صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

نماینده ایران در سازمان ملل متحد:

نمی‌توان صبح به ایران توهین کرد، عصر پیشنهاد مذاکره داد

۱۳۹۷/۰۵/۰۸ - ۱۲:۴۶:۰۸
کد خبر: ۷۳۵۱۷۵
نماینده ایران در سازمان ملل متحد درباره مذاکره آمریکا با ایران گفت: من در جایگاهی نیستم که هرگونه مذاکره را در هر زمانی نفی یا تایید کنم اما نمی‌توان صبح به ایران توهین کرد، عصر پیشنهاد مذاکره داد.

به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، به نقل از اعتماد، سطح تنش میان تهران و واشنگتن در چند روز اخیر از بگو و مگوهای سیاسی عبور کرده و چهره‌های نظامی مانند سردار سلیمانی وارد میدان شده‌اند. همزمان ١+٤ تلاش می‌کند ایران را در توافق هسته‌ای مصوب جولای ٢٠١٥ نگه دارد و تهران نیز در حال بررسی بسته پیشنهادی بازماندگان در برجام در میدان عمل است. تا کمتر از یک هفته دیگر نخستین دور از تحریم‌های یکجانبه هسته‌ای امریکا که در نتیجه برجام از میان برداشته شده بودند، دوباره به میدان اجرا بازخواهند گشت و این در حالی است که چهره‌های تندروی ایران ستیز دورتادور ترامپ تلاش می‌کنند سایر کشورها را به تبعیت از تحریم‌های یکجانبه خود وادار کنند. غلامعلی خوشرو، سفیر و نماینده دایم ایران در سازمان ملل متحد در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد تاکید می‌کند که تحریم‌های امریکا برخلاف تحریم‌هایی که از کانال شورای امنیت تصویب می‌شوند، لازم‌الاجرا نیستند و اگر سایر کشورهای حاضر در برجام از این تحریم‌ها تبعیت کنند در حقیقت دست به نقض قطعنامه شورای امنیت زده‌اند. مشروح این گفت‌وگو به شرح زیر است:

دولت امریکا به ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ یک به یک در حال خروج از معاهده‌ها و توافق‌های بین‌المللی است. برجام نه اولین این تفاهم‌ها و نه آخرین آنها بود. این رویکرد بین‌المللی چهل‌وپنجمین رییس‌جمهور امریکا چه تاثیری بر جایگاه بین‌المللی این کشور به خصوص در سازمان ملل داشته است؟

امریکا امروز از لحاظ بین‌المللی در ضعیف‌ترین جایگاه قرار دارد. موقعیت امریکا هیچگاه تا این اندازه از منظر قوانین، مقررات و تعهدات بین‌المللی متزلزل نبوده است. ترامپ دولتمردی را با تاجرمآبی و دلال بازی اشتباه گرفته و فکر می‌کند اگر در معامله‌های شخصی می‌تواند با بلوف زدن و درشت گویی امتیازهایی بگیرد در روابط بین‌المللی نیز چنین چیزی ممکن است. مقررات بین‌المللی ثمره کار و عقل جمعی جامعه جهانی است. متاسفانه ترامپ به دلیل اتکایی که به زور دارد در این مسیر نادرست قرار گرفته که یک به یک از تعهدهای بین‌المللی به صورت یک‌جانبه خارج شود. خروج از تعهدهای بین‌المللی شاید سود لحظه‌ای برای یک کشورداشته باشد اما زیان کلی برای همه کشورها به خصوص کشوری که یک‌جانبه از این مقررات خارج می‌شود، دارد. ترامپ از معاهده پاریس و نفتا به راحتی خارج می‌شود، علیه هر گونه همکاری جمعی موضع‌گیری می‌کند و حتی سازمان ملل را به قطع همکاری‌ها تهدید می‌کند. فلسفه ترامپ این است که با تضعیف مقررات بین‌المللی دست و پای امریکا برای یک‌جانبه‌گرایی و یکه تازی بازتر شود، غافل از اینکه یکه تازی در عرصه بین‌المللی به انزوای کشور خاطی می‌انجامد.

