صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

ریشه و دلایل بی انصافی‌ها و بی اخلاقی‌ها نسبت به سعید الله بداشتی چیست؟

۱۳۹۷/۰۵/۱۶ - ۱۶:۲۹:۰۴
کد خبر: ۷۳۸۲۷۶
مدتی است که برخی از طریق رسانه و فضای مجازی، آقای سعید الله بداشتی را به دلیل انتساب ایشان به پدرشان آیت الله ابوالحسن الله بداشتی (که از مبارزان و زندانیان سیاسی قبل از انقلاب و چهره های خوشنام و خوش سابقه بعد از انقلاب است)، از جمله آقازاده هایی می دانند که با امتیاز «ژن خوب» توانسته به مسئولیتی در دولت دکتر روحانی دست یابد! این در حالی است که اولاً آیت الله «الله بداشتی» سالهاست در عین وفاداری به آرمانهای انقلاب، به دور از حواشی سیاسی و جناحی و قدرت، در قم سکنی گزیده و مشغول بحث و تدریس فلسفه و قرآن است.

به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، انحصارطلبی، رانت خواری، سوء استفاده، باند بازی و سهم خواهی ها بر اساس حسب و نسب در عرصه مدیریتی و سیاسی، قطعاً امری مذموم و ناهنجار است و عموماً توسط کسانی صورت می گیرد که از دو ویژگی برخوردار نیستند: اولاً فاقد هرگونه سابقه، فعالیت، توانمندی، تلاش، تجربه، شایستگی و تعهد لازم برای خدمت در مناصب و موقعیت ها هستند. دوم اینکه به طریق ناحق و نقض قوانین و مقررات و یا به غصب و تعدّی و یا وابستگی های فامیلی و جناحی و باندی، منصب و موقعیت یا تسهیلاتی را تصاحب کرده اند. چنین افرادی که متأسفانه در چهار دهه پس از انقلاب با استفاده از انتساب های فامیلی یا جناحی و علی رغم برخوردار نبودن از برخی ویژگیها و توانایی ها و شاخص ها در جهت شایسته سالاری  بر مراکز و منابعی از ثروت و قدرت دست یافته اند، صدمات و آسیب های زیادی بر مردم و اعتبار و حیثیت نظام وارد کرده اند.

یکی از موضوعاتی که سالهاست در همین زمینه مورد توجه و انتقاد مردم و منتقدان سیاسی اجتماعی قرار گرفته، مسئله قرار گرفتن فرزندان برخی از مسئولان یا شخصیت های سیاسی و مذهبی در پست های مهم یا سوء استفاده آنان از منابع مالی و تسهیلات مادی کشور است که به شکل گیری پدیده ای بنام «آقا زادگی» منجر شده است! اما آیا در همه موارد چنین بوده است و می توان از برخی رویه ها یا اتفاقات نادرست نتیجه گرفت که فردی که به شخصیت های نظام منتسب است و یا ارتباطی با جناح و جریانی خاص داشته، مطلقاً نباید مسئولیتی به وی واگذار شود و یا وارد عرصه سیاست و مدیریت ها نشود؟ قطعاً خیر؛ زیرا معیار اصلی در این باب شایسته سالاری و بویژه جوانگرایی است که باید با ارج گذاشتن بر تلاشها و سوابق افراد، به مثابه یک فرصت وغنیمت به چنین افرادی نگریست.

مدتی است که برخی از طریق رسانه و فضای مجازی، آقای سعید الله بداشتی را به دلیل انتساب ایشان به پدرشان آیت الله ابوالحسن الله بداشتی (که از مبارزان و زندانیان سیاسی قبل از انقلاب و چهره های خوشنام و خوش سابقه بعد از انقلاب است)، از جمله آقازاده هایی می دانند که با امتیاز «ژن خوب» توانسته به مسئولیتی در دولت دکتر روحانی دست یابد! این در حالی است که اولاً آیت الله «الله بداشتی» سالهاست در عین وفاداری به آرمانهای انقلاب، به دور از حواشی سیاسی و جناحی و قدرت، در قم سکنی گزیده و مشغول بحث و تدریس فلسفه و قرآن است. ثانیاً فرزند ایشان از جمله آقازادگانی نیست که به دور از عرصه های فعالیت و تلاش مجاهدت در جهت خدمت به نظام و مردم صرفاً به دنبال تمتع و بهره برداری از مزایا و امکانات و قدرت و ثروت باشد و یا مانند برخی از مدعیان و سهم خواهان، کنج عافیت گزیده باشد! سعید الله بداشتی کسی است که مانند بسیاری از دیگر جوانان کشور، در رقابت های انتخاباتی ٩٢ و در شرایطی که کسی شهامت بعهده گرفتن ریاست این ستاد را نداشت و از سوی دیگر تلاش بسیاری از اصولگرایان در جهت تضعیف و حذف دکتر روحانی از گردونه انتخابات بود، با تلاش جانفرسا و شبانه روزی، به عنوان رییس ستاد جوانان حامی حسن روحانی نقش مهمی در پیروزی ایشان ایفا کرد.

