به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ سال 70 به شبکه دو سیما آمد و حس نوستالژیکی از آن دارد. در گروه فیلم و سریال مشغول شد. سریال های خوبی تولید کرد و سال ها شبکه، برایش شبکه جذاب و خوبی بود. اولین سریال را با فتحی در شبکه دو کار کرد به نام همسایه ها؛ اولین سریالی بود که به مناسبت ماه مبارک رمضان ساختند و هر شب پخش می شد. بعد از چند سال، بقیه شبکه ها هم شروع کردند اما شروع سریال های مناسبتی با آنها بود. به این دلیل شبکه دو برایش حس نوستالژیک و دلپذیری دارد. اسماعیل عفیفه نامش به سریال های ماندگار و خاطره انگیزی گره خورده است. تهیه کننده ای که از خصوصیات اخلاقی اش به خوبی یاد می کنند. امروز مهمان ما شده است که در مورد حرفه تهیه کنندگی برای مان بگوید:
یک تهیه کننده چقدر باید سواد حرفه ای داشته باشد؟
سواد حرفه ای برای سازمان و مشغول شدن در مرتبه تهیه کنندگی ملاک نیست ولی به شدت من اعتقاد دارم که یک تهیه کننده باید سواد آکادمیک داشته باشد. عناصر و ارکان مهم یک اثر نمایشی را باید بشناسد.
تهیه کننده چقدر تاثیر گذار است در انتخاب عوامل از بازیگران گرفته تا سایر عوامل یا فقط بحث برآورد هزینه ها را به عهده دارد؟
اینکه الان چطور عمل می شود، ملاک نیست. اگر ما بخواهیم تعریف آکادمیک را لحاظ کنیم که من بر آن اساس عمل می کنیم، از آن لحظه انتخاب فیلمنامه از طرف شبکه تا زمانی که آن سریال یا فیلم در شبکه پخش شود، همه تحت مسئولیت تهیه کننده است. در نتیجه در همه این مراحل خودم حضور دارم و اگر هر کدام از این مراحل، مورد پسندم نباشد، خودم آنجا کار نمی کنم.
یعنی بیشتر نظر شما ملاک است یا نظر آقا یا خانم کارگردان؟
این کار، یک کار گروهی است. حتی وقتی نویسنده ها کار را می نویسند، خواهش می کنم بازیگرانی را که در زمان نوشتن، در ذهن داشته اند را معرفی کنند. مشورت می گیرم. کارگردان نظر صائبی دارد به خصوص چه کارگردانی باشد. هر چه کارگردان اعتبارش بیشتر باشد، نظرش قابل قبول تر است.
چقدر برای تان مهم است که با کارگردان صاحب اعتباری کار کنید؟
به شدت. یعنی من همیشه دنبال این هستم که کارگردان به این قصه چیزی اضافه کند و تصویرگر محض نباشد. کارگردان باید به کار روحی بدمد که شاید در متن به آن معنا وجود نداشته باشد.
و اگر کارگردان، کار اولی باشد چطور؟
ایرادی ندارد. باید کارهای قبلی اش دیده شود. تلویزیون و به خصوص سریال جایی نیست که تازه بیاید و تجربه بیاندوزد. باید کارها و تجربه هایش را در کارهای دیگر کرده باشد ولی سریال برای من کمی جدیت دارد.
همه فکر می کنند که یک تهیه کننده باید خیلی آدم پولداری باشد آنقدر پول داشته باشد که بتواند همه گروه را حمایت کند. آیا شما به این معتقد هستید؟
پول را که سازمان می دهد. حالا همه بدانند که تهیه کننده ها قراردادی با سازمان صدا و سیما دارند. یعنی سازمان پول می دهد و تهیه کننده ها هزینه می کنند. در بخش های خصوصی است که ممکن است تهیه کننده ها خودشان سرمایه می گذارند. کما اینکه در کل دنیا، سرمایه گذارانی داریم که وارد عرصه می شوند و تهیه کنندگانی که کار را تولید می کنند. یعنی ضرورتا تهیه کنندگی مساوی با پول نیست. گرچه ممکن است پول هم داشته باشند ولی سرمایه گذاری، امر دیگری است به خصوص در کارهای بزرگ. در خارج از ایران بخواهیم مثال بزنیم، آنجا بخش خصوصی هم فعال است. تهیه کننده ها اینقدر سرمایه ندارند. در تیتراژ هم نگاه کنید، متوجه می شوید سرمایه گذاران بزرگی می آیند و تهیه کننده بخش اجرایی کار را برعهده دارد.
وقتی از تهیه کننده ها می پرسیم، می گویند ما کارهای مان را یک اندازه دوست داریم و مثل بچه های ما هستند. شما چقدر «آنام» را در میان کارهای تان دوست داشتید؟
اینکه یک شوخی است. من می توانم بین کارهایی که کردم، یک کاری را بیشتر دوست داشته باشم. آنام را دوست دارم اما به هر حال، اگر خودم بخواهم دو سه کار را انتخاب کنم، میوه ممنوعه، پس از باران، خانه ای در تاریکی و آنام هستند. اما کارهای دیگری هم کرده ام که به نظرم کارهای دوست داشتنی هستند. کاری که در اجرا و در قصه بهتر دربیاید و مخاطب از آن استقبال می کند را من هم بیشتر دوست دارم.