در داخل ایران و البته در رسانه‌های غربی از انزوای امریکای ترامپ به واسطه خروج رییس‌جمهور این کشور از معاهده‌ها و تفاهم‌های بین‌المللی سخن بسیارگفته می‌شود اما با توجه به جایگاه سیاسی و اقتصادی که امریکا در عرصه بین‌المللی دارد، تبعات اجرایی و ملموس این انزوا چیست؟

باید تفکیکی میان قدرت تخریبی و قدرت سازنده کشورها قائل شد. امریکا از قدرت تخریبی بسیار بالایی برخوردار است. همان طور که دونالد ترامپ چندماه پیش خطاب به کیم جونگ اون (رهبر کره شمالی) گفت دکمه بمب اتمی من از دکمه بمب اتمی تو بزرگ‌تر است، امریکا می‌تواند دنیا را به آتش بکشد اما همین امریکا قادر نیست یک روستا را در عراق، افغانستان یا سوریه اداره کند. امریکا این میزان لشکر، پول و امکانات در اختیار دارد اما به این دلیل که ارتباطی با مردم این منطقه ندارد در عمل از اداره حتی یک روستا در این منطقه عاجز است. ترامپ صرفا به قدرت تخریبی و تهدیدآفرین امریکا تکیه کرده غافل از اینکه با قدرت سازنده می‌تواند در سطح بین‌المللی کار خود را پیش ببرد. در عرصه جهانی کشورهای بسیاری هستند که ممکن است از امریکا بترسند اما همزمان نفرت مزمنی از رفتارها و کردارهای دولتمردانی شکل می‌گیرد که به یکه‌تازی و یک‌جانبه‌گرایی گرایش دارند.

قریب به دو ماه و نیم از خروج امریکا از برجام می‌گذرد. برجام به نوعی ضمیمه قطعنامه ٢٢٣١ شورای امنیت است و هنگام تولد توافق هسته‌ای نیز دست‌اندرکاران اعتقاد داشتند که ضمیمه قطعنامه ٢٢٣١ شدن برجام می‌تواند به نوعی در شرایط بحرانی به کمک کشورهای عضو توافق بیاید. جدا از مساله پیگیری شکایت ایران در دیوان لاهه که اخیرا هم مطرح شده است شما در قریب به سه ماه گذشته در سازمان ملل سازوکاری برای طرح شکایت ایران از عهدشکنی امریکا در نظر داشتید؟

زمانی که برجام بخشی از قطعنامه ٢٢٣١ می‌شود به این معنا است که دست همه کشورهای جهان باید در روابط اقتصادی با ایران باز باشد. هیچ کشوری نباید مانعی برای تجارت سایر کشورها با ایران ایجاد کند. با برجام همه کشورها به رابطه تجاری با ایران تشویق شده‌اند و این مساله فقط مختص کشورهایی نیست که در توافق با ایران حضور داشته‌اند. برجام نگرش جدید و تحول بنیادینی در رابطه ایران با شورای امنیت ایجاد کرد. خروج یکجانبه امریکا از برجام مورد تایید هیچ کشوری و هیچ عضوی از اعضای شورای امنیت نبوده و تمام اعضا از امریکا خواسته‌اند که به تعهدات خود پایبند بماند. همه خروج امریکا از برجام را تقبیح و از رفتارهای ترامپ در قبال این توافق ابراز نگرانی کرده‌اند. تداوم برجام با وجود خروج یک عضو از آن در حالی که سازمان ملل و تمام اعضای آن به برجام پایبند هستند یک پیروزی دیپلماتیک برای ایران است. جمهوری اسلامی ایران تمام تخلف‌های امریکا را به دبیرکل سازمان ملل و شورای امنیت گزارش داده و چندنامه از سوی وزیر خارجه ایران نوشته و ارسال شده و در تمامی آنها از دبیرکل خواسته شده نسبت به نقض برجام از سوی امریکا عکس العمل نشان دهد. از سایر کشورها نیز خواستیم که رفتار نسنجیده و یکجانبه امریکا را جبران کنند. ما سقف فعالیت‌های ممکن در این زمینه در سازمان ملل و شورای امنیت را انجام داده‌ایم. زمینه و ظرفیت سنجی برای کارهای دیگری نیز در دستور کار است که نمی‌توانم جزییات آنها را فعلا بازگو کنم.

