صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

مجله آمریکایی:

واشنگتن گور خود را می‌کند!

۱۳۹۷/۰۵/۲۷ - ۱۲:۴۵:۲۴
کد خبر: ۷۴۲۲۶۷
در عرصه داخلی آمریکا می‌توان تحریم را به عنوان جایگزین جنگ قبولاند و مخالفان را جنگ‌طلب یا سازش‌کار توصیف کرد و بر این اساس ظاهری آرامش‌بخش درباره سیطره مداوم واشنگتن بر جهان تدارک دید.

به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، نشریه نشنال‌اینترست با انتشار یادداشتی تحت عنوان «آمریکا به تحریم معتاد شده است» به این نکته اشاره کرده که بهترین شیوه برای اندیشه درباره نقش تحریم‌ها در سیاست خارجی آمریکا، در نظر گرفتن آن به عنوان یک «اعتیاد»‌ است.

در این یادداشت که از سوی نیکولای پترو، استاد صاحب کرسی مطالعات صلح در دانشگاه رودآیلند آمریکا نوشته شده، آمده است: ناتوانی در تغییر رفتار آماتورترین و کهنه‌ترین دولت‌ها برای کسانی که سکان‌دار تنها ابرقدرت جهان هستند، باید مسئله‌ای ناامید‌کننده باشد. این مسئله قاعدتا باید به جستجو برای یافتن راه‌های کاهش این حس ناکامی و اطمینان‌بخشی دوباره به آمریکایی‌ها درباره سیطره جهانی دائمی آن‌ها منتج شود. در این وضعیت، تحریم‌ها می‌تواند به خوبی این مسئله را حل کند. اول از همه، تحریم‌ها را می‌توان به عنوان جایگزین جنگ به دیگران قبولاند؛ و بر این مبنا مخالفان تحریم را می‌توان بسته به گرایش و سابقه سیاسی‌شان به عنوان جنگ‌طلب یا سازش‌کار به تصویر کشید. دوم، از آنجا که تاکنون معیارهای معناداری درباره موفقیت یا ناکامی [تحریم‌ها] مطرح نشده است، موفقیت [تحریم‌ها] تماما به نگاه افراد بستگی دارد. در این صورت، هرآنچه که رخ می‌دهد را می‌توان به تحریم‌ها نسبت داد - البته اگر در راستای منافع و مقاصد دولت باشد. در این شرایط به سختی می‌توان سیاستمداران را مقصر اشتیاقشان در استفاده از تحریم‌ها دانست. تحریم‌ها مفری عالی از دست دنیای واقعی و خسته‌کننده مذاکرات دیپلماتیک فراهم می‌کنند.

با این حال، در نهایت کار، دستاورد سیاسی تحریم‌ها از کف می‌رود؛ نامطبوع بودن جهان بار دیگر خود را بروز می‌دهد و سیاستمداران محتاج یک تغییر دیگر می‌شوند... دوستان آمریکا تلاش داشتند به ایالات متحده هشدار دهند که رفتار دمدمی‌مزاجش در حال صدمه زدن به آن‌ها نیز است... نهایتا، در شرایطی که دیدگاه آمریکا به دنیا به محدوده شهر واشنگتن محدود می‌شود، چیزی غیر از تصویر و واقع‌نمایی رسانه‌های آمریکایی اهمیت نمی‌یابد. با این وضعیت، تحریم تنها چیزی است که می‌تواند ظاهری آرام‌بخش را فراهم کرده و تنها امدادی باشد که سیاستمداران می‌توانند به آن تکیه کنند و در این وضعیت است که تحریم به یک عادت‌واره تبدیل می‌شود.

اگر می‌خواهید بدانید که چنین اعتیادی تا چه حد نقش‌آفرینی می‌کند، به ماجرای اوکراین نگاهی بیاندازید. اوکراین برای تقویت و قطعیت بخشیدن به «انتخاب تمدنی» خود [رویگردانی از مسکو و گرایش به غرب] و تنبیه روسیه به خاطر الحاق کریمه به خاکش، خرید مستقیم گاز طبیعی از روسیه را متوقف کرد، خدمات پرداخت مالی و بانکی روسی را معلق کرد، دسترسی به وبگاه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، شبکه‌های تلویزیونی و وبگاه‌های تجاری روسی را مسدود کرد، واردات کتاب‌های روسی را ممنوع کرد، پرواز هواپیماهای خطوط هوایی تجاری [روسی] را معلق کرد و هم‌اکنون در حال بررسی پایان بخشیدن به ارتباط ریلی با روسیه است. اما در واقع، تمامی این خدمات همچنان ادامه دارند، زیرا در اوکراین تقاضای زیادی برای آن‌ها وجود دارد، تنها تفاوتش در این است که هزینه این خدمات برای اوکراینی‌ها بیشتر شده است.

در چنین شرایطی، روس‌ها همچنان اصلی‌ترین سرمایه‌گذار در اوکراین است، (هرچند از نظر فنی جایگاهش به رده سوم و پس از قبرس و هلند تنزل یافته است، اما همه می‌دانند که این دو کشور بهشت امن روس‌ها برای مخفی کردن سرمایه‌گذاری‌هایشان است.) اما از آنجا که اوکراین از هرگونه ارتباط تجاری عادی با همسایه‌اش سرباز می‌زند، خزانه دولت کی‌یف به معنای حقیقی کلمه خالی شده است و در سال جاری تنها توانسته است 5 درصد هزینه‌های جاری را در قیاس با سال گذشته به دست آورد.

هرچند که مشخص است که ایالات متحده به اندازه اوکراین به روسیه وابسته نیست، اما حتی این حقیقت نیز گمراه‌کننده است. هرچند آمریکا بسیار ثروتمندتر است و احتمالا جیبش خالی از پول نمی‌شود، اما آمریکایی‌ها در جهانی به هم وابسته زندگی می‌کنند که در آن عملکرد یک کشور در خاورمیانه می‌تواند در شرق اروپا، قطب شمال، یا حتی در فضای خارج از جو نتیجه‌ دهد. فراتر از آن، باید به سود از دست رفته شرکت‌های آمریکایی (و در نتیجه تمامی آمریکایی‌ها) از عدم سرمایه‌گذاری در روسیه طی دهه‌ای که بازارش از چین سودآورتر بود نیز توجه کرد، جایی که بازار سهام آن پر رشد‌ترین بازار سهام در جهان بود. در واقع، کسری عجیب و غریب 21 تریلیون دلاری آمریکایی بدون کمک تحریم‌ها به دست نمی‌آمد.

در نتیجه، می‌توان گفت که وقتی مسیر تحریم را در پیش می‌گیرید، باید دو گور را بکنید. یکی برای اقتصاد رقیب و یکی برای خودتان.

 

نظر شما