چقدر بار فرهنگی و هنری یک اثر برای شما مهم است؟
خیلی.در وهله اول اهمیت قرار دارد. قصه یا سریالی که می خواهیم تولید کنیم، به کار مردم می اید یا نه این خیلی برایم مهم است. البته هم عرض آن این است که آن قصه یا سریال جذاب باشد و مردم آن را ببینند. من این ها را از هم تفکیک نمی کنم.
این اثرگذاری را می بینید، حال تان خوب می شود...
اصلا هدف همین است و اگر غیر از این باشد، فکر می کنم خطا می کنیم. مردم باید با دیدن این قصه، هم اوقات شان خوش باشد، هم لذت ببرند هم قصه ببینند. ممکن است مطالب اخلاقی و اجتماعی و ... که به روابط اجتماعی شان کمک کند مطرح شود و از این سریال ها بتوان درآورد.
اشاره کردید به مسایل اجتماعی... سریال «پریا» به بیماری ایدز می پرداخت. موضوع وحشتناکی در جامعه و اثر خودش را هم گذاشت...
قصه دیگری در مورد ایدز قرار است بسازیم. این سریال به پیشنهاد وزارت بهداشت بود. وقتی این قصه را پیشنهاد دادم، همزمان به وزارت بهداشت رفتم و همکاری دوستان شامل حال ما شد. جنبه های مختلف داشت اما تاثیرگذاری اش برای من جالب بود. چون آماری که وزارت بهداشت به من داد، می شود به آن استناد کرد، آمار مراجعه مردم برای دادن تست اچ آی وی بود. تاثیر خوبی بر زندگی آنهایی که درگیر این ویروس هستند، گذاشت. به این دلیل که پیش از آن خود سازمان خیلی با احتیاط با این سوژه برخورد می کرد اما وقتی این سریال پخش شد، بهبود در روابط اجتماعی این افراد با دیگران اتفاق افتاد. ما تلاش کردیم که بگوییم کسانی که مبتلا به این ویروس هستند، می توانند در کنار دیگران زندگی کنند و این هیولای هفت سری که از آن درست شده است، به این شدت نیست. گرچه ویروسی است که باید از آن دوری کرد، هشدار داد و پیشگیری کرد. ولی با این وجود کسانی که مبتلا هستند نباید طرد شوند. چون آدم هایی هستند که م یتوانند زندگی عادی خود را ادامه دهند. بر اساس آماری که وزارت بهداشت به ما داد، این اتفاق افتاد و سریال تاثیر خودش را گذاشت.
الان مشخص است که اطلاعات کافی در مورد این بیماری دارید و کارنامه کاری تان هم نشان می دهد که روی انتخاب فیلمنامه و کارگردان خیلی وسواس نشان می دهید و بعضا مشارکت می کنید در پیشبرد برنامه. چقدر معتقد هستید که یک تهیه کننده باید از همه چیز مطلع باشد و بلد باشد. طراحی صحنه و لباس بشناسد و حتی گاهی پیشنهاداتی به تصویربردارش بدهد.
نه به این شدت ولی اولین ملاک به نظرم، درک و فهم فیلمنامه و داستان است. من همیشه به بعضی از مدیران سازمان به شوخی و جدی گفته ام. اگر می خواهید تهیه کننده جدید انتخاب کنید، یک تست ساده انجام دهید. به آنها یک داستان بدهید، بخوانند و بیایند راجع به قصه صحبت کنند. اولین قدم تشخیص و درک فیلمنامه است. بقیه بخش های مرتبط به فیلمسازی هم خوب است که تهیه کننده بلد باشد ولی به نظر من، نقطه اساسی سر قصه است و درک و شناختی که از قصه می تواند داشته باشد. خود من به تحقیق و استفاده از کارشناسان مختلف در نوشتن فیلمنامه خیلی اعتقاد دارم.
شنیده ایم که فصل دوم «پریا» را هم قصد دارید که بسازید. آیا برنامه بعدی تان همین است؟
تازه قصه آن دارد شروع می شود. چون کار پژوهش و پژوهش های میدانی دارد، اما یک سریال در شبکه داریم. قصه اجتماعی روز است به نام «آبان». قصه متفاوتی دارد. به مسایل روز جامعه می پردازیم. فعلا متمرکز روی فیلمنامه هستیم و پیش تولید آن را شروع می کنیم.
موضوع این هفته ما کار هست؛ ایجاد کار برای تعدادی از افراد چقدر حس خوبی داره و چقدر بار مسئولیت دارد؟
والا حس مسئولیت که همیشه خوب نیست. مسئولیت یک مقدار بار روانی هم دارد روی آدم. ولی در زمان هایی که احساس می کردم کار خوب انجام شده که به سال های دورتر برمی گردد حس خوشایند پیدا می کردم. این ارتباط با میلیون ها مخاطب و تاثیرگذاری روی مخاطب، حس خوشایندی می دهد. در بغضی کارها این حس به صورت وسیع افتاد. احساس رضایت می کنم. فکر می کنم همه خوششان بیاید از این بخش داستان.
این هفته در مورد کار و کارمند صحبت می کنیم. شما چقدر کار مفید در پروژه ها دارید؟
ما 8-7 ساعت سر کاریم و بچه ها به شدت کار می کنند. گاهی 10 ساعت سر پروژه هستیم و واقعا کار می کنیم. فیلمسازی در همه جای دنیا، حرفه گرانی است. چطور گران نیست؟ به این دلیل که بچه ها خیلی کار می کنند، کسانی که پشت دوربین هستند زحمت می کشند. راندمان ما بسیار بالاست به سهم خودمان. در جاهای دیگر من کارشناس نیستم که بخواهم اظهار نظر کنم.