شما از پیروزی دیپلماتیک ایران و محکومیت شفاهی اقدام‌های امریکا توسط سایر کشورها پس از خروج ترامپ از برجام سخن می‌گویید. اما در میدان عمل برخی از کمپانی‌ها درحال خروج از ایران هستند و همزمان امریکا سایر کشورها را برای به صفر رساندن خرید نفت از ایران تحت فشار قرار داده است. توان مقابله ایران و سایر کشورها با اقدام‌های یکجانبه امریکا در میدان عمل تا کجاست؟

تحریم‌های امریکا به تنهایی کارساز نیستند.

سیاست ترامپ وضع تحریم‌های صرف امریکا نیست. ترامپ به دنبال وادار کردن سایر کشورها به همراهی با خود است.

بله، نخستین کاری که ما برای مقابله با این اعمال فشارهای امریکا بر سایر کشورها باید انجام بدهیم فعالیت‌های دیپلماتیک است. همکاری سایر کشورها با امریکا در تحریم‌های ایران نیز به معنای زیرپاگذاشتن قطعنامه‌های شورای امنیت است.

تحریم‌های فرامرزی امریکا بسیاری از کمپانی‌ها و دولت‌ها را مجبور به انتخاب می‌کند: یا کار با ایران و تحمل تنبیه اقتصادی یا خروج از ایران.

بله، امریکا همین امروز هم می‌تواند کشوری غیر از ایران را در آسیا تهدید، تحریم یا حتی به آن لشکرکشی کند. این اقدام برخلاف همه مقررات بین‌المللی است و شاید هیچ کس هم نتواند مانع امریکا در این حوزه شود. متاسفانه ساختار جامعه بین‌المللی به این شکل است اما امریکا نمی‌تواند همه مشتری‌های نفتی ما را نابود کند. ایران تلاش می‌کند نفت خود را بفروشد اما این مساله نیاز به کار دیپلماتیک و توسعه همکاری‌های دو و چندجانبه با همسایگان دارد. هیچ کس در دنیا ملزم به رعایت تحریم‌های امریکا نیست. اگر تحریم‌های شورای امنیت علیه یک کشور اعمال شود برای سایر کشورها الزام‌آور خواهد بود اما این قاعده به تحریم‌های یک‌جانبه قابل بسط نیست. دولت امریکا یک‌جانبه همه دنیا را تهدید می‌کند. جنگی که امریکا امروز به راه انداخته صرفا با ایران نیست بلکه با همه جهان است. امروز سایر کشورهای جهان باید از خود قدرتی در مقابل امریکا نشان بدهند وگرنه اگر همه دنیا از یک کشور وابسته به زور اطاعت کنند، در حقیقت تسلیم آن کشور شده‌اند. در مورد رفتارهای ترامپ نه در داخل امریکا و نه در سطح بین‌المللی اجماعی وجود ندارد. می‌توان گفت که امروز در جهان اجماعی علیه امریکای ترامپ در حال شکل‌گیری است. در داخل امریکا بسیاری از مردم از عامه تا نخبه و همچنین در سطح رسانه‌ها رفتارهای یک جانبه ترامپ را محکوم می‌کنند. به هرحال جمهوری اسلامی ایران با یک دشمن قوی و زورگو روبه رو است اما دلیلی برای تسلیم در برابر این دشمن وجود ندارد. کار جمهوری اسلامی مقاومت است و این مقاومت را باید از راه تدبیر، مذاکره و دیپلماسی پیش برد و تاثیر فعالیت‌های مخرب امریکا علیه ایران را به حداقل رساند. ما نباید قدرت امریکا را براساس معیارهای روی کاغذ و آمار و ارقام موجود بررسی کنیم. اگر امریکا آن میزان که ادعا می‌کنند قدرتمند بود امروز در عراق و افغانستان تا این اندازه گرفتار و ناتوان نشده بود. نیروهای امریکایی در عراق در پادگان‌ها محصور هستند اما شاهد هستیم که هرسال حدود ٥ میلیون ایرانی در مناسبت‌های مذهبی مانند اربعین با پای پیاده به عراق می‌روند و بازمی‌گردند. یک امریکایی نمی‌تواند با خیال راحت در بغداد یا کابل قدم بزند اما وضع برای ایرانی‌ها اینگونه نیست. قدرت زورگویی و یک‌جانبه‌گرایی امریکا در عمل بسیار پرهزینه بوده اما دستاوردی برای امریکا نداشته است.

