیرد، او اعتراف می کند که دلیل فیلمسازیش مسئله شخصی است و فیلم اجتماعی نمی سازد. «کاناپه» اکران نشد چون او نمی خواست صحنه هایش واقعی نباشد، عیاری می گوید فیلم نمی سازد که زنان کنار محارمشان با روسری باشند، او این را بزرگترین دروغ در سینمای ایران می داند و معتقد است سینمای ایران برای این است که آیینه واقعیات نیست.

کیانوش عیاری زاده 23 اردیبهشت سال 30 است و فیلمسازی باقی مانده از دوران سینمای آزاد. زمانی که سینماگرانی جوان و آماتور تصمیم گرفتند سینمای تجربی ایران را بدون امکانات آن روز و با دوربین های 8 و 16 میلیمتری پایه گذاری کنند. عیاری در اهواز، زاون قوکاسیان در اصفهان، ناصر غلامرضایی در خرم‌آباد، حسن بنی‌هاشمی در بندرعباس، بصیر نصیبی و بهنام جعفری در تهران، مهرداد تدین در مشهد و دیگرانی که می خواستند سینما را آنگونه که می خواهند روایت کنند. بسیاری از این فیلم ها در تاریخ سینمای ایران ماندگار شدند و بسیاری هم دیگر نیستند.

فیلم های عیاری در این سال ها مجال اکران نداشته است، او «بیدار شو آرزو» را بعد از نزدیک به یک دهه در آذر سال گذشته اکران کرد، «خانه پدری» پس از کشمکش های فراوان تنها دو روز بر پرده ماند و «کاناپه» هم در دفتر تهیه کننده ماند. عیاری با این موضوع بیگانه نیست، «آبادانی ها»ی او هم در اوایل دهه 70 تنها 4 روز بر پرده بود.

دیروز کیانوش عیاری، یکی از قله های سینمای ایران 67 ساله شد. یادمان باشد او هست و تا هست باید فیلم بسازد.

محمد پور اسماعیلی

نظر شما