به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا، پرونده قتل پیچیده ماریا چهار سال قبل در شرق تهران تشکیل شد. مأموران با تماس همسایهها به خانه این زن رفتند و متوجه شدند او جانش را از دست داده است.
همسایهای که با پلیس تماس گرفته بود، گفت: ماریا مدتها بود که در این خانه زندگی میکرد و رفتوآمد زیادی داشت. البته ما کاری با او نداشتیم چند روزی بود که کسی در خانه ماریا نبود. اول فکر کردیم شاید به مسافرت رفته باشد، اما وقتی بوی تعفن از داخل خانهاش آمد، نگران شدیم. این بو مدتی است که از این خانه بیرون میآید و چون هرچه در زدیم کسی در را باز نکرد، به پلیس خبر دادیم.
با کشف جسد ماریا و انتقال آن به پزشکی قانونی تحقیقات در اینباره شروع شد. بررسیها نشان داد ماریا چند سال قبل از شوهرش جدا شده است و فرزندی دارد که پیش پدرش زندگی میکند. در گام بعدی مشخص شد ماریا پدرومادر هم نداشته و با اقوام خودش هم در ارتباط نبوده است بهاینترتیب ابتدا از شوهر سابق ماریا بازجویی شد. او گفت: من زنم را دوست داشتم من و ماریا با عشق زیادی با هم ازدواج کردیم، اما بعد از ازدواجمان به دلیل اختلافات و دلخوریهایی که بینمان پیش آمد، دیگر نتوانستیم ادامه دهیم من از ماریا جدا شدم و فرزندم را هم پیش خودم بردم. از او دیگر خبر نداشتم گاهی فرزندم را میبردم که مادرش را ببیند، ولی در زندگی هم هیچ دخالتی نداشتیم تا اینکه به من خبر دادند او کشته شده است.
پلیس وقتی زندگی خصوصی ماریا را بررسی کرد، متوجه شد آخرینبار جوانی به نام رضا با او تماس گرفته است. بهاینترتیب رضا بازداشت شد. این مرد گفت: من از طریق یکی از دوستانم با ماریا آشنا شدم و با او تماس گرفتم وقتی با ماریا صحبت کردم ابتدا سر پول به توافق رسیدیم. قرار بود برای اینکه همدیگر را ببینیم دوباره تماس بگیرم که وقتی زنگ زدم تلفن همراهش خاموش بود من هم دیگر تماس نگرفتم.
با اینکه متهم قتل را انکار کرد، اما کیفرخواست علیه او صادر شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه 5 دادگاه کیفری استان تهران رفت. در جلسه دادگاه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد. در کیفرخواست آمده است متهم در زمان قتل ماریا در منطقه شرق تهران بود و هرچند ادعا کرد قتل کار او نبوده، اما مدارک نشان میدهد او قاتل است.
در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت: من قاتل نیستم و ماریا را نکشتهام. من اصلا او را ندیدهام. قرار بود همدیگر را ببینیم که این اتفاق نیفتاد و تلفن همراهش خاموش بود.
پزشکی قانونی نیز در اظهارنظری بعد از بررسی دقیق جسد اعلام کرد که مقتول بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردنش جانش را از دست داده است. از آنجایی که جسد در حال متلاشیشدن بود، به نظر میرسد چندین روز از زمان مرگ او گذشته باشد.
این در حالی بود که شوهر سابق ماریا از سوی تنها ولی دم یعنی فرزندش شکایت و برای متهم درخواست قصاص کرد. او گفت: این حق فرزند من است که قاتل مادرش را قصاص کند. ماریا مادر بسیار خوبی بود، من و فرزندم خیلی او را دوست داشتیم و هرچند من از زنم جدا شده بودم، اما هیچوقت نتوانستم او را فراموش کنم و بعد از جدایی از ماریا هم با کسی ازدواج نکردم. ما خواهان قصاص متهم هستیم و گذشت هم نمیکنیم.
بااینحال، متهم همچنان منکر قتل شد و گفت: اگر من در زمان قتل در محل بودم، اتفاقی بوده است و من قتل را مرتکب نشدهام. من فقط با ماریا تلفنی صحبت کردم و هیچ کاری هم با او نداشتم. ماریا با افراد زیادی در ارتباط بود و شاید فرد دیگری این زن را به قتل رسانده باشد. من هیچ کاری نکردم و اتهام را هم قبول نمیکنم و حاضرم قسم بخورم که چنین کاری نکردهام من بیگناه در زندان هستم.
وکیلمدافع متهم نیز اعلام کرد موکلش در هیچیک از مراحل دادگاه به قتل اعتراف نکرده و دلیلی هم که به آن استناد شده یعنی ردیابی تلفنش در منطقه شهر تهران دلیل قوی و محکمی نیست.
بعد از اینکه هیئت قضات وارد شور شدند، این قتل را از موارد لوث تشخیص دادند و در نهایت به شوهر سابق مقتول بهعنوان قیم فرزندش اعلام کردند تا یک ماه فرصت دارد 50 نفر از نزدیکان نسبی مقتول را معرفی کند که حاضر باشند قسم بخورند متهم مرتکب قتل شده است.
درصورتیکه ولی دم نتواند 50 نفر را معرفی کند، متهم باید 50 بار قسم بخورد که مرتکب قتل نشده است.