طبق گفته شما کشورهای بسیاری در سطح بین‌المللی هستند که با سیاست‌های امریکا مخالفند اما انگشت شمارند کشورهایی که مانند ایران رابطه دیپلماتیک با امریکا نداشته و ندارند. سوالی که امروز از سوی افکار عمومی به خصوص نسل جوان بسیار مطرح می‌شود این است که چرا ایران با امریکا درباره همه موضوعات مورد اختلاف گفت‌وگو نمی‌کند؟ ما تجربه مذاکره با امریکا درباره فعالیت‌های هسته‌ای را داشتیم و کارنامه جمهوری اسلامی ایران نیز در این مذاکرات قابل دفاع است.

ما با امریکا مذاکره کردیم. شما به فرمایش حکیمانه رهبری مراجعه کنید که فرمودند اگر در این مذاکرات همراهی و صداقت و همکاری ببینیم شاید زمینه گفت‌وگو درباره سایر مسائل نیز فراهم شود. این اظهارنظر ایشان برای تعارف نبوده و به عنوان یک سیاست از سوی جمهوری اسلامی ایران مطرح شد. اما در عمل حتی در جریان مذاکرات نیز شاهد بودیم که امریکایی‌ها چه سخت‌گیری‌هایی انجام دادند. حتی در دوره باراک اوباما پس از پایان مذاکرات و تولد برجام نیز دولت امریکا به تمام تعهدات خود تمام و کمال عمل نکرد. بیشترین نگرانی امریکا در دوره باراک اوباما این بود که چگونه از تحریم‌های غیرهسته‌ای که وضع کرده بودند، حفاظت کنند تا در جریان لغو تحریم‌های هسته‌ای ایران، آن تحریم‌های غیرهسته‌ای بلااثر نشوند. در همان دوره اوباما که برجام به نوعی ارثیه وی به حساب می‌آمد کنگره امریکا قوانینی را تصویب کرد تا حتی اروپایی‌هایی که به ایران در طول ١٠ سال پیش از برجام سفر کرده بودند ملزم به دریافت ویزای امریکا شوند. چند نخست‌وزیر سابق اروپایی که مثلا در سال‌های گذشته در قالب طرح گفت‌وگوی تمدن‌ها به ایران آمده و با برخی از مقام‌های سابق ایران دیدار کرده بودند هنگام ورود به امریکا در همان فرودگاه با مشکل روبه رو شدند. ایران با امریکا مذاکره کرد، تفاهمی حاصل و مورد تایید شورای امنیت قرار گرفت و اجرایی شد اما از همان لحظه نخست، امریکا کارشکنی‌های خود را آغاز و در دولت ترامپ نیز به طور کامل از این توافق خارج شد. همه این کارشکنی‌ها از سوی امریکا در حالی انجام شد که ایران حتی یک مورد تخطی از تعهدهای برجامی خود نداشته و بیش از ١٠ گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی موید آن است که تهران به تعهدات خود پایبند بوده است. دوباره با امریکا بر سر چه مذاکره کنیم؟ حالا که امریکا از برجام خارج شده دوباره بر سر سایر مسائل با همان امریکای عهدشکن مذاکره کنیم؟ مذاکره وقتی ممکن است که طرف مذاکره‌کننده به حداقلی از استانداردها پایبند باشد.