وی در خرداد ٩٢  در مراسم جوانان حامیِ روحانی در حسینیه جماران، بخاطر شعار دادن برای آزادی زندانیان سیاسی ، بازداشت شد و در راه حمایت از روحانی هزینه به زندان رفتن را نیز بجان خرید!

سعیدالله بداشتی حتی نشان داد که بر سر آرمانها و اعتقاداتش از مصالح و منافع شخصی خود نیز می گذرد؛ زیرا این فعال سیاسی اصلاح طلب و رییس ستاد جوانان دکتر روحانی در سال ۹۲ طی بیانیه ای گلایه آمیز در جهت تحقق وحدت اصلاح طلبان، از حضور در انتخابات شورای شهر تهران انصراف داد! واقعیت تلخ این است که این جوان فعال و تأثیرگذار، هم از جانب برخی از دولتی ها مورد بی مهری قرار گرفته و هم از جانب غیردولتی ها!

طبعاً انتظار همگان از دکتر روحانی این بوده و هست که با توجه به توانمندی، شور و نشاط و ظرفیت عظیم نهفته در جوانان ایران اسلامی، در دولت خود از نیروهای جوان و شایسته استفاده کند و در این جوانگرایی و ایجاد فرصت برای جوانان حامی اعتدال و اصلاحات چه کسی شایسته تر از امثال سعید الله بداشتی؟ ساماندهی و بهره گیری از منبع عظیم جوانان کشور در جهت مشارکت در توسعه و آبادانی کشور برای جامعه در حال توسعه ایران در افق ۱۴۰۴، امری بسیار مهم و راهبردی است. از این جهت دکتر روحانی نخستین نامزد انتخاباتی بود که مهمترین ستادش، ستاد جوانان و دانشجویی بود و تاکید بسیاری داشت که فهرست مطالبات جوانان جمع آوری شود و در اختیارش قرار گیرد.

شهرت و خوشنامی سعید الله بداشتی در عرصه فعالیت های سیاسی سبب شد تا  در ۲۱ دی ۱۳۹۲، اکبر ترکان، دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری صنعتی و ویژه اقتصادی، طی حکمی سعید الله بداشتی را به سمت دستیار جوان خود منصوب کند. با ورود ترکان (مشاور رییس جمهور) به شستا سعید الله بداشتی نیز در آنجا مشغول بکار شد.

او از جمله جوانانی است که اسیر حاشیه سازی ها و جنجال های جناحی و باندی نشد و برای موفقیت جریان اعتدال و اصلاحات تمام تلاش خود را برای موفقیت دکتر حسن روحانی بکار گرفت. اینک باید پرسید جرم سعید الله بداشتی که بجای عافیت طلبی و سوء استفاده از رانت ها و گرایش به رفاه طلبی و فرصت طلبی، همواره وقت خود را صرف توسعه سیاسی و فعالیت برای تحقق اهداف جوانان کرد چیست!؟ چرا او بعد از انتخابات یکسره فراموش شد ،چرا در مناطق آزاد عده ای او را برنتابیدند  و ترکان او را به مجموعه غیر دولتی و پس از آن به شستا برد؟ چه کسانی مانع حضور چنین جوانانی به عرصه خدمت و همکاری با دولت می شوند و با چه اهدافی چنین می کنند؟

چرا در شرایطی که همگان دم از جوانگرایی می زنند، رییس ستاد جوانان روحانی حتی حق و سهم همکاری در یک بخش نیمه دولتی را هم ندارد؟! در حالی که بسیاری انتظار داشتند او نقش و مسئولیت مهمتری را در دولت تدبیر و امید به عهده بگیرد و در چنین دولتی رشد کند! آیا ارزش و جایگاه سعید الله بداشتی از مهرداد بذرپاش در دولت احمدی نژادی هم کمتر است؟

ریشه و دلایل این بی انصافی ها و بی اخلاقی ها کجاست؟ چرا رسانه هایی غرض ورزانه او را مورد انتقاد و حمله قرار می دهد و این هجمه و بی مهری ریشه در کدام خصومت و تسویه حساب دارد؟ آیا شایستگی های سعید الله بداشتی مرتبط با مقولات بی اساسی چون ژن خوب و آقازادگی است؟ یا او از شایستگی ها و زحمات فردی خود بهره می گیرد و در این زمینه تا کنون هیچگونه ادعا و سهم خواهی نداشته است؟!

اکنون پرسش مهم این است که چرا برخی افراد و رسانه ها بجای پرداختن به مفسدان بزرگ اقتصادی و افشای برخی از سوء استفاده های کلان از منابع کشور توسط افرادی عافیت طلب و حاشیه نشین که هیچ نقش و سابقه و مشارکتی در فعالیت های انقلابی و سیاسی و خدمت به اهداف نظام و مردم نداشته اند نمی پردازند و جوان اصیل و شایسته و خوش سابقه ای چون سعید الله بداشتی را آماج حمله های بی انصافانه خود قرار می دهند؟ این جماعت به کدام اصل اخلاقی و ارزشی پایبندند؟ این هجمه ها و خصومت ها با چه اهدافی صورت می گیرد و از کدامیک از کانون های قدرت و ثروت هدایت می شود؟

نظر شما