سخنان شما به این معناست که ایران بازگشت امریکا به برجام را پیش‌شرط مذاکره با این کشور بر سر سایر مسائل می‌داند؟

این مسائل فرضی است. حرف ما این است که امریکا نه‌تنها تعهدات خود در توافق را انجام نداد بلکه علیه توافق نیز دست به کار شد.

سوال این است امریکا امروز از برجام خارج شده، آیا از این به بعد هرگونه مذاکره با امریکا درباره هر مساله‌ای از نظر ایران غیرممکن خواهد بود؟

من در جایگاهی نیستم که هرگونه مذاکره را در هر زمانی نفی یا تایید کنم. در هر موقعیتی متناسب با همان موقعیت تصمیم‌گیری خواهیم کرد. در این موقعیت ما در وضعیتی هستیم که ترامپ با اقدام‌های خود جامعه امریکا را دو شقه کرده و اینطور نیست که ٩٠ درصد جامعه امریکا موافق کارهای ترامپ باشند بلکه بیش از نیمی از جامعه این کشور مخالف وی هستند و حتی برخی از جمهوریخواهان نیز مخالف خروج امریکا از برجام هستند. به همین دلیل زمانی که مساله خروج امریکا از برجام به کنگره‌ای که ابتدا مخالف برجام بود ارجاع داده شد، این کنگره حاضر نشد شرایط مدنظر ترامپ را اضافه کند. پس ترامپ حتی در حزب خود نیز حامیانی ندارد و خروج امریکا از برجام یک اقدام کاملا یک‌جانبه است.

به هرحال دولت ترامپ می‌تواند ادعا کند که همچنان به دیپلماسی در برابر ایران پایبند است و گواه آن نیز اظهارات چهره‌های نزدیک به رییس‌جمهور ایران است که اخیرا گفته‌اند تیم ترامپ سال گذشته چندین بار برای دیدار میان دو رییس‌جمهور درخواست داده اما با پاسخ منفی رییس‌جمهور روحانی روبه رو شده است.

صحبت کردن دو طرف دارد و نمی‌توانید یک طرف را به صحبت با دیگری وادار کنید. شما می‌توانید مایل به گفت‌وگو باشید اما حداقل انگیزه‌ای باید در طرف دیگر این گفت‌وگو هم وجود داشته باشد. گفته می‌شود که تیم ترامپ پیشنهاد گفت‌وگو را داده اما دونالد ترامپ صبح آن روز یک سوم از سخنرانی خود در مجمع عمومی را به ایران اختصاص داد و بدترین توهین‌ها را به مردم ایران کرد و سپس عصر همان روز پیشنهاد دیدار دو رییس‌جمهور مطرح شد. زمانی که فردی از تریبون مجمع عمومی این میزان درشت و ناسزاگویی انجام می‌دهد، چرا ایران باید به پیشنهاد گفت‌وگو پاسخ مثبت بدهد؟ رییس‌جمهور ایران یک روز بعد از سخنرانی ترامپ، با عقل و طمانینه پاسخ مستقیمی به اظهارات رییس‌جمهور امریکا نداد و ایده‌های خود را مطرح کرد. در واقع می‌توان گفت در تله‌ای که ترامپ انداخته بود، وارد نشد که این مساله از هوشمندی ما ایرانی‌ها است. اگر ما هم در مجمع عمومی مانند و با ادبیات ترامپ جواب او را می‌دادیم معنی این کار این بود که دستور کار مجمع عمومی فحاشی بین ایران و امریکا است. ایران پایبندی خود را به مجمع عمومی ثابت کرده بود و این ترامپ بود که در سخنرانی سراسر توهین‌آمیزش حتی حضور مردم در انتخابات ریاست جمهوری سال ٩٦ را زیر سوال برد. ترامپ یا هیچ‌گونه اطلاعاتی درباره ایران ندارد یا اطلاعات خود را از طریق گروه‌های مخالف ایران به دست می‌آورد و گمان می‌کند می‌تواند با زورگویی ملتی را تسلیم کند. زمانی که فردی صبح در مقابل سران دیگر کشورها به یک کشور توهین می‌کند چطور رییس‌جمهور آن کشور عصر همان روز می‌تواند پیشنهاد مذاکره وی را بپذیرد؟ شاید هدف وی از طرح این پیشنهاد نیز همین بوده که بگوید تحت فشار طرف ایرانی را وادار به مذاکره کردم. سوال دیگر این است که آیا شروع مذاکره دو کشور باید در سطح روسای جمهور باشد؟ مذاکره باید در سطح پایین و بی‌سر و صدا مطرح شده و سپس شرایط برای گفت‌وگو در سطوح بالاتر هموار شود.

درخواستی برای مذاکره در سطوح پایین‌تر میان دو کشور از سوی امریکا مطرح شده است؟

حرف‌های زیادی را درباره مسائل زیادی مطرح می‌کنند و اگر از خودشان سوال کنید هیچ کدام را تایید نمی‌کنند. امریکایی‌ها سیاست خبری گمراه‌کننده و دیپلماسی بسیار نسنجیده‌ای را در پیش گرفته‌اند و هیچ کدام از این کانال‌ها و حرف‌ها ارزش توجه در داخل را ندارد. این حرف‌ها بیشتر طرح‌هایی برای بازی‌های خبری، تبلیغی یا دیپلماتیک هستند و صداقتی در آنها وجود ندارد.

منظور شما این است که دونالد ترامپ و چهره‌های نزدیک به وی از تمایل به توافق بزرگ با ایران سخن می‌گویند اما در این پیشنهاد جدی نیستند؟

چه توافقی با ایران بکنند؟ مهم‌ترین مساله برای ما پرونده هسته‌ای بود که نه فقط با امریکا بلکه با این کشور هم به عنوان بخشی از جامعه جهانی توافق کردیم اما آنها به تعهدهای خود پایبند نماندند.

دولت امریکا تغییر کرده و رییس‌جمهور جدید می‌گوید من توافقی صرفا هسته‌ای را نمی‌خواهم و به دنبال توافقی هستم که تمام مسائل از جمله فعالیت‌های منطقه‌ای و آزمایش‌های موشکی ایران را هم شامل شود.

دولت امریکا می‌تواند هر خواسته‌ای داشته باشد اما توافق دو طرف دارد. یک طرف نمی‌تواند به دیگری بگوید برای واگذاری سه دانگ خانه ات به من باید با من توافق کنی. چنین چیزی در عرصه بین‌المللی نداریم. امریکایی‌ها فکر می‌کنند آنچه را در جنگ هم نمی‌توانند به دست آورند می‌توانند با شعار یا ادای به تمایل برای مذاکره به دست آورند.

برخی از منتقدان برجام می‌گویند تیم ایران سه سال مذاکره فشرده با ١+٥ را پیش برد و چرا در این سه سال پاسخی برای این سوال که اگر رییس‌جمهور بعدی امریکا برجام را نپذیرد، یافت نشد؟ آیا تیم ایران راهی حقوقی برای گرفتن ضمانتی جدی‌تر از دولت وقت امریکا داشت؟

نه تنها دولت بعدی امریکا بلکه همان دولت وقت هم می‌توانست از توافق خارج شود. ما یا هر دولت دیگر حاضر در توافقی هم می‌توانیم و می‌تواند از این توافق خارج شود. چارچوب این تفاهم براساس قرارداد چندجانبه بود و اگر در عمل این اجرا مطابق با استانداردها پیش می‌رفت همه اعضا باید به آن پایبند می‌ماندند. قطعنامه شورای امنیت به گونه‌ای تنظیم شده که اگر ایران خارج نشده و تعهدات خود را اجرایی کند در چندسال آینده پرونده هسته‌ای ایران به طور کامل از شورای امنیت خارج خواهد شد و تحریم‌های تسلیحاتی ایران نیز از بین خواهد رفت. البته محدودیت‌هایی مانند ممانعت از ساخت بمب اتم همواره پابرجا خواهد بود که جمهوری اسلامی ایران بارها گفته به دنبال بمب اتمی نیست و نخواهد بود. برجام تنها توافقی نیست که ترامپ از آن خارج شد بلکه وی از معاهده پاریس هم خارج شده و از ناتو هم باج‌گیری می‌کند. ما نباید خودمان را مقصر قلدرمآبی، بدرفتاری، بی‌انضباطی و عدم پایبندی یک کشور به تعهداتش بدانیم و همچنین نباید این قلدرمآبی طرف مقابل را به صرف اینکه زور دارد، بپذیریم. تمام مقررات بین‌المللی برای این است که قانون جنگل حکمفرما نشود. اگر قانون جنگل باشد هرکه زور دارد بقیه را شکار می‌کند.

در یک سال و نیم گذشته سیگنال‌های متفاوتی از دولت ترامپ و اعضای کابینه وی دریافت شده است. چهره‌هایی که سابق بر این خواهان تغییر نظام در ایران بودند امروز در دولت ترامپ حضور داشته و پشت تریبون می‌گویند سیاست تغییر رفتار و نه تغییر نظام ایران را دنبال می‌کنند اما رفتارهای پشت پرده همین افراد گویای چیز دیگری است. از نظر شما دولت ترامپ سیاست تغییر نظام یا تغییر رفتار را در قبال ایران دنبال می‌کند؟

سیاست دولت ترامپ ایجاد ناامیدی و تحمیل فشار اقتصادی برمردم ایران است تا از این طریق نارضایتی و بی‌ثباتی در ایران ایجاد کرده و ایران را از اقتدار ملی و منطقه‌ای محروم سازند. این سیاست مسلم و قطعی امریکا در قبال ایران است. اینکه در عمل چه گام‌هایی بردارند و به چه تاکتیک‌هایی متوسل شوند به تحولات داخل ایران بستگی دارد. باید انسجام و وحدت ملی در ایران تقویت شده، شکاف‌ها و نارضایتی‌هایی که در اقشار مختلف به دلایل مختلف وجود دارد مورد توجه جدی قرار بگیرد و اقدام‌های سریعی صورت بگیرد تا از ناامیدی در جامعه کاسته شود. مبارزه با فساد باید به شکل جدی و نه شعاری پیگیری شود و امواج خطرساز جوسازی‌های روزمره مهار شود تا در سایه این تحولات بازسازی جامعه صورت پذیرد. تنها با این اقدام‌ها در داخل است که می‌توانیم با دست اندازی‌ها و سیاست‌های قلدرمآبانه امریکا در قبال ایران مقابله کنیم.

هیچ روزی در تاریخ پس از جمهوری اسلامی ایران نبوده که امریکا به دنبال براندازی نظام نباشد اما یک روز این آرزو را غیرقابل تحقق و روز دیگر آن را قابل تحقق اما در نتیجه یک دوره طولانی تلاش و ممارست مدت تصور کرده است. بعد از سال ١٣٨٨ فرید زکریا با جورج سوروس مصاحبه‌ای داشت. در آن مصاحبه سوروس شرط‌بندی کرد که تا یک سال آینده نظام جمهوری اسلامی ایران وجود خارجی نخواهد داشت. من در آن زمان یادداشتی نوشته و در آن تاکید کردم که این نظام نه فقط تا سال آینده بلکه تا نسل‌های دیگر هم که آقای سوروس نباشد به حیات خود ادامه خواهد داد. آقای سوروس آن شرط را باخت و البته چیزی هم به ما نداد. امریکایی‌ها از یک طرف می‌گویند ایران به قدری از درون بی‌ثبات و بی‌نظم است که تا یک روز دیگر نظام ساقط خواهد شد و از طرف دیگر هم می‌گویند که ایران به قدری قوی است که هیچ اتفاقی در کشورهای منطقه نمی‌افتد مگر آنکه دست ایران در کار باشد. امریکا ایران را به انواع و اقسام مسائل متهم می‌کند تا در حقیقت دست خود را برای فشار بر ایران باز کند. ایران نفوذ و قدرت و انسجام داخلی دارد و نظام ما نتیجه انقلاب مردم است. ایران کشوری است که در جنگ خود را ساخته و ماندگار شده است. شما در هر محله‌ای اسم چند شهید را بر کوچه دارید و این بدان معناست که این ملت داوطلبانه در برابر هر قلدری که چشمی به این خاک داشته جنگیده است. این ملت را با قلدری و تهدید نمی‌توان از مسیر خارج کرد. تمام این قلدری‌های امریکا برای باج خواهی از ایران است.

تنش میان تهران و واشنگتن از بگو و مگوهای سیاسی عبور کرده و روز پنجشنبه ما شاهد سخنان بسیار تند سردار سلیمانی خطاب به رییس‌جمهور امریکا بودیم. آیا فکر می‌کنید این تنش در این مرحله همچنان قابل کنترل است یا به ماشه‌ای می‌ماند که هر لحظه کشیده خواهد شد؟

اظهارات مقام‌های ایرانی در خلأ اتفاق نمی‌افتد بلکه در پاسخ به سخنانی است که از طرف مقابل مطرح می‌شود. سخنان کودکانه و شاید بهتر باشد بگویم ابلهانه‌ای که مقام‌های امریکایی در برابر ایران در چند وقت اخیر داشتند هر ایرانی را به عکس العمل وادار می‌کند. امریکایی‌ها این تصور غلط را دارند که اگر درشت و سخیف صحبت کنند ایرانی‌ها می‌ترسند. چنین چیزی وجود ندارد و قرار نیست کسی از اظهارات قلدرمابانه بترسد. جامعه جهانی باید بفهمد که کشورهایی هستند که در مقابل زورگویی مقاومت می‌کنند و هر زمان که کشورها مقاومت کردند قلدرها سرجای خود می‌نشینند وگرنه اگر کشورها عکس‌العملی از خود نشان ندهند، آنها بدون هزینه کشورها را اشغال می‌کنند. پاسخ این درشت‌گویی‌های ترامپ و اطرافیان وی باید داده شود.

برخی تحلیلگران در چند روز اخیر به خصوص پس از توییت تند دونالد ترامپ که به هشدار به ایران تعبیر شد، سعی در شبیه‌سازی رفتار ترامپ با کره شمالی و ایران دارند. خط تحلیلی این عده براین مساله استوار است که ترامپ ابتدا سطح تنش را تا حد بسیار زیادی بالا برده و سپس مذاکره می‌کند.

تا انجا که من می‌دانم کره‌ای‌ها چندسال است که می‌گویند رییس‌جمهور امریکا باید پای میز مذاکره با ما نشسته و به ما تعهد بدهد. روسای جمهور امریکا تا پیش از ترامپ پای میز مذاکره با رهبر کره شمالی نمی‌نشستند اما در نهایت ترامپ این خواسته کره ای‌ها را انجام داد. در عالم دیپلماسی می‌گوییم صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی. فرض کنیم کشوری تسلیم می‌شود، این رفتار آن کشور دلیلی برای تبعیت ما نیست. هرکشوری از کره‌شمالی تا لیبی یا صدام حسین در عراق مسیر مستقل خود را انتخاب می‌کند. جمهوری اسلامی ایران در ٤٠ سال گذشته به تدبیر خود بیشتر متکی بوده تا ترس از بلوف‌های سایرین. تصمیم‌هایی که ایران در منطقه غرب آسیا گرفته همگی تصمیم‌های درستی بوده‌اند. ایران هیچگاه در افغانستان از طالبان حمایت نکرد، در عراق با صدام کنار نیامد. ایران هیچگاه به ایجاد داعش کمک نکرد و هیچ‌وقت به امریکا اعتماد نکردیم. پیروزی‌هایی که امروز در منطقه داریم به دلیل تدبیری است که خرج کرده‌ایم. اگر کشوری مانند عربستان سعودی همه اشتباه‌هایی که ما مرتکب نشده‌ایم را انجام داده مقصر ما نیستیم و این کشور باید در سیاست‌هایش تجدیدنظر کند. عربستان سعودی که متحد امریکاست نباید فکر کند که با خرید تسلیحات مدرن و به کار گرفتن آنها علیه مردم بی‌پناه یمن می‌تواند ادعای پیروزی کند. کلام آخر این است که ایران با تدبیر، امید و مقاومت می‌تواند از این سختی بگذرد.

نظر شما